شنبه 92/9/2 — azadnagar -
نظر بدهید

علی مطهری :
سخنی با آیت الله جنتی
جناب آقای جنتی، امام جمعه موقت تهران بار دیگر افاضاتی درباره فتنه سال 88 کردند و مانند همیشه بر طبل تفرقه و خشونت و افراط کوبیدند. خلاصه حرف ایشان این است که آقایان موسوی و کروبی محارب و مفسد فیالارض هستند و مجازات آنها اعدام است و نظام خیلی منت بر سر اینها گذاشته که به جای اعدام، آنها را حصر خانگی کرده است.
اساس این استدلال باطل است چون محاربه مطابق ماده 277 قانون مجازات اسلامی عبارت است از «کشیدن سلاح به قصد جان، مال یا ناموس مردم یا به قصد ارعاب آنها به نحوی که موجب ناامنی در محیط گردد.»
آیا اعتراض به نتیجه یک انتخابات، محاربه است؟ اصل بیست و هفتم قانون اساسی ما اعتراض و حتی راهپیمایی برای بیان اعتراض را به رسمیت شناخته است. آقایان موسوی و کروبی به نتیجه انتخابات سال 88 معترض بوده و آن انتخابات را از اساس باطل میدانستند و دلایل متعدد خود را نیز به مرجع قانونی ارائه کردند و البته هیچ امیدی هم به قضاوت و داوری عادلانه مرجعی که اکثر اعضای آن از جمله آقای جنتی از چند ماه قبل از انتخابات حمایت خود را از آقای احمدینژاد اعلام کرده بودند نداشتند. با این اعتراض ساده که اتفاقاً توسط مردم آغاز شد، طرف مقابل به جای ایجاد امکان اظهارنظر معترضان چنان با خشونت برخورد کرد که تا چند ماه عوارض نامطلوبی برای کشور داشت .قطعا بخشی از این عوارض ناشی از ناتوانی آقایان موسوی و کروبی در کنترل هواداران خود بود ولی بخش اعظم آن از بیتجربگی و کینهورزی وانتقام جویی مدیران بحران از حوادث سال78 نشات می گرفت. نگاه غلط دستگاه وقت اطلاعات و امنیت کشور به مقوله «اعتراض» که هر اعتراضی را مقابله با نظام و ولایت فقیه میدانستند- و متأسفانه هنوز برخی از آنها چنین میاندیشند – باعث شد که یک مسأله ساده اجتماعی که معمولاً در بسیاری از انتخابات ها در کشورهای مختلف رخ میدهد و به سادگی قابل حل است، به عنوان شورش علیه نظام قلمداد شود و معترضانی را که اکثر قریب به اتفاق آنها اصل نظام و رهبری را قبول داشتند به عنوان معاند و مخالف انقلاب و جمهوری اسلامی معرفی کنند و دشمن هم از این وضعیت کمال استفاده را ببرد.
آقای جنتی گفتهاند این افراد (موسوی و کروبی) 8 ماه کشور را ناامن کردند و چقدر افراد و جوانها را کشتند، چه آتشسوزیهایی راه انداختند و چه تخریبهایی را موجب شدند!
باید به آقای جنتی گفت به وجدانتان رجوع کنید و از او بپرسید آیا مقصر و عامل اصلی این اتفاقات اعتراض آنها بود یا نوع برخورد ما؟ قطعاً آقایان موسوی و کروبی اشتباهاتی داشتند و اتهاماتی متوجه آنها است، ولی اگر همان ابتدا اجازه اظهار نظر به معترضان داده می شد و از سوی دیگر یک هیأت حل اختلاف عادل و بیطرف تشکیل میشد – نه هیأتی که تشکیل شد و هر شش نفر طرفدار آقای احمدینژاد بودند – آیا قضیه به اینجا کشیده میشد؟ کسانی که آقای جنتی میگوید افراد و جوانها را کشتند چه کسانی بودند؟ عکسهای آن موجود است و روشن است که چه افراد شناختهشدهای سوار بر موتور در حال تیراندازی هستند. ایشان از حرمتشکنی عاشورای 88 و از پاره شدن عکس امام گفتهاند. واقعیت این قضایا چه بود؟ آیا آقایان موسوی و کروبی در اینباره حرف ندارند؟ چرا به آنها اجازه صحبت کردن نمیدهید؟ آیا جز این است که میترسید حقیقت ماجرا برای مردم آشکار شود؟ اساساً چرا از محاکمه علنی آنها هراس دارید؟ آنها را محاکمه علنی کنید و اجازه دفاع به آنها بدهید و در آخر هم فرضا حکم اعدام برای آنها صادر کنید، اما حکم اعدامی که توسط دادگاه صالح صادر شده باشد نه حکم اعدامی که توسط امثال آقای جنتی -که خود به جای داور بیطرف بودن یک طرف دعوا بوده است- از تریبون نماز جمعه اعلام شود. آقای جنتی برای توجیه خشونت طلبی خود به حکم امام خمینی درباره منافقین استناد کرده وگفته اند”امام بزرگوار در موضوع منافقینی که دستگیر شده و در زندان بودند فرمودند هر کدام از این منافقین را اگر سر موضعشان هستند اعدام کنید.”
این حکم امام (ره) مربوط به زمان جنگ وعملیات مرصاد توسط منافقین است که عده ای از منافقین در داخل زندانها آماده همکاری با آنها شده بودند و البته این که نحوه اجرای این حکم چگونه بود ، مطلب دیگری است. این حکم درباره کسانی بوده است که قیام مسلحانه کرده بوند و آقایانموسوی و کروبی قابل قیاس با آنها نیستند.
بنابراین جناب عالی نمی توانید با توسل به این حکم امام نتیجه بگیرید که این دو نفر هم اگر سر موضعشان هستند باید اعدام شوند. این یک قیاس مع الفارق و یک نتیجه گیری خطای بیّن و آشکار است.
