سفارش تبلیغ
صبا ویژن

خاطرات ناطق نوری

خاطرات حجت الاسلام ناطق نوری :

سفر به اوکراین

از سفرهای مهم دیگر من، سفر به اوکراین بود. این سرزمین یکی از آن کشور های تازه به استقلال یافته ای است که یک سر و گردن از بسیاری از کشور های منطقه بالاتر بوده و هنوز هم هست.

... بحث ما در جلسه خصوصی این بود که «شما تا کجا با ما هستید، چقدر و تا کجا به ما سلاح می فروشید؟» او یِکم جا خورد، یک شوخی کرد و گفت: «... آقای رئیس، من اول از شما سوال کنم، شما رئیس مجلس هستید یا رئیس جمهور؟» (این کارها مربوط به رئیس جمهور است(راوی)) من به ایشان گفتم: «دو تا جواب دارم یکی این که اولاً ما مجلسمان با دولتمان خیلی تفاوت نمی کند و ما به هم کمک می کنیم. دوم این که من با آقای هاشمی بیش از سی سال است رفیقیم، یعنی کارهای او را آن طور که از دست من بر می آید برایش پیگیری می کنم. این مسئولین اجرایی هم به همین دلیل با من هستند» و به آقای تولایی اشاره کردم. من دوباره گفتم «تا کجا با ما هستید»، آقای جواد لاریجانی که آدم باهوش و زرنگی است، یک نامه ای از زیر میز به من داد «ایشان-رئیس جمهور اوکراین-جا خورده است. خیال می کند که شما می خواهید بمب اتم از ایشان بگیرید، به او بگویید چه می خواهید.» سپس من گفتم: «البته ما بمب اتم و این چیزها نمی خواهیم، ما دنبال این چیزها نیستیم و مخالفیم.» این را که گفتم، او لبخند زد و به قول معروف یک کمی باز شد و گفت: «زیر اتم هرچه بخواهید، مشروط به اینکه مصالح ما را هم در نظر بگیرید.»

منبع : کتاب خاطرات حجت الاسلام ناطق نوری جلد دوم ص 180 – 181





برچسب ها : تیغ خاطرات  ,




درباره وبلاگ

جستجو

آمار


    بازدید امروز : 49
    بازدید دیروز : 50
    کل بازدید : 920835
    تعداد کل یاد داشت ها : 1623
    آخرین بازدید : 103/8/11    ساعت : 9:7 ص

دانشنامه مهدویت

دیگر امکانات