سفارش تبلیغ
صبا ویژن

پس این آقا یک طبیب است!

«این شوخی منصوب به سقراط است که یک وقت مردی به او تنه زد و فرار کرد. مرد فریاد می زد: این را بگیرید.

سقراط پرسید: چرا؟

گفت: قاتل است.

سقراط پرسید: قاتل یعنی چه؟

آن مرد گفت: آنکه دیگران را می کشد.

سقراط گفت: پس سرباز است.

مرد خشمگین شد و گفت: نه نه، در جنگ کسی را نکشته.

سقراط گفت: پس میرغضب است.

مرد گفت: عجب احمقی هستی! این مرد یک تن را کشته که اصلا گناهی نداشته.

سقراط لبخندی زد و گفت: بله، فهمیدم؛ معلوم می شود این آقا یک طبیب است!»





برچسب ها : داستان های کوتاه  ,




درباره وبلاگ

جستجو

آمار


    بازدید امروز : 117
    بازدید دیروز : 56
    کل بازدید : 923688
    تعداد کل یاد داشت ها : 1623
    آخرین بازدید : 103/9/8    ساعت : 2:1 ص

دانشنامه مهدویت

دیگر امکانات