جناب آقای جنتی! به راستی چرا از محاکمه علنی این دو نفر میترسید و همواره میخواهید از کماطلاعی و عواطف مذهبی مردم برای به کرسی نشاندن این حرف باطل خود استفاده کنید؟ این یک اصل کلی است که حصر خانگی بدون محاکمه، ظلم است و ظلم بد و مذموم است و باید از مظلوم دفاع کرد.
حصر خانگی بدون محاکمه و کوتاه مدت مثلا به مدت ده روز بنا بر مصالحی مثل این که فرد محصور تحت تاثیر القائات افراد شیطان صفت قرار نگیرد در شرایط خاص می تواند قابل توجیه باشد، اما حصر خانگی طولانی مدت و به زعم برخی تندروها تا زمان مرگ شخص محصور ، توجیه شرعی و قانونی ندارد. یک زندانی در زندان از حقوقی برخوردار است که درحصر خانگی وجود ندارد.
ضمناً حصر خانگی آقایان موسوی و کروبی برخلاف سخن آقای جنتی همراه با رفاهیات نیست. محصورین، در چند اتاق، شبانهروز، تنها و تحت سیطره دوربینها و شنودها به سر میبرند که هر دو محصور نیز دچار بیماری شدهاند. امتحانش مجانی است، خود آقای جنتی یک هفته به همین صورت زندگی کنند، ببینند دوام میآورند یا نه.
به هر حال به جای این تفرقهافکنیها باید این معضل را هرچه سریعتر حل کرد و راهحل آن آزادی آنها است و در صورت نیاز، محاکمه علنی همزمان آقایان موسوی، کروبی و احمدینژاد.
برچسب ها :
تا حدودی سیاسی ,
شنبه 92/9/2 — azadnagar -
نظر بدهید
حیدر مصلحی وزیر اطلاعات دولت احمدی?نژاد با بیان اینکه ایستادن در برابر قانون سبب شد که سران داخلی فتنه، محارب و باغی محسوب شوند، گفته بود: عملکرد این افراد و روندی که در قانونشکنی در پیش گرفتند، کشور را با چالشهای جدی مواجه ساخت و هزینههای سنگینی بر مسیر رو به جلوی نظام وارد کرد.
علی مطهری در گفتوگو با خبرآنلاین به این اظهارات پاسخ داده است که مشروح این گفتوگو در پی میآید:
آقای مصلحی وزیر سابق اطلاعات گفتهاند که آقایان موسوی و کروبی در مقابل قانون ایستادهاند، در نتیجه محارب و باغی هستند. نظر شما چیست؟
اگر این منطق درست باشد، اولین کسی که محارب و باغی است آقای احمدینژاد است که بارها قانونشکنی کرد و به صراحت گفت قانونی را که خودم منطبق با قانون اساسی تشخیص بدهم اجرا میکنم و بقیه قوانین را اجرا نمیکنم. یا به صراحت میگفت فلان قانون را اصلا قانون نمیدانم و اجرا نمیکنم. چرا آقای مصلحی ایشان را محارب و باغی ندانست و بلکه حمایت میکرد؟ این امر نشان میدهد که بیش از آنکه انصاف و خیرخواهی در قضاوت ایشان در کار باشد، هواهای نفسانی در میان است.
اگر این منطق آقای مصلحی را مبنا قرار دهیم خیلی افراد محارب میشوند. مثلا تکلیف خود آقای مصلحی چه میشود که در زیرمجموعه ایشان بر خلاف قانون، کارگذاری دستگاه شنود در دفتر کار من اتفاق افتاد؟ بنا بر این کسی را نمیتوان به آسانی محارب نامید. مشخصه اصلی محارب بودن دست به سلاح بردن است. ماده 277 قانون مجازات اسلامی میگوید: «محاربه عبارت است از کشیدن سلاح به قصد جان، مال یا ناموس مردم یا ارعاب آنها به نحوی که موجب ناامنی در محیط گردد.» ماده 285 این قانون در تعریف «باغی» میگوید: «گروهی که در برابر اساس نظام جمهوری اسلامی ایران قیام مسلحانه کنند باغی محسوب میشوند.» معلوم نیست آقای مصلحی با این اطلاعات فقهی چگونه وزیر اطلاعات شدهاند در حالی که شرط وزیر اطلاعات مجتهد بودن است.
ایشان گفتهاند ایجاد محدودیت برای این افراد مصوبه رسمی شورای عالی امنیت ملی است و مصوبهای در این سطح را نمیتوان به این سادگی لغو کرد.
این مطلب هم پایه عقلی و قانونی ندارد. مگر مصوبه شورای عالی امنیت ملی برای همیشه بوده است؟ آن مصوبه برای شرایط آن روز و به طور موقت بوده و اساسا شأن شورای عالی امنیت ملی این نیست که حکم دائمی صادر کند. حکم دائمی و نهایی را مرجع صالح قضایی صادر میکند. ایشان میگوید مصوبهای در این سطح را نمیتوان به این سادگی لغو کرد. پاسخ این است که به همان سادگی که این مصوبه ایجاد شده، با توجه به شرایط جدید کشور و عدم ضرورت آن قابل لغو شدن است.
برچسب ها :
تا حدودی سیاسی ,
پنج شنبه 92/8/30 — azadnagar -
نظر

محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه که در ژنو به سر می برد در جدید ترین مطلب خود در فیسبوک نوشت:
دوستان سلام
ساعت 7 و ربع بعدازظهر چهارشنبه به وقت ژنو (9 و 45 دقیقه به وقت ایران عزیز) است. از جلسه کوتاه عمومی مذاکرات 1+5 برگشته ام و همکارانم وارد مذاکرات دوجانبه با هیئت ها شده اند. فرصتی شد که بعد از چند روز، گزارش کوتاهی را خدمت شما تقدیم کنم.
بالاخره بعد از یک تاخیر دو هفته ای دیروز موفق شدم یک سفر 3 ساعته به رم داشته باشم. در فرودگاه رم خبردار شدیم که افراطیون به سفارت ما در بیروت حمله تروریستی داشته و رایزن فرهنگی ما در لبنان و تعدادی از مردم بی گناه را به شهادت رسانده اند. لازم بود فورا با سفیر کشورمان در بیروت تلفنی گفتگو کنم و ضمن تسلیت به ایشان و خانواده شهدا، هماهنگی های لازم برای رسیدگی به قربانیان و خانواده آنها، پیگیری موضوع و جلوگیری از تکرار فاجعه های مشابه را با وی داشته باشم.
