سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

داستان کوتاه

چشمه باش

استادی شاگردانش را به یک گردش تفریحی در کوهستان برده بود. بعد از یک پیاده روی طولانی، همه خسته و تشنه در کنار چشمه ای نشستند و تصمیم گرفتند کمی استراحت کنند.

استاد به هر یک از آنها پیاله ای آب داد و از آنها خواست قبل از نوشیدن، یک مشت نمک درون پیاله آب بریزند. شاگردان هم این کار را کردند، ولی به خاطر شوری آب هیچ یک از آنها نتوانست آن آب را بنوشد.

سپس استاد مشتی نمک را داخل چشمه ریخت و از آنها خواست از آب چشمه بنوشند و همه آب چشمه را نوشیدند. آنگاه استاد پرسید : آیا آب چشمه هم شور بود ؟

شاگردان جواب دادند : خیر استاد، آب بسیار گوارایی بود.

استاد گفت : مشکلات و رنج هایی که در این دنیا برای شما در نظر گرفته شده است، مثل همین مشت نمک است ! نه بیشتر و نه کمتر. این بستگی به شما دارد که پیاله آب باشید یا چشمه. سعی کنید چشمه باشید تا بر مشکلات و رنج ها فائق آیید.

 

الکساندر دوما :

صبر، امید و تلاش، از مهم ترین عوامل غلبه بر مشکلات هستند.  

 





برچسب ها : داستان های کوتاه  ,




درباره وبلاگ

جستجو

آمار


    بازدید امروز : 1470
    بازدید دیروز : 56
    کل بازدید : 925041
    تعداد کل یاد داشت ها : 1623
    آخرین بازدید : 103/9/8    ساعت : 2:20 ع

دانشنامه مهدویت

دیگر امکانات