سفارش تبلیغ
صبا ویژن

خاطرات ناطق نوری

خاطرات حجت الاسلام ناطق نوری

جامعه روحانیت بعد از آیت الله مهدوی کنی

سالها بود که جناب آقای آیت الله مهدوی، دبیر جامعه ی روحانیت بودند تا این که در یک مقطعی، ایشان اظهار خستگی کردند. چند مسئله به نظر من موجب این امر شده بود، یکی مسائل مالی که هر کس تا به حال دبیر شده، خسته و بریده است. در یکی از جلسات جامعه ی روحانیت ، من بحث مفصلی کردم که جناب آقای مهدوی و آقایان علما بدون درآمد و بودجه نمی توانند کار کنند...

عامل دیگر هم این بود که جامعه ی روحانیت کمی شکل تشکیلاتی به خود گرفته بود. من خودم عضو شورا و خیلی فعال بودم. ... در یک مقطعی آقای مهدوی حساس شده بودند که این کلاهی ها – به قول ما کت و شلواری ها آنجا چه کار می کنند. من گفتم : « این کت و شلواری ها بازوهای اجرایی ما هستند . در جامعه روحانیت علمای اعلام که نمی آیند دنبال چاپ خانه و پوستر چسباندن و کارهای این چنینی بروند، یا ستاد انتخاباتی بزنند، این کارها را نیروهای اجرایی انجام می دهند. »

ایشان یک مقداری از این جریان گله داشت و هنگامی که این جریان خیلی اوج گرفت ، به ذهن ایشان رسیده بود که من روحیه ی حزبی و تشکیلاتی دارم چون در حزب جمهوری هم بودم و جامعه روحانیت را به سمت تحزب می برم. به این ترتیب آقای مهدوی کنی از تحزب ابا داشت و معتقد بود که ما باید پدری کنیم و نباید حزب شویم، اما من گفتم حزب نه، بلکه جمعی هستیم که تشکیلات لازم داریم و تشکل ابزار خودش را می خواهد.

.... انتخابات مجلس پنجم که تمام شد، من در شورای مرکزی به آقای مهدوی گفتم :

« اگر می خواهید متاثر یا ناراحت شوید ، بشوید، بعضی کارهایی که من می کنم تشکیلاتی است؛ بنابراین من اعلام می کنم دیگر در این قسمت فعالیت نمی کنم. به قول معروف : این کلید و این هم دفتر جامعه. ، اما من به عنوان عضو شورا در خدمت شما هستم. ».

منبع : خاطرات حجت الاسلام ناطق نوری ص 98





برچسب ها : تیغ خاطرات  ,




درباره وبلاگ

جستجو

آمار


    بازدید امروز : 1201
    بازدید دیروز : 20
    کل بازدید : 922956
    تعداد کل یاد داشت ها : 1623
    آخرین بازدید : 103/9/4    ساعت : 12:19 ع

دانشنامه مهدویت

دیگر امکانات