سفارش تبلیغ
صبا ویژن

خاطرات حجت الاسلام ناطق نوری

پرونده ی برادران تحریریان

یک روز آقای رفیق دوست نزد من آمد و نامه ای از آقا، خطاب به اینجانب آورد که مضمون آن رسیدگی به تظلمی بود که برادران «تحریریان» صاحب کارخانه ی خودکار بیک به آقا کرده بودند. آقا هم دستور پیگیری داده بودند.

البته بخشی از نامه ی آقا خیلی تند بود، مضمون آن چنین است : « خدا کند این گونه که این ها «تحریریان» می گویند درست نباشد؛ و الا وای بر من، وای بر ما، اگر این درت باشد. اگر این ظلم ها در کشور شود، در قیامت چه پاسخی خواهیم داشت.».

... تعزیرات و بچه های وزارت اینها (برادران تحریریان) را به اتهام سوء استفاده از ارز دریافتی و وارد نکردن مواد اولیه دستگیر کرده ، و با وجود سن بالایی که داشتند به شدت اذیت شده بودند.بخصوص ، وقتی به این ها گفته بودند می خواهیم جلوی کارگرها شما را شلاق بزنیم.

شکنجه ی روحی شده بودند و اینها با وجود اینکه افراد مذهبی و متدینی بودند، تحت فشار عصبی، هر دو اقدام به خودکشی کرده بودند ، که البته مامورین مانع این کار شدند و آنها موفق به خودکشی نشدند.

... جهت رسیدگی به این پرونده ، باید به مکان های «ورود ممنوع» وارد می شدم. ... ما وقتی درهای ورود ممنوع را باز کردیم و با زور به بعضی ندامتگاه ها و زندان ها رفتیم و وقت و بی وقت کار را پیگیری می کردیم، باید با بعضی بچه های وزارت که خودشان بازجوهایی پیچیده و زرنگ و پخته ای بودند ، برخورد می کردیم.

وزیر اطلاعات آن موقع به من گفت «این کار شما بزرگترین ضربه را به ما زد.» ... گزارش را که به آقا دادیم ، پیشنهاد هم دادیم که این سه جوان بازجو که این تخلفات را انجام دادند. دستگیر و محاکمه و اخراج شوند، آقا هم پیشنهاد ها را پذیرفتند و دستور دادند که اجرا شود.

متخلفین دستگیر شدند و آقای «نیری» محاکمه شان کرد و شلاق خوردند و اخراج شدند.

منبع : کتاب خاطرات حجت الاسلام ناطق نوری ج 2. ص 131





برچسب ها : تیغ خاطرات  ,




درباره وبلاگ

جستجو

آمار


    بازدید امروز : 519
    بازدید دیروز : 62
    کل بازدید : 937449
    تعداد کل یاد داشت ها : 1623
    آخرین بازدید : 04/2/20    ساعت : 11:19 ص

دانشنامه مهدویت

دیگر امکانات