سفارش تبلیغ
صبا ویژن

پندی بر جویندگان دنیا

«در روزگار عیسی سه مرد در راهی می رفتند، به گنجی رسیدند. گفتند: یکی بفرستیم تا ما را خوردنی آورد. یکی را بفرستادند. آن مرد بشد(رفت) و طعام خرید. [در بین راه] با خودش گفت: مرا ابید زهر در این طعام کردن تا ایشان بخورند و بمیرند و گنج به من ماند.

آن دو مرد دیگر[با هم] گفتند: چون این مرد باز آمد و طعام بیاورد، وی را بکشیم تا گنج به ما ماند.

چون او بیامد و طعام زهرآلود بیاورد، وی را بکشتند؛ پس طعام بخوردند و هر دو بمردند.

عیسی علیه السلم [از] آنجا بگذشت. با حواریان گفت: اینک دنیا! بنگرید که چگونه هر سه مرد از بهر وی (دنیا) کشته ند و وی از هر سه بازماند.

واین پندی است بر جویندگان دنیا از دنیا.»





برچسب ها : داستان های کوتاه  ,

انتخاب رشته

می شود گرد صاحبان نبوغ

موقع  انتخاب  رشته  شلوغ

 

یک طرف عّمه  و عمو و پدر

یک طرف خانواد? مادر

 

دورهم جمع می شوند آنی

تا بدانند درس می خوانی

 

که عیار تو را حساب کنند

رشته ای تاپ انتخاب کنند

 

رشته ای با جلال و فّر و شکوه

رشته ای باب طبع هر دو گروه

 

چون به هوش تو کرده اند وثوق :

دکتری مهندسی و حقوق

 

غافل از اینکه جبر راهش نیست

هیچکس جای دلبخواهش نیست

 

دیده ام بار ها درمانده است

شاعری که مهندسی خوانده است

 

یا نوازنده ای که حفّار است

مجری رادیو که نجار است

 

ای بسا بوده شاعر طنّاز

که شده کارمند شرکت گاز

 

وای بسا خوش نویس یا نقّاش

که شده در محله ای کفّاش

 

یا وکیل و مهندس و دکتر

شده طرّاح صحنه یا اکتور

 

کاش فرصت به  بچه ها بدهیم

به هنر ارزش و بها بدهیم

 

گرچه در چشمتان هنر خوار است،

هر کسی مستعد یک کار است

 

مثلا دختر که در ایلام

شده دکتر به خواهش اقوام،

 

جای آن که بلای جان بشود

می شده خالق رمان بشود

 

یا جوانی مهندس عمران

که حذر دارد از گچ و سیمان

 

عوض آن که برج ساز شود

می توانسته  نی نواز شود

 

غم نخور فعله یا که فرّاشی

این مهم است، بهترین باشی!

 

منبع: کتاب داشت عباس قلی خان پسری ص126 





برچسب ها : چرت و پرت  ,

دکتر علی شریعتی

دکتر علی شریعتی :

روزمرگی

یک چنین موجودی (انسان) که دارای ارزش های خدایی و ذات خدایی است. دنبال «زندگی» روزمره می افتد، و این، قاتل هر انسان زنده ای است، منجلابی که در آن عزیزترین ارزش های خدایی انسان، هر روز فرو می رود! آدم در همان دور احمقانه زندگی ، زندگی روزمره، زندگی تکراری، زندگی دوری، همان زندگی دوری ای که بر همه «زندگی ها» ، از آمیب ها و میکرب ها گرفته تا جانوران و نباتات حاکم است، می افتد . دوری که در آن ، دائم بخورد، بخوابد، بلند شود، کار کند برای اینکه بخورد ، بخورد، برای اینکه کار کند، کار کند برای اینکه بخورد، بخورد برای اینکه کار کند، کار کند برای فراغت، فراغت برای کار، تولید برای مصرف، مصرف برای تولید، به طوری که هر کجایش را بگیری، همه دور است.

منبع : کتاب خودآگاهی و استحمار ص 13





برچسب ها : دکتر علی شریعتی  ,

بارها از خودم پرسیده ام، که قدرت و بالا نشینی چه مستی دارد که افراد را در مقابل بزرگترین فجایع و تاریک اندیشی ها و خطاها به سکوت و یا بدتر و اغلب به توجیه وا می دارد!!،چه بسیار افراد انقلابی که تندترین شعارها را داشته اند اما بعد از سوار شدن بر مرکب قدرت به انسان تازه ای تبدیل شده اند که فقط ظاهرشان نشان از آنها دارد،  اما هر چه هست به یقین می دانم که مستی قدرت به مراتب مست کننده تر از شراب است و رفتار آدمیان گواه این مطلب...

بگذریم از امثال علی (ع) که استثنائات تاریخ هستند.



محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه که در ژنو به سر می برد در جدید ترین مطلب خود در فیسبوک نوشت:
 
دوستان سلام
 
ساعت 7 و ربع بعدازظهر چهارشنبه به وقت ژنو (9 و 45 دقیقه به وقت ایران عزیز) است. از جلسه کوتاه عمومی مذاکرات 1+5 برگشته ام و همکارانم وارد مذاکرات دوجانبه با هیئت ها شده اند. فرصتی شد که بعد از چند روز، گزارش کوتاهی را خدمت شما تقدیم کنم.
 
بالاخره بعد از یک تاخیر دو هفته ای دیروز موفق شدم یک سفر 3 ساعته به رم داشته باشم. در فرودگاه رم خبردار شدیم که افراطیون به سفارت ما در بیروت حمله تروریستی داشته و رایزن فرهنگی ما در لبنان و تعدادی از مردم بی گناه را به شهادت رسانده اند. لازم بود فورا با سفیر کشورمان در بیروت تلفنی گفتگو کنم و ضمن تسلیت به ایشان و خانواده شهدا، هماهنگی های لازم برای رسیدگی به قربانیان و خانواده آنها، پیگیری موضوع و جلوگیری از تکرار فاجعه های مشابه را با وی داشته باشم.

همچنین از معاون عربی و آفریقای وزارت امورخارجه که برای رایزنی در مسکو بود درخواست کردم که فورا به بیروت بروند و از نزدیک موضوعات را پیگیری کنند. از دیروز، مقامات اکثر کشورها واقعه تروریستی بیروت را محکوم کرده و با مردم و دولت ایران و خانواده های شهدا اعلام همدردی نموده اند. به واقع خطر افراط تهدیدی جدی برای همگان در منطقه و سراسر جهان است و ضرورت دارد با آن به صورت ریشه ای و هماهنگ در سطح جهانی برخورد شود.
 
به هرحال، از فرودگاه رم مستقیم به اقامتگاه سفیر که نزدیک وزارت امورخارجه ایتالیا قرار دارد رفتم و در آنجا یک مصاحبه 20 دقیقه ای زنده با شبکه خبر تلویزیون دولتی ایتالیا داشتم. بعد هم به وزارت امورخارجه برای دیدار رسمی با خانم اما بنینو، وزیر امورخارجه چپ گرای ایتالیا رفتیم.

 ملاقات خوب و مفیدی بود و بیش از یک ساعت طول کشید. بعد هم ملاقات کوتاه خصوصی داشتیم و بعد هم مصاحبه مشترک مطبوعاتی و از آنجا مستقیما به فرودگاه و پرواز به ژنو. یک بار در نیویورک هم با خانم بنینو دیدار کرده بودم و چندبار هم تلفنی صحبت کرده بودیم. ایشان یک فعال حقوق بشری باسابقه است و بسیار جدی و بی تکلف مذاکره می کند. لذا در یک ساعت صحبت، بسیاری از موضوعات دوجانبه و بین المللی را پوشش دادیم.

از بحث هسته ای گرفته تا طرح رییس جمهور در مورد جهان عاری از خشونت و افراط (WAVE) و از موضوع سوریه تا افغانستان و طبیعتا در روابط دوجانبه از همکاری های س"8)78.9اسی تا باستان شناسی، همکاری های فرهنگی و ضرورت احیای روابط دیرینه و عمیق اقتصادی دو کشور. به توافق های خوبی هم رسیدیم و اقدامات عملی برای پیگیری توافق ها را هم قرار گذاشتیم.

 مصاحبه مطبوعاتی مشترک هم جالب بود. یکی از سوالات در مورد اعتراض سفارت رژیم اسراییل به سفر من بود. اسراییلی ها رسما به دولت ایتالیا اعتراض کرده بودند که چرا میزبان وزیر امور خارجه ایران شده است. ظاهرا نگران شده اند که بعد از مدت ها یکه تازی که با دست باز هرکاری را علیه ایران در غرب سامان می دادند، ایران با قدرت وارد صحنه شده و عرصه را برای عوامفریبی ها و دروغ پردازی های آنها تنگ کرده است. حتما عصبانیت و دادوفریادهای سران رژیم اسراییل را شنیده اید.

سیاسی 
از رم به ژنو آمدیم و دیشب و امروز صبح به هماهنگی میان اعضای هیئت و آخرین برنامه ریزی ها برای مذاکرات امروز گذشت. بعدهم یک ناهار دیرهنگام (ساعت 2و نیم به وقت ژنو) با خانم اشتون داشتیم و ضمن بحث جدی پیرامون تجربیات حاصل از جلسه هفته قبل و نحوه ادامه کار، در مورد ادامه مذاکرات قرار گذاشتیم. تا کنون طبق قرار و برنامه ریزی خودمان پیش رفته ایم و قرار است فردا صبح مذاکرات جدی و ریز در مورد تفاهم نهایی با خانم اشتون شروع شود.
 
