مقام معتبر

به سوی مقصدی مبهم سفر کرد

جراید را به سرعت با خبر کرد

 

نه فکر وضع فرزند و زنش بود

نه کاری در خور شاًن پدر بود

 

کنار منقل وافور و قلیان

سه تا فنجان لب سینی دمر کرد

 

نبات زعفرانی را به قندان

شکر پاش قدیمی را شکر کرد

 

به زور پاکت سیگار و فندک

خودش را همدم اهل هنر کرد

 

سپس قرص توهم زا خرید و

تمام شهر را زیر و زبر کرد

 

نمی ترسید دیگر مثل سابق

هوای کار های پر خطر کرد

 

به نحوی تند هجو پهلوی گفت

و مشتی ناسزا بار قجر کرد

 

زمانی صحبت از بوش و اوباما

زمانی غیبت شیخ قطر کرد

 

کمی از درد عشق و عاشقی گفت

کمی هم ناله از درد کمر کرد

 

به روی باند اِی اِم موج هفده

صدای رادیو را بیشتر کرد

 

نمی دانست چیزی از سیاست

به سرعت چیز هایی رو ز بر کرد

 

میان کنفرانسی اقتصادی

بدون وقفه اضهار نظر کرد

 

پس از این ماجرا اصلا نمی دید

بزرگی را که از میدان به در کرد

 

به لطف این کارهای این چنینی

خودش را یک مقام معتبر کرد

 

منبع : کتاب داشت عباس قلی خان پسری صفحه103 







درباره وبلاگ

جستجو

آمار


    بازدید امروز : 41
    بازدید دیروز : 71
    کل بازدید : 943537
    تعداد کل یاد داشت ها : 1623
    آخرین بازدید : 04/4/17    ساعت : 9:16 ع

دانشنامه مهدویت

دیگر امکانات