سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بخشی از سخنرانی احسان شریعتی در سالگرد درگذشت دکتر مصدق :

همین حالا بازدید از اماکنی مثل کاخ‌های شاه برای عموم آزاد است و برای تماشایشان صف می‌کشند اما بازدید از خانه مصدق با محدودیت مواجه است. این با چه منطقی قابل توجیه است؟ ما انقلاب کردیم که آخوند خراسانی‌ها و مصدق‌ها و... مهجور و ممنوع باشند اما آثار قدرت‌ها به دید و بازدید همگانی گذاشته شوند؟

* امروز باید برداشتی از دین تقویت شود که جامعه دینی و نهاد دین را توجیه کند که آنچه انسانی‌تر و عادلانه‌تر است دینی‌تر است و آنکه استبدادی‌تر، ناعادلانه‌تر و غیرانسانی‌تر است غیردینی است .

 





برچسب ها : تا حدودی سیاسی  ,

 

دویدن من، دویدن تو

سگی به دنبال آهویی می دوید. آهو گفت : «ای سگ به دنبال من نیا که به من نمی رسی، من برای نجات جان خود می دوم، اما تو برای آن که به وظیفه ات عمل کنی.»

 





برچسب ها : داستان های کوتاه  ,

سید محمد خاتمی رییس جمهور سابق ایران :

اگر دانشگاه خانه دانش است و اگر دانایی حاصل تفکر و فکر است، فکر فقط و فقط در یک محیط آزاد بروز پیدا می کند و رشد می باید و اثر می گذارد. آزادی شرط دانایی است این نکته اول و منظور از آزادی آزاد اندیشیدن و با امنیت اندیشیدن و آنرا بیان کردن و به تبادل اندیشه و آگاهی پرداختن در این صورت است که انسان و جامعه کمال پیدا می کند.

بی تعارف بگوییم آن چه در سال‌های گذشته صورت گرفته است قابل قبول نیست. نمی خواهم بگویم حتما سوء نیت بوده است، ولی سوء تدبیر و دید غلط بوده است. بسیاری از استادان برجسته کنار گذاشته شده اند . کسانی نیز ایران را ترک گفته‌اند و عده‌ای هم با محدودیت‌های زیادی روبرو بوده‌اند و به جای آن‌ها تعداد زیادی افرادی بدون رعایت ضابطه و معیارهای (استانداردهای) لازم به دانشگاه‌ها تزریق شده‌اند و نیز انبوهی از دانشجویان فاضل و شایسته از تحصیلات تکمیلی محروم شده‌اند و به جای آن‌ها کسانی که در درجات بسیار پایین تری بوده‌اند امتیاز ادامه تحصیل را یافته اند. خوب آثار مخرب این وضع را باید در 5 – 6 سال دیگر ببینیم گرچه همین حالا هم تا حدودی معلوم شده است. باید دید امنیتی نادرست درمورد دانشگاه‌ها عوض شود. باید علم و عالم مورد اهتمام و احترام باشد.





برچسب ها : تا حدودی سیاسی  ,

این بسیار خطرناک است که طایفه ای به آرمان مقدسی عشق بورزند، عشقی که آنها را یک گلوله انرژی و حرکت بکند اما گوشه چشمی هم به روش رسیدن به مقصد نداشته باشند.





برچسب ها : راه ناهموار  ,

 

ایدئولوژی هایی که وعده استقرار بهشت بر روی زمین را داده اند، باید مورد جدی ترین تحقیقها و جراحیها قرار گیرند، تا معلوم شود که به خاطر آن بهشت موهومشان، چه تعداد آدمیان را به جهنم فرستاده اند.

 





برچسب ها : راه ناهموار  ,

زمانی که به مجلس پا گذاشتم

سید حسن مدرس اولین نطق خود را در مجلس با این جمله آغاز کرد : «عاقل تا بصیرت پیدا نکند، سخن نمی گوید».

