سفارش تبلیغ
صبا ویژن

روشهای غصب سرزمین فلسطین توسط رژیم صهیونیستی...

روشهای غصب سرزمین فلسطین...

 

«یوسف وایتس» مدیر صندوق ملی یهود، در سال 1940 چنین نوشت:


این مطلب باید برای ما روشن باشد که در این کشور جا برای دو ملت وجود ندارد، پس اگر عربیان آن را ترک گفتند این برای ما کافی خواهد بود(...) هیچ راه دیگری وجود ندارد جز این که همه آنان را مجبور به تغییر محل سکونت کنیم. نباید

حتی یک روستا و یک قبیله را بر جای گذاریم... باید به روزولت، به همه سران دولتهای دوست توضیح دهیم که زمین اسرائیل زیاد تنگ نیست، البته در صورتی که عربیان از آن بروند، مرزها اندکی به سوی شمال، در طول لیتانی، و به سوی

شرق، بر بلندیهای جولان، عقب نشینی کنند...یوران بن پورات هدفی را که باید بدان رسید قویا یادآوری می کرد: «این وظیفه رهبران اسرائیل است که پاره ای از رخدادها را که گذشت روزگار آنها را در برته فراموشی می نهد، بروشنی و با

شجاعت برای افکار عمومی توضیح دهند. نخستین این رخدادها این است که بدون در هم کوبیدن عربیان و تملک اراضی آنها، نه صهیونیسمی وجود دارد، نه استعماری و نه دولت یهودی. بنابراین بیرون راندن فلسطینیان و تصرف زمینهای

انان یک برنامه حساب شده و سازمان یافته بود.

منبع :
1.انگیزه های تاسیس رژیم صهیونیستی ص 189 - 190

 

روشهای غصب سرزمین فلسطین...

 

در زمان اعلامیه بالفور در سال 2917 صهیونیستها فقط 2/5% اراضی را در تملک داشتند، و زمانی که طرح تقسیم فلسطین میان عربها و یهودیان به اجرا در آمد 5/6% از زمینها، را اما در سال 1982 مالک 93% از این زمینها بودند.


روشهایی که برای بیرون کشیدن زمین او از دست صاحبان اصلی اش، به کار گرفته می شود خشن ترین روشهای استعماری بود، با یک رنگ آمیزی نژاد پرستانه که در وجود صهیونیسم بسی پر رنگ تر است.

روش دیگر، استفاده از قانون اضطرار است که در سال 1945 علیه یهودیان و عربیان، هر دو، اتخاذ گردید. قانون شماره 124 به فرماندار کل این امکان را می دهد، و این بار به بهانه امنیت که همه حقوق شهروندان از جمله جابجائی آنان

را، معلق نماید: کافی است که ارتش بخاطر ضرورتهای امنیتی، فلان منطقه را ممنوعه اعلام کند تا یک عرب دیگر نتواند بدون اجازه فرماندار کل نظامی به سرزمینهایش برود. اگر درخواست اجازه پذیرفته نشود زمین «غیرمزروعی» اعلام

می شود و در این هنگام وزارت کشاورزی می تواند این اراضی زراعی را به مالکیت خود درآورد تا شخم زنی و کشت آنها را تضمین نماید. زیرا، برای توجیه حفظ این قوانین وحشت، حالت اضطراری از سال 1948 هرگز در اسرائیل لغو

نشده است.  «شیمون پرز» در روزنامه داوار، مورخ 1972/1/25، نوشت: استفاده از قانون شماره 125 که دولت نظامی بر آن استوار شده، در واقع ادامه مستقیم نبرد از راه ایجاد دولت یهود و تقویت جریان مهاجرت به سرزمین اسرائیل

است».

منبع :
1. روژه گارودی – انگیزه های تاسیس رژیم صهیونیستی ص 193

 

روشهای غصب سرزمین فلسطین...

 

خانم گلدایمر در یکی از اظهارات خود در تاریخ 15 ژوئن 1969 در روزنامه ی (( سندی تایمز 12 این چنین می گوید:


(( ملت فلسطین وجود ندارد .. ما آن ها را بیرون نکردبم تا سرزمینشان را تصاحب کنیم. آن ها وجود خارجی ندارند.))پروفسور شاهاک در سال 1975 در کتاب (( نژادپرستی و دولت صهیونیسم ))،(ص.152) چنین می نویسد:(( برای آنکه

دیگران متقاعد شوند که فلسطین قبل از اسرائیل (( بیابانی )) بیش نبوده است ، صدها روستا با خانه ها ، گورستان ها و گورهایشان نابود و با خاک یکسان شده است.))


ابزار مالکیت زدایی از دهقانان، با آموزشها و فرامین 30 ژوئن 1948، و بیانیه صادره در روز 1948/11/15 پیرامون مایملک غایبان، و قانون مربوط به زمینهای غایبان (1953/3/13) و دستگاه کاملی از تدابیری که هدف قانونی کردن دزدی را

دنبال می کرد و اعراب را مجبور می ساخت اراضی خود را ترک کنند تا به کلنیهای یهودی بخشیده شود، تکمیل شد. «ناتان وینستوک» در کتاب خود، صهیونیسم علیه اسرائیل، این روند را نشان می دهد.


برای این که حتی خاطره وجود جمعیت کشاورز فلسطینی بکلی محو گردد و وانمود شود که این سرزمین، صحرائی بیش نبوده است، روستاهای عرب اعم از خانه ها و حریم های اراضی و حتی گورستانها، ویران شدند. پروفسور

«اسرائیل شاهاک» در سال 1975 فهرست 385 روستا از 475 روستای موجود در سال 1948 را به دست می دهد که در مناطق مختلف وجود داشته و در سال 1975 توسط بولدوزر، روستا به روستا، تخریب شده اند. (یعنی برای عربها

تنها 90 روستا باقی ماند). برا اینکه به مردم بباورانند که فلسطین، پیش از ورود اسرائیل، فقط یک بیابان بوده است، صدها روستا را، با خانه ها، حریم ها، راهها و گورهایشان، ازدم بولدوزر گذراندند.   نتیجه اینکه: پس از بیرون راندن یک و

نیم میلیون فلسطینی – آن گونه که دارو دسته صندوق ملی یهود می گویند – اراضی یهودی از 5/6% مجموعه اراضی فلسطین در سال 1948 به 93% رسید که 75% آن به دولت و 14% به صندوق ملی تعلق داشت.

منبع :
1. روژه گارودی، انگیزه های تاسیس رژیم صهیونیستی ص 194






برچسب ها : نمایشگاه بزرگ صهیونیزم شناسی  ,




درباره وبلاگ

جستجو

آمار


    بازدید امروز : 741
    بازدید دیروز : 56
    کل بازدید : 924312
    تعداد کل یاد داشت ها : 1623
    آخرین بازدید : 103/9/8    ساعت : 6:0 ص

دانشنامه مهدویت

دیگر امکانات