سفارش تبلیغ
صبا ویژن

تعطیلات

مثل یوسف اسیر چاه شدم

گوش? سازمان تباه شدم

 

راحت و دلنشین و محبوب است

چَقَدر پنج شنبه ها خوب است

 

وقت دیدار مادر و پدر است

روز تفریح و گردش و سفر است

 

غیر بعضی از مشاغل حساس

همه ، حتی مهندس و غواص (!)

 

دکتر و تاجر و وزیر

کارمند و حسابدارو مدیر،

 

آخر هفته ها که بی کارند

لحضات مفرحی دارند

 

منتها فرق می کند عملاٌ

نوع تفریح هر کسی ، مثلاٌ

 

غالباٌ تاجری که معتبر است

هفته ای هفت روز در سفر است

 

وآن که دارای باغ تجریش است

گر که پاریس و رُم نشد ، کیش است

 

وآن مهندس  که خوشکل و شیک است

پاتوقش کافه های آنتیک است

 

آن مدیر عمل گرا ، بی شک

آخر هفته می رود شمشک

 

وآن یکی حال میکند ناجور

با اسیران خاک و اهل قبور

 

دیگری غرق در خماری ها

نجسی ها و زهر ماری ها

 

این یکی می رود نژند و عبوس

با زن و بچه جاد? چالوس

 

آن یکی نیز با زن و زنبیل

می رود خان? فک و فامیل

 

ما بقی هم شرابشون آبه

آخر عشق و حالشون خوابه

 

اسم شون: کارمند دون پایه

عده ای بی خیال سرمایه

 

مثل یوسف اسیر چاه شدم

گوش? سازمان تباه شدم

 

منبع:  کتاب داشت عباس قلی خان پسری ص 118  





برچسب ها : چرت و پرت  ,




درباره وبلاگ

جستجو

آمار


    بازدید امروز : 752
    بازدید دیروز : 20
    کل بازدید : 922507
    تعداد کل یاد داشت ها : 1623
    آخرین بازدید : 103/9/4    ساعت : 10:3 ص

دانشنامه مهدویت

دیگر امکانات