سفارش تبلیغ
صبا ویژن

جنگ 8 ساله

نماز در محاصره

ماندن آیت الله جمی (امام جمعه آبادان) در شهری که دایم بمبارانش می کردند مایه امید و دلگرمی مدافعان بود. آقای جمی از آن روزها گفتنی های بسیاری دارد :

« دیروز یکی از جوان ها سوال کرد من کفاره دو روز روزه بدهکارم. اگر در این گیر و دار کشته شوم، خداوند من را می بخشد؟ با خود حدیث نفس کردم آیا با داشتن این جوانان مومن باز ما در این جنگ شکست می خوریم؟

قبل از غروب بود که گفتند مادری با شما کار دارد. وقتی فهمیدم مادر شهید است خود را آماده می کردم که با چه لحنی به او تسلیت بگویم و او را دلداری بدهم. اما قبل از اینکه من جمله ای بگویم او، که یک پسر دیگرش هم راهش بود و شاید 12 یا 13 سال داشت، گفت آقا راجع به فرزند شهیدم چیزی نفرمایید. ما آرزو داشتیم به فیض شهادت برسد. این دومی را هم آورده ام تقدیم کنم.

یکی از مسجدیان سابقه دار سخت گریبانم را چسبید که آقا ، ما که این جا مانده ایم، نان برای خوردن نداریم و شما دستور دهید با ماشین نان بیاورند درِ خانه های ما تقسیم کنند. گفتم برادر، در این روزهای وانَفساکی می تواند مرتب نان درِ خانه بیاورد؟

بعضی از این نانوایی ها که باز است. بروید کمی توی صف بایستید، نان به دست آورید. گفت نان تنها کافی نیست. گفتم خرما هم هست. توی بازار به دست می آید. با حالت تعجب و تمسخر گفت همین نان و خرما و دیگر چه؟

گفتم در جنگ که حلوا تقسیم نمی شود. مرغ و ماهی و پلو و چلوکباب که این روزها گیر نمی آید. ملتی که می خواهد زنده و مستقل بماند، باید تحمل سختی ها را هم داشته باشد. باید بتواند از زندگی مرفه جدا شود و تحمل رنج و مشقت گرسنگی و آوارگی داشته باشد ...

منبع : دایره المعارف مصور جنگ 8 ساله ایران و عراق ص 86 





برچسب ها : تلخ و شیرین های جنگ  ,




درباره وبلاگ

جستجو

آمار


    بازدید امروز : 38
    بازدید دیروز : 151
    کل بازدید : 916448
    تعداد کل یاد داشت ها : 1623
    آخرین بازدید : 103/2/28    ساعت : 7:1 ص

دانشنامه مهدویت

دیگر امکانات