همچنین از معاون عربی و آفریقای وزارت امورخارجه که برای رایزنی در مسکو بود درخواست کردم که فورا به بیروت بروند و از نزدیک موضوعات را پیگیری کنند. از دیروز، مقامات اکثر کشورها واقعه تروریستی بیروت را محکوم کرده و با مردم و دولت ایران و خانواده های شهدا اعلام همدردی نموده اند. به واقع خطر افراط تهدیدی جدی برای همگان در منطقه و سراسر جهان است و ضرورت دارد با آن به صورت ریشه ای و هماهنگ در سطح جهانی برخورد شود.
به هرحال، از فرودگاه رم مستقیم به اقامتگاه سفیر که نزدیک وزارت امورخارجه ایتالیا قرار دارد رفتم و در آنجا یک مصاحبه 20 دقیقه ای زنده با شبکه خبر تلویزیون دولتی ایتالیا داشتم. بعد هم به وزارت امورخارجه برای دیدار رسمی با خانم اما بنینو، وزیر امورخارجه چپ گرای ایتالیا رفتیم.
ملاقات خوب و مفیدی بود و بیش از یک ساعت طول کشید. بعد هم ملاقات کوتاه خصوصی داشتیم و بعد هم مصاحبه مشترک مطبوعاتی و از آنجا مستقیما به فرودگاه و پرواز به ژنو. یک بار در نیویورک هم با خانم بنینو دیدار کرده بودم و چندبار هم تلفنی صحبت کرده بودیم. ایشان یک فعال حقوق بشری باسابقه است و بسیار جدی و بی تکلف مذاکره می کند. لذا در یک ساعت صحبت، بسیاری از موضوعات دوجانبه و بین المللی را پوشش دادیم.
از بحث هسته ای گرفته تا طرح رییس جمهور در مورد جهان عاری از خشونت و افراط (WAVE) و از موضوع سوریه تا افغانستان و طبیعتا در روابط دوجانبه از همکاری های س"8)78.9اسی تا باستان شناسی، همکاری های فرهنگی و ضرورت احیای روابط دیرینه و عمیق اقتصادی دو کشور. به توافق های خوبی هم رسیدیم و اقدامات عملی برای پیگیری توافق ها را هم قرار گذاشتیم.
مصاحبه مطبوعاتی مشترک هم جالب بود. یکی از سوالات در مورد اعتراض سفارت رژیم اسراییل به سفر من بود. اسراییلی ها رسما به دولت ایتالیا اعتراض کرده بودند که چرا میزبان وزیر امور خارجه ایران شده است. ظاهرا نگران شده اند که بعد از مدت ها یکه تازی که با دست باز هرکاری را علیه ایران در غرب سامان می دادند، ایران با قدرت وارد صحنه شده و عرصه را برای عوامفریبی ها و دروغ پردازی های آنها تنگ کرده است. حتما عصبانیت و دادوفریادهای سران رژیم اسراییل را شنیده اید.
از رم به ژنو آمدیم و دیشب و امروز صبح به هماهنگی میان اعضای هیئت و آخرین برنامه ریزی ها برای مذاکرات امروز گذشت. بعدهم یک ناهار دیرهنگام (ساعت 2و نیم به وقت ژنو) با خانم اشتون داشتیم و ضمن بحث جدی پیرامون تجربیات حاصل از جلسه هفته قبل و نحوه ادامه کار، در مورد ادامه مذاکرات قرار گذاشتیم. تا کنون طبق قرار و برنامه ریزی خودمان پیش رفته ایم و قرار است فردا صبح مذاکرات جدی و ریز در مورد تفاهم نهایی با خانم اشتون شروع شود.
الآن خبر دادند که معاون وزیر امورخارجه روسیه تقاضا کرده که علاوه بر دوستان هیئت، بنده را هم ببیند؛که در راه اطاق من در هتل اینترکنتانینتال ژنو است. البته امروز صبح هم با معاون وزیر امورخارجه چین همین جا دیدار خوبی داشتم. ببخشید که باید سریع رفع زحمت کنم و برای ملاقات آماده شوم.
برچسب ها :
تا حدودی سیاسی ,
چهارشنبه 92/8/29 — azadnagar -
نظر بدهید

آقای هاشمی از زحمات آقای ظریف هم تجلیل می کند. از هنر دیپلماسی و مذاکره ایشان. از فهم درست انقلابی گری ایشان. از زحماتی که می شد بجایش دوتا شعار دهان پرکن داد و رفت، مثل قبلی ها!. ولی راه اعتدال درست از همین جاست که از افراط جدا می شود. راه اعتدال سخت است و پرچالش ولی در راستای مصلحت نظام و مردم . راه افراط ساده است و بی چالش. خرجش هم نهایتاً مقداری شعار است و چند تا بیلبورد. حالا سودش به جیب چه کسی می رود خدا عالم است...
برچسب ها :
تا حدودی سیاسی ,
سه شنبه 92/8/28 — azadnagar -
نظر
به نقل از سایت عصر ایران :
علی مطهری، نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی درباره پیگیری ماجرای دختران میر حسین موسوی گفت: من به همراه4 نفر دیگر از نمایندگان به وزیر اطلاعات برای شفاف کردن حادثه روز عید غدیر به وزیر اطلاعات تذکر داده و منتظر پاسخ هستیم.
این نماینده مجلس در گفت و گو با روزنامه قانون همچنین گفت: ادامه حصر خانگی این افراد (موسوی ، کروبی و رهنورد) بدون محاکمه علنی، غیرقانونی است.
نماینده مردم تهران در خانه ملت خاطرنشان کرد: در صورت لزوم از وزیر دادگستری درباره علت ادامه حصر این افراد بدون محاکمه، که عملی غیر قانونی است، سوال خواهیم کرد.