الآن خبر دادند که معاون وزیر امورخارجه روسیه تقاضا کرده که علاوه بر دوستان هیئت، بنده را هم ببیند؛که در راه اطاق من در هتل اینترکنتانینتال ژنو است. البته امروز صبح هم با معاون وزیر امورخارجه چین همین جا دیدار خوبی داشتم. ببخشید که باید سریع رفع زحمت کنم و برای ملاقات آماده شوم.

 





برچسب ها : تا حدودی سیاسی  ,

هاشمی

آقای هاشمی از زحمات آقای ظریف هم تجلیل می کند. از هنر دیپلماسی و مذاکره ایشان. از فهم درست انقلابی گری ایشان. از زحماتی که می شد بجایش دوتا شعار دهان پرکن داد و رفت، مثل قبلی ها!. ولی راه اعتدال درست از همین جاست که از افراط جدا می شود. راه اعتدال سخت است و پرچالش ولی در راستای مصلحت نظام و مردم . راه افراط ساده است و بی چالش. خرجش هم نهایتاً مقداری شعار است و چند تا بیلبورد. حالا سودش به جیب چه کسی می رود خدا عالم است...





برچسب ها : تا حدودی سیاسی  ,

 امام حسین علیه السلام :

بترس از ستم کردن بر کسی که به جز خدا یاوری ندارد.

 





برچسب ها : جملات ناب  ,

سلامتی آس و پاسی که وقتی گفت عشق 4 حرفه همه بهش خندیدن  ...

ولی با لبخند گفت : عشق یعنی "  مـــــــــا د ر"





برچسب ها : جملات ناب  ,


«شهریست پر ظریفان وز هر طرف نگاری »

 

آرایش غلیظی ،چشمان هیز و آری ... !

 

 

 

زاهد چه خوب گفته: یک بیوه را زدم تور  !

 

«دردست کس نیفتد زین خوبتر نگاری » !

 

 

 

«یارانه » ی خودم را دادم به اوو گفتم :

 

«کم غایت توقع بوسی است یا کناری »!

 

 

 

باید که تو بدزدی ،ای آنکه روی کاری  !

 

«سال دگر که دارد امید نوبهاری »؟!

 

 

 

«می بی غش است دریاب وقتی خوش است بشتاب»

 

هرگز مکن توقف گر پول مفت داری !

 

رفتم به یک عروسی دیدم که هر رئیسی

 

«آنجا گرفته جامی بریاد روی ِیاری »!

 

 

 

یاران دروغ و روزه آنگه نماز خواند ن !

 

«دردیّ و سخت دردی ،کاریّ و سخت کاری »!

 

 

 

گردیده چونکه خرجم از دخل من فزونتر

 

«مشکل توان نشستن در این چنین دیاری » !

 

 

 

گفتم که بی بخاری ،قدری بخار ،آری

 

باید به تو فرو کرد با لوله ی بخاری !

 

 

 

در زیر پا«پرادو» اما بیا ببین تو

 

افکار و گفته هایش مانند عصر گاری !

 

 

 

نه اهل شیشه هستی ،نه اهل بنگ و بستی

 

درگوشه ای نشستی ،«حافظ »چرا خماری ؟!!





برچسب ها : چرت و پرت  ,

فرود امام (ع) در نینوی 

هر دو لشکر باهم حرکت می کردند که امام قصد داشت به مسیر دیگری برود اما حر مانع شد و هر دو لشکر به نینوا رسیدند در همین حال نامه ای از عبیدالله بن زیاد رسید که در آن چنین آمده بود:

اما بعد چون نامه ام به تو رسید و فرستاده ام نزد تو آمد، بی درنگ بر حسین تنگ گیر و او را جز در دشتی بی آب و گیاه فرود نیاور. به فرستاده خود دستور دادم از تو جدا نشود تا خبر انجام فرمانم را بیاورد. والسلام.راوی گوید : دیده های امام اشک آلود شد و فرمود: خدایا! خدایا! از اندوه و بلا به تو پناه می برم. و همان جا فرود آمد.

سپس امام رو به اصحاب خود کرد و فرمود: اما بعد. حقاً که مردم بندگان دنیایند و شیرینی دنیا را تنها بر زبان خود دارند. تا زندگی هایشان پربار است بر محور دین گرد آیند، پس چون با بلاها آزموده و آزرده شوند دینداران کم شوند. سپس پرسید: آیا اینجا کربلاست؟ گفتند آری. فرمود: این زمین جایگاه اندوه و بلاست، همین جا خوابگاه شتران ما و محل قیام ما و جای ریختن خون های ماست.





برچسب ها : همراه حسین از مکه تا کربلا  ,
   1   2   3   4   5   >>   >




درباره وبلاگ

جستجو

آمار


    بازدید امروز : 5
    بازدید دیروز : 32
    کل بازدید : 913869
    تعداد کل یاد داشت ها : 1623
    آخرین بازدید : 103/2/7    ساعت : 2:11 ص

دانشنامه مهدویت

دیگر امکانات