به خدا خسته ایم ...

شنبه 92/12/24 — azadnagar - نظر

به خدا خسته ایم ...

جناب آیت الله آملی لاریجانی، بار قبلی که چهره برافروخته و عصبانی شما را در رسانه ملی زیارت کردم هنگامی بود که از مقاله ای در روزنامه بهار عصبانی شده و به اهالی رسانه فرمودید : « این را آقایان یک اخطار تلقی کنند و امیدواریم این بساط جمع شود زیرا قوه قضاییه ساکت نمی‌ماند که آنان هر کاری دلشان بخواهد انجام بدهند .» متعاقب آن روزنامه به کل تعطیل شد و همه اعضایش بیکار و نویسنده هم راهی زندان اوین گشت تا هم عبرتی بگیرد و هم سایرین معنای آزادترین کشور و اسلامی ترین کشور را به خوبی بیاموزند و به تمرین این آزادی مقدس بپردازند .

اما این بار چهره بر افروخته شما را در رسانه ملی همین چند روز پیش دیدیم که فرمودید « این را آقایان یک اخطار تلقی کنند و امیدواریم این بساط جمع شود زیرا قوه قضاییه ساکت نمی‌ماند که آنان هر کاری دلشان بخواهد انجام بدهند.». هر وقت به جمله شما فکر می کنم سرگیجه می گیرم، آخر نمی دانم شما چه کسی را تهدید می کنید، وزارت خارجه جمهوری اسلامی ایران را، خانم اشتون و یا مقامات سیاسی کشورهای دیگر را، و یا همان کسانی که با آنها دیدار شده است، نمی دانم، نمی دانم، نمی دانم. کاش خودتان می گفتید این بار نوبت کدام یک است که راهی اوین گردند؟ این بار چقدر قرار است هزینه بپردازیم؟ جالب اینجاست که این بار عواقب کار خودتان را هم متوجه وزارت خارجه کردید، وقتی به چهره آقای ظریف فکر می کنم که در مقابل تهدید قدرت بزرگ شما چقدر ضعیف است ، به حالش غصه می خورم و جداً نگران می شوم که نکند او هم به این نتیجه برسد که نمی توان با وجود چنین دستان قدرتمندی که هر جا بخواهند می توانند وارد شوند و اعمال قدرت کنند راه اصلاحات ملت را پیمود و خود را عاجز ببیند و عطای وزارت را به لقایش ببخشد... راستی جناب رییس قوه قضاییه، در قوه بزرگ شما احیاناً خدای نخواسته تخلفاتی پیش نمی آید که شما را برافروخته کند؟میزان امنیت (کیف قاپی ، سرقت) در جمهوری اسلامی شما را برافروخته نمی کند؟؟؟؟؟

والسلام