دوشنبه 92/5/21 — azadnagar -
نظر بدهید
پا توی کفش مولوی ...!!
با اجازه از جناب مولوی
میکنم پا توی کفش مثنوی
حرف نی را بارها بشنیدهای
در کتاب درسیات هم دیدهای
حال بشنو حرف این غمدیده را
این جراحت جای مرهم دیده را
بشنو از من چون حکایت میکنم
تازه خیلی هم رعایت میکنم
کز نیستان تا مرا ببریدهاند
مرد و زن هرهر به من خندیدهاند
هر کسی کو دور ماند از اصل خویش
میشود اصلش همه دلبستگیش
من ولی چون دور از اصلم شدم
در میان میوهها شلغم شدم
من به هر جمعیتی نالان شدم
مدتی شاگردِ بقالان شدم
من حدیث راه پرخون میکنم
شاخبازی پیش مجنون میکنم
مرهم این هوش جز بیهوش نیست
راستی بیهوش اصلاً کوش؟ نیست !
در غم من روزها بیگاه شد
هر وزیری آمد استیضاح شد
روزها گر رفت، گو رو، باک نیست
تو بمان، ماندن که وحشتناک نیست
هرکسی در چشم دریا شد کِنِف
میشود از رود بودن منصرف
اینچنین من برکهای تنها شدم
بیخیال راه رفتنها شدم
پس تو هم اصلاً مرا ول کن، رفیق
برکهام، این آب را گل کن، رفیق
تو ز دریایی و دریا میروی
راست باشی تا ثریا میروی
گرچه من را کرده دنیا آش و لاش
بیخیال من، تو اقیانوس باش
در دعاهایت ز من هم یاد کن
با چنین کاری دلم را شاد کن
گرچه محتاج دعا هستیم ما
خود دعاگوی شما هستیم ما
چون که یابد زود پخته حالِ خام
پس سخن کوتاه باید، والسلام
برچسب ها :
چرت و پرت ,
دوشنبه 92/5/21 — azadnagar -
نظر بدهید
استاد فاطمی نیا :
اگر انسان جلوی سوءظن و بدگمانی را نگیرد و به آن ترتیب اثر بدهد و اعتنا کند، کم کم تقویت شده و شدّت پیدا می کند تا جایی که انسان کاملا بد دل و بد گمان می شود. امراض روحی اگر علاج نشوند، روز به روز تشدید شده و خطرناک می گردند!
ص 59
برچسب ها :
نکته ها از گفته ها ,
دوشنبه 92/5/21 — azadnagar -
نظر
کسانی که در پرونده هسته ای و جزئیات آن درگیر بودند، می توانند کاملا بفهمند که در مقاطع مختلف، دوستانی که تخصص نداشتند چگونه با ساده انگاری عجیبی که داشتند، تصور می کردند که به خاطر ملیت یا مذهب آقای البرادعی، موضوع به زودی حل خواهد شد.
فکر می کردند استفاده از برخی عبارات که در نصّ صریح اساسنامه آژانس نیامده، به سود آن هاست. مثل اینکه آژانس به جای «نقض» بگوید : عدم رعایت. مدیر کل به جای « non compliance » گفته است : « breach of the obligation to comply » یعنی به جای «نقض» گفته است : « نقض تعهد به رعایت ». بسیاری متوجه نمی شدند که نتیجه چیست. دوستان غیر متخصص خیلی خوب پیشرفت کرده بودند که لا اقل تفاوت ظاهری این دو جمله را بفهمند، اما مشکل این بود که فکر می کردند که نهایت حقوق بین الملل همین است. علم محدود، بدتر از نداشتن علم است.... همین عبارت پرونده ما را به شورای امنیت برد. آقای البرادعی به نا حق برای این که مشکلش را با آمریکا حل کند و یک دوره دیگر نیز باقی بماند، این عبارت را وارد این گزارش کرد....
منبع: خاطرات آقای سفیر ص 233
برچسب ها :
تیغ خاطرات ,
دوشنبه 92/5/21 — azadnagar -
نظر
راهیان کربلا را بنگر. آنان خوب دریافته اند که زندگی به خون وابسته است و پیکر تاریخ، بی خون خدا – ثارالله- مُرده ای بیش نیست و سر مبارک امام شهید بر فراز نی، رمزی است بین خدا و عُشاق، یعنی که این است بهای دیدار.