مطهری افزود: آن طور که از اعضای خانواده این افراد شنیدم وضع جسمانی آقایان موسوی و کروبی خوب نیست. در این صورت اگر اتفاقی برای آنها بیفتد برای نظام هزینه خواهد داشت. لذا بهتر است عقلای قوم زودتر به فکر حل این معضل باشند. این که صداوسیما می گوید باید توبه کنند تا آزاد شوند، نه قانونی است و نه شرعی، چون ممکن است اکثر اتهامات خود را قبول نداشته باشند.
مطهری تنها راه برون رفت از این مشکل را محاکمه علنی آقایان موسوی و کروبی و احمدی نژاد دانست و گفت: آقایان موسوی و کروبی و احمدی نژاد که در بحران سال 88 نقش داشته اند به طور همزمان محاکمه علنی شوند، تا ضمن روشن شدن حقایق برای مردم، عدالت نیز اجرا شود.وی تاکید کرد: البته اتهامات این سه نفر در یک حد نیست.
برچسب ها :
تا حدودی سیاسی ,
دوشنبه 92/8/20 — azadnagar -
نظر بدهید

عسگراولادی می گوید: «من این هجمهها را به فال نیک میگیرم و اگر اعتراضی باشد به آن جواب خواهم داد» تا آستانه اخراج از احزاب متبوع خود و جمع دوستانش هم رفت، خود را آفتاب لب بام دانست که باید به تکلیفش عمل کند و در جواب برخی دوستان غیرمنصف سابقش که او را کف روی آب دانسته بودند، گفت ...
رضا سلیمانی* - حبیبالله عسگراولادی، سرد و گرم چشیده عرصه سیاست که مبارزه را از پای منبر شهید نواب صفوی آغاز کرد، سرانجام در 81 سالگی و با عنوان «عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام» روی در نقاب خاک کشید.
وی درباره شروع کار سیاسی خود میگوید: «من روز 30 تیر خدمت مرحوم شیخ محمدحسین زاهد بودم که از مسجد جامع صدای شلیک شنیده شد، اطلاعات به دست آوردم که در اثر کنار زدن دکتر مصدق و روی کار آمدن قوامالسلطنه، مردم جلوی مجلس اعتراض کردهاند، من خدمت شیخ محمد زاهد عرض کردم که اجازه میدهید ما هم برویم شرکت کنیم؟ فرمودند موضوع چیست؟ گفتم: این است که آیت الله کاشانی امروز که 30 تیر است هر نوع کار و کسب را تا بازگشت حکومت ملی دکتر مصدق حرام کردهاند، فرمود: بله بروید، بنده به بهارستان رفتم و این اولین کار و شرکت فعال در امور سیاسی بود.»بدینترتیب، ایشان به صف اول مبارزین میپیوندد. دستگیر، بازجویی، دادگاهی، زندانی و محکوم به حبس ابد میشود. او 13 سال از بهترین روزگار جوانیاش را در زندانها گذراند.
مرحوم عسگر اولادی که درسآموخته منبر روحانیون و در جریان مبارزات انقلابی، مشق سیاست را خوب آموخته بود، پس از پیروزی انقلاب به کمک امام راحل و دیگر مسئولان میآید، خود میگوید: «من از ابتدای انقلاب، سه دوره وزیر بازرگانی بودم. یک مرحله، در دولت شهیدان رجایی و باهنر، یک دوره در دولت آیتالله مهدویکنی بود و یک مرحله در دولت مهندس موسوی. در بدو تشکیل کابینه آقای موسوی، پیش از اینکه وزارت را بپذیرم از حضرت امام کسب اجازه کردم و گفتم به شرطی قبول میکنم که شما اجازه دهید من ماهانه خدمت شما برسم و گزارش کنم و نظرات شما را بگیرم.»
از بدو تشکیل کمیته امداد توسط امام راحل به سرپرستی این نهاد برگزیده شد و سالها در این مسند ماند. سال 64 که روزنامه «رسالت» راه اندازی شد، مرحوم حبیبالله عسگراولادی، یکی از اعضای هیأت امنای روزنامه بود. از آن زمان است که راست سنتی هم برای خود صاحب رسانه و از آن زمان تاکنون به نوعی منعکس کننده مواضع این جناح شناخته میشود.
مرحوم عسگر اولادی، اگرچه سمتی در دولتهای آیتالله هاشمی رفسنجانی نداشت و در تمام آن دوران، رئیس کمیته امداد امام(ره) بود، اما همواره حامی ایشان بود و در دیدارهایی که همراه مسئولان کمیته امداد و یا همفکران خود با آیتالله هاشمی داشت، به شهادت اسناد صوتی و تصویری موجود، همواره از ایشان به نیکی و بزرگی یاد و تجلیل می کرد. قرابت نگاه اقتصادی، شاید یکی از این دلایل بود. او در این سالها، همواره در سخن گفتن و حتی انتقاد، از دایره ادب و احترام خارج نشد و در برابر منتقدان و مخالفان هاشمی ایستاده بود. چه وقتی منتقدان از جرگه اصلاحطلبان بودند یا وقتی اصولگرایان تندرو، بیمحابا به آیتالله هاشمی تاختند. انصراف رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام از شرکت در انتخابات مجلس ششم را ناشی از «حجم فشارها و هتاکیهای سیاسی» دانست و گفت: منزلت هاشمی با دروغ و فحاشی از بین نمیرود.
