سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

معنای سیاسی واژگان :

برچسب : نوعی اتهام استاندارد شده و تولید انبوه شده که به دلیل ضیق وقت برای چسباندن به پیشانی مخالفان توسط مسئولان مربوطه و نیروهای خودی مورد استفاده قرار می گیرد. انواع : جاسوس، گروهکی، مساله دار، مورد دار و ...

بوروکراسی : دیوانسالاری. حکومت ادارات بر مردم. یک شیوه جدید برای تقسیم حداقل درآمد نفت میان گروهی از آدم ها که به جای کار مفید پشت یک میز می نشینند و برای جلوگیری از تولید کشور وقت خودشان را تلف می کنند.

منبع : کتاب دایره المعارف ستون پنجم

 

 





برچسب ها : واژگان سیاسی  ,




درباره وبلاگ

جستجو

آمار


    بازدید امروز : 143
    بازدید دیروز : 83
    کل بازدید : 936614
    تعداد کل یاد داشت ها : 1623
    آخرین بازدید : 04/1/30    ساعت : 11:20 ع

دانشنامه مهدویت

دیگر امکانات