برچسب ها :
مردان بی ادعا ,
یکشنبه 92/5/20 — azadnagar -
نظر بدهید
دل خوشی
بیچاره تر از آدم و عالم هستیم
ماتم زده ای مثل محرّم هستیم
نه گندمی و نه یارگندمگونی
ما هم دلمان خوش است آدم هستیم
برچسب ها :
چرت و پرت ,
یکشنبه 92/5/20 — azadnagar -
نظر بدهید
معنی تساهل و تسامح چیست؟
آیا معنی تساهل و تسامح این است که ما نسبت به مبانی اعتقادی در واقع اهل تسامح هستیم؟! مثلا می گوییم که حال خوب، می شود نماز هم نخواند! آیا معنی تساهل این است؟ یا معنی اش این است که ما شریعتی را انتخاب کرده ایم که در این شریعت متناسب با زندگی ما و آیین زندگی شکل گرفته. اسلام یک کوچه تنگ و باریک نیست که مدام انسان به دیواره های اسلام بخورد و نتواند زندگی بکند. یک راه آزاد و پر از سبزه و نشاط است که یک مسلمان در طول زندگی خودش طی می کند.
برچسب ها :
راه ناهموار ,
یکشنبه 92/5/20 — azadnagar -
نظر
سرِ کاریم
تا شقایق هست ما رَد می کنیم
در نظارت سعی ممتد می کنیم
راهِ آن ها را که از ما نیستند
با کمال معذرت سد می کنیم
جای هر کس نیست کرسی های ما
پس در آن وسواس بی حد می کنیم
با نخود قهریم تا روز ابد
با خودی ها رفت و آمد می کنیم
با مخالف اهل شوخی نیستیم
جان من، آیا بگوید می کنیم؟
تا سرِ کاریم باید کار کرد
بر ورود اصلحان اصرار کرد
در عوض باید کمی تا قسمتی
ما بقی را کلُّهم انکار کرد
بعد هم با چانه و با ضرب و زور
«بعضیا» را داخل آمار کرد
راه رشد بعضی از ما بهتران
با تساهل یک کمی هموار کرد
باید اصلح را وکالت داد و بس
غیر اصلح را گِل دیوار کرد
منبع : کتاب قهوه قند پهلو ص 151
برچسب ها :
چرت و پرت ,
یکشنبه 92/5/20 — azadnagar -
نظر بدهید
استاد فاطمی نیا :
استاد بزرگواری داشتم که در نوجوانی مرا نصیحتی نمود و در ضمن سخن، مثالی زد و گفت: شیطان که به سراغ انسان می آید، مانند کسی است که یک قرقره بزرگ نخی را برای انسان می آورد. اگر سر نخ را در دست گرفتی و کشیدی، تا قیامت باید بکشی. ولی اگر رها کردی، چون شیطان متکبر است، ناراحت می شود و می رود.
منبع: کتاب نکته ها از گفته ها ص 59
برچسب ها :
نکته ها از گفته ها ,
یکشنبه 92/5/20 — azadnagar -
نظر بدهید
دکتر ظریف :
هدف آمریکا از ابتدای انقلاب اسلامی، تبدیل ایران به یک تهدید امنیتی بین المللی بود. اصولا هدف سلطه این است که دشمنان خود را به عنوان دشمنان همه معرفی کند. لذا آمریکا پس از انقلاب اسلامی لااقل سه بار تلاش کرد که ایران را به شورای امنیت ببرد و تحریم بین المللی علیه آن اعمال کند. یک بار در قضیه گروگانگیری بود. یک بار در قضیه نپذیرفتن قطعنامه 598 از جانب ایران بود که قبلا عرض کردم و بار سوم نیز در قضیه هسته ای است. آمریکا از سال 1383 سعی داشت ایران را برای قضیه هسته ای به شورای امنیت ببرد.
برچسب ها :
تیغ خاطرات ,
یکشنبه 92/5/20 — azadnagar -
نظر بدهید
اینان آن چنان مشتاقانه به جبهه ها می پیوندند که تو گویی هنوز کاروان سال 61 هجری قمری به بیابان پُر درد و بلای کربلا نرسیده است. مگر آنان سر مبارک امام شهید را بر فراز نیزه ندیده اند؟ اما نه، از عاشورای سال 61 هجری قمری، دیگر زمان از عاشورا نگذشته است و همه روزها عاشوراست. زمان بر امتحان من و تو می گردد تا ببیند که چون صدای «هل من ناصر» امام عشق بر می خیزد چه می کنیم؟
برچسب ها :
مردان بی ادعا ,