وی هرچند در انتخابات سال 88 حامی احمدینژاد بود، ولی گاه از همان جایگاه ریشسفیدی خود توصیههایی هم به دولت میکرد که البته ناشنیده گرفته شد. تجربه بازار او سرانجام هدفمندی یارانهها را برایش متصور میکرد از همینرو، نامهای به احمدینژاد مینویسد. وی خود در این باره میگوید: «دو نامه به احمدینژاد نوشتم اول اینکه گفتم سعی کنید مردم حقوق بگیر دولت نشوند و هدفمندی را در دهکهای نیازمند نگه دارید و نظارت کنید. درست است این پول ریختنها گشایشهایی را ایجاد کرد، اما این پولها وارد بازار شد و کنترل تورم میسر نشد. لذا پیشنهاد دادم تا از کمیته امداد و بهزیستی برای توزیع یارانهها استفاده شود. زمانی که احمدینژاد در مورد 5 برابر کردن یارانهها صحبت کرد، نامه دیگری به او نوشتم و گفتم که اگر این کار را کند مردم حقوق بگیر دولت میشوند و اصل هدفمندی زیر سؤال میرود، اما معتقدم تلاشهای دولت باید در تاریخ ثبت شود.»
و سرانجام در آخرین اظهارنظرهای مهم و جنجالیاش، به نوعی سعی کرد دلیل تغییر نگاهش نسبت به رخدادهای سالهای اخیر را برای یاران اصولگرایش توضیح دهد تا پس از خود، ابهامی به جا نگذاشته باشد. او در پاسخ به این سؤال که چه اتفاقی برای پیرمرد 80 ساله افتاده که این چنین بر سر حرفی که آن را حق میداند پافشاری میکند به آخرین توصیهای که امام خمینی(ره) سال 68 قبل از انتقال به بیمارستان به او یادآور شده بود، اشاره کرد: «اگر شما با هم وحدت نداشته باشید و متفرق شوید، شکست میخورید، تا میتوانید وحدت داشته باشید و متفرق نشوید!» امام این جمله را دو بار تکرار کرد و عسگراولادی هم دو بار «چشم» گفت.
در برابر تخریبهای بیمهابای اصولگرایان به آیتالله هاشمی رفسنجانی، حتی به حسین شریعتمداری نامه نوشت و به حمید رسایی، تندترین منتقد اصولگرای هاشمی هم تذکر داد که در پازل دشمن حرکت نکند که البته شنیده نشد.
مرحوم عسگراولادی، قطعاً از منتقدان جریان اصلاحات بود و همواره در دایره اصولگرایی قرار داشت. نقد او که گاه هم تند و تیز بود، اما یک درس و یک تفاوت با دیگران داشت. او از معدود محافظهکارانی بود که به مخالفانش مؤدبانه و منصفانه انتقاد می کرد و حتی با اصلاحطلبان وارد گفتگو شد. نامهنگاریهای او و محمدرضا خاتمی که از عدد پنج فراتر رفت، بسیار معروف شد. عسگراولادی، چندان قایل به نگاه حذفی نبود. این منش را او یک بار همان اوایل دهه 60 از خود نشان داده بود. در مقالهای در روزنامه جمهوری اسلامی با عنوان «مجاهدین (منافقین) خلق از بهترین فرصت استفاده کنند» با اشاره به اینکه در دوران مبارزه با شاه همواره مورد تهمت و افترای این گروه بوده اما هیچ وقت درصدد پاسخگویی برنیامد و از گشودن راه برگشت برای آنان با شرایط ساده و قابل قبول نوشت.
به هر حال وقتی پا به سن گذاشت، نقش ریشسفیدی به خود گرفت. و بعنوان چهره متنفذ جریان موسوم به اصولگرایی انتقادات زیادی از این جریان کرد و در قامت دبیر کل جبهه پیروان خط امام و رهبری به تکالیف شرعی و سیاسی خود عمل میکرد. شش ماه قبل از انتخابات 24 خرداد 1392 با «برادر» خطاب کردن دو نامزد انتخابات سال 88 و بیان اینکه آنها فتنهساز نیستند، هجمهها و تهمتهای دوستان قدیمش را که نمیخواهم با تکرار آنها خاطر خوانندگان را مکدّر کنم، به جان خرید تا به تنور انتخابات سال 92 دمیده باشد و به وظیفه شرعی و سیاسیاش که همانا تبدیل کردن انتخابات به میدان جشن ملی بود، عمل کند.
اومی گوید: «من این هجمهها را به فال نیک میگیرم و اگر اعتراضی باشد به آن جواب خواهم داد» تا آستانه اخراج از احزاب متبوع خود و جمع دوستانش هم رفت، خود را آفتاب لب بام دانست که باید به تکلیفش عمل کند و در جواب برخی دوستان غیرمنصف سابقش که او را کف روی آب دانسته بودند، گفت که من میخواهم جواب «کف روی آب» را با نقل سخنی از امام(ره) بدهم. امام(ره) فرمودند اگر شما را از در بیرون کردند، از پنجره وارد شوید، اگر از پنجره بیرون کردند، زاویهای پیدا کنید و از آن وارد شوید. شما مثل ریگ ته جوی بمانید. شما برای تصفیه آب هستید. اینکه شما را کجا راه میدهند یا نه، به فکر آن نباشید. شما باید بمانید و آب را تصفیه کنید. احساس تکلیف را با شعار زنده باد مرده باد عوض نمیکند. او میگوید که من باید منصفانه به مسائل بپردازم و از مرده باد و زنده باد اثر نپذیرم. نباید زنده باد به من سرعت ببخشد یا مرده باد کُند کُنَد.
این عضو متقی و منصف مجمع تشخیص مصلحت نظام متاسفانه دیگر در جلسات نیست و دیگر لبخند صمیمی اش را شاهد نخواهیم بود و در روز شنبه (18/8/1392) اولین جلسهای است که به جای ایشان تصویر و یک شاخه گل روی صندلیشان میگذاریم و حتماً اعضا یادش را گرامی میدارند و برای علوّ درجاتش دعا میکنند و آیتالله هاشمی رفسنجانی هم درباره این مردی که او را در پیام تسلیتش «همسنگر، همراه و همکارفعال و منصف» خواند، صحبت خواهد کرد.
اما میخواهم بیمهریهایی را یادآوری کنم که اصولگرایان تندرو در حق او روا داشتند و امروز برایش اشک میریزند. به یاد این شعر افتادم که میگوید :بیا تا قدر یکدیگر بدانیم/که تا ناگه ز یکدیگر نمانیم/غرضها تیره دارد دوستی را/غرضها را چرا از دل نرانیم/چو بر گورم بخواهی بوسه دادن/رخم را بوسه ده اکنون همانم...والسلام
برچسب ها :
تا حدودی سیاسی ,
دوشنبه 92/8/20 — azadnagar -
نظر بدهید

شخصاً مانع قمه زنی در قم شدم!