خودش می گفت : این حقیر، زمانی که به این مجلس پا گذاشتم، به فوریت دریافتم و فهمیدم که با این جماعت تنها باید به زبان خودشان سخن گفت. باید به رموز پلیتیک و سیاست آشنا شد. باید همیشه گوش به زنگ فرصت ها بود و باید کسوت ساده لوحی را یک سره به دور انداخت و با سپر زیرکی در هر جایی حاضر شد.





برچسب ها : داستان های کوتاه  ,

 

معنای سیاسی واژگان :

آزمایشگاه : محل آزمایش. محلی که در آن تجربه می کنند تا چیزی را یاد بگیرند. هیئت دولت.

آستین : محل خروج دست استکبار جهانی. محل بروز انواع توطئه.

آسیاب : یک جای دشمن. محل ریختن آب مزدوران داخلی. انواع آبی و بادی دارد.

 

 





برچسب ها : واژگان سیاسی  ,

نلسون ماندلا :

صلح تنها به مفهوم عدم وجود مناقشه نیست، صلح ایجاد محیطی است که در آن همه بتوانند، بدون توجه به نژاد، رنگ، عقیده و مرام، دین، جنسیت، طبقه، پایگاه اجتماعی، یا هر نشانه دیگر مشخص کننده تفاوت اجتماعی، رشد کنند و شکوفا شوند.  

 





برچسب ها : جملات ناب  ,

دعای آسیاب کردن

یکی از دراویش مقداری گندم برای آرد کردن به آسیاب برد. آسیابان گفت : وقت ندارم. درویش گفت : اگر گندم مرا آرد نکنی نفرین می کنم تو و الاغت را. آسیابان گفت : اگر دعای تو مستجاب است ، بگو خدا گندمت را آرد کند.





برچسب ها : داستان های کوتاه  ,

 

خاطره علی مطهری از آخرین روزهای حصر آیت الله منتظری :

روزهای آخر حصر خانگی آیت‌الله منتظری بود. احساس کردم که ما باید زودتر از اینها اجازه می‌گرفتیم و به دیدار ایشان می‌رفتیم. بالاخره ایشان نزدیک‌ترین دوست پدر بودند و با پدر در دوره تحصیل، 11 سال هم مباحثه بودند. رفتم به دیدن ایشان. تنها خودشان بودند و اگر درست به خاطر داشته باشم، فرزندشان احمد. اولین جمله‌ای که گفتند این بود: «علی دیدی با من چه کردند؟!» بعد گفتند: «من بارها گفته بودم که آماده استعفا از قائم مقامی رهبری هستم، هر وقت بگویید استعفا می‌دهم، اما اینها هدف دیگری داشتند. دیدی با من چه کردند؟!» بعد جمله دیگری گفتند که من خیلی دلم برایشان سوخت. گفتند: «شما به اینها بگویید وسایل حسینیه ما را که به غارت برده‌اند برگردانند .»

وقتی بیرون آمدم با خود فکر می‌کردم آیا برخوردی که با آیت‌الله منتظری شد، چه در زمان امام و چه بعد از آن، برخورد درستی بود یا نه و آیا این برخورد ضرورت داشت، در حالی که خود ایشان نه ادعای قائم مقامی داشت و نه ادعای رهبری، فقط آدم صریحی بود و حرف خود را به صراحت و روشنی می‌گفت. آیا نباید تحمل حرف مخالف را داشته باشیم؟ قبول دارم که ایشان برای رهبری مناسب نبود اما آیا ما به توصیه امام خمینی که فقاهت آیت‌الله منتظری گرمی‌بخش حوزه‌های علمیه باشد، عمل کردیم؟

منبع : سایت بهار نیوز

 





برچسب ها : تا حدودی سیاسی  ,
<   <<   16   17   18   19   20   >>   >




درباره وبلاگ

جستجو

آمار


    بازدید امروز : 97
    بازدید دیروز : 460
    کل بازدید : 941711
    تعداد کل یاد داشت ها : 1623
    آخرین بازدید : 04/4/12    ساعت : 3:52 ص

دانشنامه مهدویت

دیگر امکانات