سفارش تبلیغ
صبا ویژن

برشور علی (ع) از زبان خودش

وصف امام علی (ع) از زبان خودش :

آنگاه که همه از ترس سست شده، کنار کشیدند، من قیام کردم، و آن هنگام که همه خود را

پنهان کردند من آشکارا به میدان آمدم، و آن زمان که همه لب فرو بستند، من سخن گفتم، و

آن وقت که همه باز ایستادند من با راهنمایى نور خدا به راه افتادم، در مقام حرف و شعار

 صدایم از همه آهسته تر بود اما در عمل برتر و پیشتاز بودم.

 

مظلومیت امام علی (ع) از زبان خودش :

آرى! آن دسته از برادرانى که در جنگ صفین خونشان ریخت، هیچ زیانى نکرده اند گرچه امروز

نیستند تا خوراکشان غم و غصه و نوشیدنى آنها خونابه دل باشد، بخدا سوگند! آنها خدا را

ملاقات کردند، که پاداش آنها را داد و پس از دوران ترس آنها را در سراى امن خود جایگزین

 فرمود کجا هستند برادران من؟ که بر راه حق رفتند، و با حق درگذشتند کجاست عمار؟ و

کجاست پسر تیهان؟  و کجاست ذوالشهادتین؟ ...(سپس دست به ریش مبارک گرفت و زمانى

 طولانى گریست و فرمود) دریغا! از برادرانم که قرآن را خواندند، و بر اساس آن قضاوت کردند،

در واجبات الهى اندیشه نموده و آنها را برپا داشتند، سنتهاى الهى را زنده و بدعتها را نابود

کردند، دعوت جهاد را پذیرفته و به رهبر خود اطمینان داشته و از او پیروى نمو دند.

 

 

برشور. امام علی (ع) از زبان خودش

 

وصف امام علی (ع) از زبان خودش :

در رکاب پیامبر خدا (ص) بودیم و با پدران و فرزندان و برادران و عموهاى خود جنگ می کردیم،

 که این مبارزه بر ایمان و تسلیم ما مى افزود، و ما را در جاده وسیع حق و صبر و  بردبارى برابر

 ناگواریها و جهاد و کوشش برابر دشمن، ثابت قدم مى ساخت. گاهى یک نفر از ما و دیگرى از

دشمنان ما، مانند دو پهلوان نبرد مى کردند، و هر کدام مى خواست کار دیگرى را بسازد و

جام  مرگ را به دیگرى بنوشاند، گاهى ما بر دشمن پیروز مى شدیم و زمانى دشمن بر ما


 غلبه مى کرد. پس آنگاه که خدا، راستى و اخلاص ما را دید، خوارى و ذلت را بر دشمنان ما

نازل و پیروزى را به ما عنایت فرمود، تا آنجا که اسلام استحکام یافته    فراگیر شد و در

سرزمینهاى پهناورى  نفوذ کرد، به جانم سوگند! اگر مادر مبارزه مثل شما بودیم هرگز پایه اى

براى دین استوار نمى ماند، و شاخه اى از درخت ایمان سبز نمى گردید.

خطبه 56

 

مظلومیت امام علی (ع) از زبان خودش :

اى مردم، همواره کار من با شما به دلخواه من بود تا آنکه جنگ شما را ناتوان کرد، به خدا اگر

جنگ کسانى را از شماگرفت، و جمعى را گذاشت، براى دشمنانتان نیز کوبنده تر بود، من

دیروز فرمانده و امیر شما بودم ولى امروز فرمانم مى دهند، دیروز بازدارنده بودم که امروز مرا باز

مى دارند، شما زنده ماندن را دوست دارید،و من نمى توانم شما را به راهى که دوست ندارید

 اجبار کنم.   خطبه 208

 





برچسب ها : برشور. علی (ع) از زبان خودش  ,




درباره وبلاگ

جستجو

آمار


    بازدید امروز : 122
    بازدید دیروز : 101
    کل بازدید : 914178
    تعداد کل یاد داشت ها : 1623
    آخرین بازدید : 103/2/9    ساعت : 8:31 ص

دانشنامه مهدویت

دیگر امکانات