شب ازدفتر نخست وزیر اطلاع دادند که آیتاللهالعظمی نجفی [مرعشی] در قم به شهربانی گفتهاند کهاجازه بدهند، قمهزنی انجام شود. از من نظر خواستند و من از بیت امام کسب تکلیف کردم.احمدآقا گفت، امام سال گذشته منع کردهاند اما امسال دخالت نمیکنند. صلاح نمیدانند در مقابلآقای نجفی[مرعشی] موضع بگیرند. من خودم با توجه به منع سال گذشته با مسئولیت خودم بهنخست وزیری گفتم، جلوگیری شود.
برچسب ها :
تا حدودی سیاسی ,
پنج شنبه 92/8/16 — azadnagar -
نظر
ظریف: در دو روز گذشته فرصت نفسکشیدن هم نبود/ مذاکرات با دعای خیر مردم نتیجه میدهد
تاریخ انتشار : پنجشنبه 16 آبان 1392 ساعت 10:29
وزیر خارجه کشورمان در صفحه فیسبوک خود گزارشی از فعالیتهای خود در سفر فرانسه و برنامه فشرده خود در ژنو را ارائه کرد.
به گزارش تسنیم به ژنو؛ وزیر خارجه کشورمان پس از عزیمت از فرانسه به ژنو در صفحه فیسبوک خود گزارشی از فعالیتهای پیشین و برنامههای آتی خود را ارائه کرد که به شرح زیر است:
ساعت 5 و نیم صبح پنجشنبه به وقت ژنو (8 صبح به وقت ایران عزیز) است. دیشب از پاریس به ژنو آمدم و حدود 2 ساعت دیگر اولین جلسه را به صورت صبحانه کاری با خانم اشتون داریم و بعد مذاکرات شروع خواهد شد.
دو روز گذشته را در پاریس بودم. سه شنبه حدود ساعت 1 بعدازظهر با هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران وارد پاریس شدیم و مستقیم به رزیدانس رفتیم. سه مصاحبه برای بنده تدارک دیده بودند. یک مصاحبه رادیویی با فرانس اینتر، یک مصاحبه تلویزیونی با فرانس 24 و یک مصاحبه با روزنامه لوموند که تا حدود ساعت 5 و نیم طول کشید. بعد هم برای ملاقات با وزیر امور خارجه فرانسه به وزارت خارجه رفتیم. دوستان سفارت می گفتند که در 6-7 سال گذشته هیچ ملاقاتی در پاریس میان دو وزیر خارجه صورت نگرفته است. البته من آقای فابیوس را یک بار در نیویورک در ملاقات دو وزیر، یک بار در ملاقات دو رییس جمهور و یک بار در جلسه وزرای 1+5 دیده بودم و این چهارمین دیدار ظرف 2 ماه با ایشان بود.
تشریفات کامل بجا آورده بودند منجمله گارد احترام و ... تعداد قابل توجهی از مشاوران و مدیران وزارت امورخارجه فرانسه هم حضور داشتند. سه موضوع هسته ای، سوریه و روابط دوجانبه را بحث کردیم. بحث ها جدی، محترمانه، کارشناسی و بسیار مفید بود. با توجه به مواضع نسبتا تند وزیر خارجه فرانسه، فکر می کنم زمینه برای تفاهم بیشتر فراهم شد. در برخی موضوعات دوجانبه هم به راهکارهای عملی رسیدیم. ملاقات بیش از 75 دقیقه طول کشید و لذا نزدیک به نیم ساعت به برنامه بعدی که قرار بود ساعت 8 برگزار شود دیر رسیدم. این برنامه شام کاری در موسسه ایفری بود که در آن علاوه بر رییس و اعضای موسسه، مقاماتی از ریاست جمهوری و وزارت خارجه فرانسه و رؤسا یا معاونین ارشد تقریبا همه شرکت های بزرگ فرانسوی منجمله توتال، پژو و ایرباس حضور داشتند. بعد از صحبت مختصری توسط بنده، پرسش و پاسخ داشتیم که سؤالات بیشتر سیاسی (هسته ای، اوضاع داخلی کشور، سوریه، آمریکا، خاورمیانه، رابطه با کشورهای خلیج فارس و ..) بود و البته چند سؤال اقتصادی و زمینه های همکاری بیشتر در این حوزه. برنامه تا نزدیک ساعت 11 شب طول کشید. آنقدر بحث زیاد بود که نفهمیدم شام چه خوردم!
صبح چهارشنبه ابتدا متن سخنرانی در یونسکو را نهایی کردم و بعد صبحانه کاری با همکاران سفارت ایران در پاریس داشتیم و سپس به سمت یونسکو حرکت کردیم. 6 سال قبل در همین ایام، به عنوان رییس کمیسیون فرهنگیِ سی و چهارمین کنفرانس عمومی یونسکو، به مدت سه هفته هر روز به همین ساختمان می رفتم تا جلسات و مذاکرات را اداره کنم. کنفرانس عمومی یونسکو هر دو سال یک بار تشکیل می شود و رییس هیئت ایرانی معمولا وزیر علوم است که امسال هم همکار عزیزم جناب آقای دکتر فرجی دانا ریاست هیئت ایران را به عهده خواهند داشت. بنده در روز قبل از آغاز سی و هفتمین اجلاس کنفرانس عمومی، در جلسه ای همراه با چند رییس جمهور و نخست وزیر و برخی مقامات دیگر پیرامون نقش فرهنگ در توسعه پایدار سخنرانی داشتم.
قبل از جلسه دیدار کوتاهی با مدیرکل داشتیم و سپس در جلسه ابتدا رؤسای جمهور کاستاریکا و تونس و سپس نخست وزیر لیتوانی که رییس دوره ای شورای اتحادیه اروپاست صحبت کردند و بعد پیامی از رییس امارات متحده عربی قرائت شد و سپس من صحبت کردم. بعد از من هم مدیرکل ایسیسکو (یونسکوی اسلامی)، رییس دادگاه قانون اساسی گابن و معاونین نخست وزیر مالزی و مصر سخنرانی داشتند. در میان صحبت ها، سخنرانی رییس جمهور کاستاریکا که در مورد ضرورت احترام به محیط زیست بود ولی در صحبتش به غیرعادلانه بودن همه جنگ ها اشاره داشت را بسیار پسندیدم. صحبت بنده در مورد ضرورت شناسایی نقش فرهنگ برای ایجاد فضای انسانی در دست یابی به توسعه پایدار بود که در این بحث با اشاره به صحبت رییس جمهور کاستاریکا، در باره اینکه جنگ و استفاده از خشونت و زور نه تنها غیرعادلانه و غیرقانونی است بلکه بی فایده و ناکارآمد هم هست اشاره ای داشتم.
همچنین با اشاره به سوء استفاده افراطیون از فرهنگ به عنوان ابزاری برای توجیه نفرت و خشونت، به ضرورت گفتگو، هم افزایی و تعاون فرهنگی تاکید کردم. خدا را شکر می کنم که با دعای شما توانستم این سخنرانی ده دقیقه ای را ایستاده قرائت کنم. با توجه به اینکه باید به ژنو می آمدم جلسه را قبل از پایان آن ترک کردم و لذا به قسمت پرسش و پاسخ نرسیدم. در فرودگاه پاریس هم یک مصاحبه دیگر با روزنامه فیگارو ترتیب داده بودند که آن هم انجام شد و به ژنو آمدم و حدو ساعت 5 بعدازظهر به ژنو رسیدیم. جالب بود که بار همه آمده بود جز چمدان من که 5-6 ساعت بعد رسید.
در ژنو هم آخرین هماهنگی ها برای جلسه امروز و فردا با همکاران را داشتیم و هم اکنون هم که از حضور شما مرخص می شوم باید برای رفتن به صبحانه کاری با خانم اشتون آماده شوم.
بعد از صبحانه کاری، به محل اجلاس 1+5 در ساختمان دفتر اروپایی ملل متحد در ژنو خواهم رفت و قبل از جلسه، ملاقاتی با اخضر ابراهیمی، نماینده ویژه دبیرکل ملل متحد در مورد سوریه خواهم داشت تا او را در جریان مذاکراتم در ترکیه قرار دهم و در این زمینه صحبت کنیم. بعد از جلسه افتتاحیه، مذاکرات بسیار دشوار که اکنون به مرحله ورود به جزئیات رسیده که همیشه سخت و دقیق است بین همکاران من و هیئت های 1+5 شروع می شود که انشاءالله با دعای خیر شما به نتیجه مطلوب خواهد رسید که نیاز به صبر و اعتماد به خدمتگزارنتان دارد. بنده هم از فرصت استفاده خواهم کرد و چندساعتی به رم می روم تا با وزیرخارجه ایتالیا یک دیدار فشرده کاری داشته باشم و تا آخر شب به ژنو باز خواهم گشت.
این هم قصه دو روز گذشته و برنامه امروز. می بینید که تقریبا فرصت نفس کشیدن هم نبود! تا فرصتی دوباره که توفیق گفتگوی مجازی حاصل شود شما را به خدا می سپارم و از همه شما تقاضای دعای خیر برای موفقیت این روند دشوار دارم.
برچسب ها :
تا حدودی سیاسی ,
دوشنبه 92/8/13 — azadnagar -
نظر بدهید

روایت بیژن زنگنه از گریه حسن روحانی
زنگنه گفت: چند روز پیش آقای روحانی گفتند که من خیلی متاثر شدم. ایشان گفت یکی از وزیران پیشین آمد پیش من و به من گفت که من رفتم امارات و خواهش کردم و یک مقدار پول از آنها گرفتم و آوردم ایران. آقای روحانی گفتند ایشان وقتی که رفتند من نشستم و گریه کردم که کشور ما به کجا رسیده که وزیر ما باید برود و از یک شیخ اماراتی خواهش کند که چهار قران پول به ما بدهد برای امور جاری کشور. این عزت ماست؟
شامگاه پنجشنبه هفته گذشته در سالن اجتماعات باشگاه نفت، فارغالتحصیلان دانشکده صنعت نفت در جلسهای با حضور بیژن نامدار زنگنه یاد و نام شهید تندگویان را با حضور خانواده وی گرامی داشتند.
به گزارش خرداد، وزیر نفت دولت یازدهم طی سخنانی در این جلسه با انتقاد از تهمتزنیها و بداخلاقیهای سیاسی، آن را در راستای منویات و خواست شهدا و خدمتگزاران به نظام جمهوری اسلامی ندانست و تصریح کرد: طوری اقدام کنیم که هر ایرانی افتخار کند به ایرانی بودنش.
وی ادامه داد: در این سالها مکررا نزول کردیم. شعارها بزرگ و عملها خراب شد. چرا مردم ما هر روز باید فقیرتر شوند؟ یک زمانی بود که حدود صد هزار نفر در عسلویه کار میکردند و محتاج کسی نبودند. چرا باید امروز به این روز بیفتند و تمام توسعه کشور را به هم بریزیم و شعار بدهیم؟
زنگنه در ادامه اظهار کرد: با شعار نمیشود کشور را پیش .برد با شعور و خرد باید کشور را پیش برد. چرا در این کشور آدمهای صالح و توانمند باید کنار گذاشته شوند و یکسری افراد که در هیچجا کار جدی به آنها داده نمیشد، باید کارها را به دست بگیرند؟ خوب معلوم است که کارها خراب میشود. این خلاف سنت خداست که خراب نشود.
وی در ادامه با انتقاد از رفتارهای چند سال گذشته گفت: تا یک زمانی علیرغم بالا و پایینهایی که بود، جریان کشور رو به پیشرفت بود ولی از سال 84 به بعد یک وقفهای ایجاد شد. ما نباید دیگر در گذشته سیر کنیم. افراطیگری همیشه باید محکوم بشود و همیشه باید با تحجر مبارزه کرد و ما نباید در این بمانیم. خداوند به ما فرصت داده و ما باید از این فرصت برای اعتلای کشورمان استفاده کنیم. ما باید طوری رفتار کنیم که دیگران پیشرفت ما را ببینند.
زنگنه با ذکر خاطرهای خاطرنشان کرد: من یک روز پیش امیر قطر رفتم. امیر قطر به من گفت من غبطه میخورم به آنچه که شما در پارس جنوبی دارید انجام میدهید. ما باید دوباره کاری بکنیم که دیگران به ما غبطه بخورند. البته رهایی ما از مشکلاتی که برای کشور به وجود آمده بود با دعای خانواده شهدا و تلاش عدهای صورت پذیرفت. انشاءالله همه با هم در راه شهید تندگویان باید جلو برویم و صنعت نفتی داشته باشیم که دیگران حسرت ما را بخورند.
وزیر نفت در ادامه به نکتهای تلخ اشاره و تصریح کرد: من به صراحت میگویم وضعیت امروز کشور ایران از نظر شرایط فروش نفت و مقدار فروش نفت و استفاده از پول، از شرایط دوران جنگ بسیار سختتر است و ما باید با تدبیر جلو برویم و جامعه را توجیه کنیم که چه خطراتی هنوز هست. آنهایی که خطرساز بودند همچنان در صدد این هستند که چوب لای چرخ مدیریت کشور بگذارند.
زنگنه با اشاره به تاثر رئیسجمهور کشورمان پیرامون یک رویداد ناگوار گفت: چند روز پیش آقای روحانی گفتند که من خیلی متاثر شدم. ایشان گفت یکی از وزیران پیشین آمد پیش من و به من گفت که من رفتم امارات و خواهش کردم و یک مقدار پول از آنها گرفتم و آوردم ایران. آقای روحانی گفتند ایشان وقتی که رفتند من نشستم و گریه کردم که کشور ما به کجا رسیده که وزیر ما باید برود و از یک شیخ اماراتی خواهش کند که چهار قران پول به ما بدهد برای امور جاری کشور. این عزت ماست؟
وی در ادامه با انتقاد از واکنشهای داخلی به دیپلماسی دولت روحانی، گفت: امروز میگویند صداقت آمریکایی. آخر یعنی چی صداقت؟ اصلا در سیاست خارجی صداقت یعنی چی؟ پیامبر اکرم (ص) فرمودند: الحرب و کل خدعه، جنگ کلش خدعه است. سیاست خارجه هم ادامه بدون خونریزی همان نبرد است. تمامش خدعه است. اصلا صداقت آمریکایی یعنی چی؟ اصلا کی گفته آمریکا صداقت داره؟ اصلا کسی که فکر کنه که در سیاست خارجی با صداقت باید رفتار کرد اصلش بر حماقت است. هیچ برادری و دوستیای در سیاست خارجی نیست الا اینکه منافع خودت را تامین کنی. اگر با کسی دوستی یا دشمنی برای این است که منافع خودت را تامین کنی.
زنگنه در بخش پایانی اظهارات خود گفت: چرچیل در جنگ جهانی دوم گفت ما با شوروی متحد میشویم. خیلیها گفتند شوروی تا دیروز در مقابل ما بود، حال چه شد که دوست ما شد؟ چرچیل پاسخ داد بریتانیای کبیر هیچ دوست و دشمن دائمی ندارد. فقط منافعش برایش دائمی است. آنکه میخواهد با ما مذاکره کند به خاطر منافع خودش است، نه منافع من. ما خیلی باید ساده باشیم که فکر کنیم آمریکا به دنبال منافع کشور دیگری است. البته در زمان مذاکره یک جاهایی با هم اشتراک پیدا میکنیم. مثلا ما با عربستان و عراق رقیبیم ولی وقتی در اوپک مینشینیم در زمانهایی یک نقاط اشتراکی داریم. اصلا این حرفها را از کجا میآورند که آمریکا صداقت ندارد؟ اگر کسی فکر میکند آمریکا در مورد ما صداقت دارد خودش در اشتباه است. قرار نیست که همه یا باید با ما دوست یا دشمن باشند و حد میان هم ندارد. وسط دوستی و دشمنی هزاران منافع است که ما میتوانیم از آن استفاده کنیم و هیچ چیز جز منافع ایران و ایرانی نباید برای ما مهم باشد.
برچسب ها :
تا حدودی سیاسی ,
دوشنبه 92/8/6 — azadnagar -
نظر
"عقلاء مقابل افراطی ها هوشیار باشند "
شهامت دیپلماسی دولت ستودنی است

آیتالله هاشمی رفسنجانی شهامت دولت یازدهم برای فعال کردن دیپلماسی پویا را ستودنی دانست و گفت: افراطیون همه هنر خویش را برای جلوگیری و مانعتراشی در کارهای دولت بکار میبرند و عقلا باید هوشیار باشند که منطق اداره جامعه در شرایط فعلی، سیاست خارجی مبتنی بر عزت، حکمت و مصلحت است.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی آیتالله هاشمی رفسنجانی، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در دیدار شرکتکنندگان در همایش رؤسای واحدهای علوم پزشکی دانشگاه آزاد اسلامی، گفت: ملت ایران به آن مرحلهای از هوشیاری رسیدهاند که در جزر و مدهای سیاسی، خود، انقلاب و دستاوردهای آن را حفظ کنند.
ایشان با تمجید از شعور بالای سیاسی مردم در انتخابات اخیر گفت: مردم که دریچهای برای امیدواری انقلاب باز کردهاند، از دستاوردهای آن محافظت و از دولت منتخب خود حمایت میکنند.
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام با تأکید بر اهمیت روابط جهانی در دنیای کنونی گفت: نمیتوان در دنیای معاصر بدون تعامل سازنده و دیپلماسی فعال به مسیر خود ادامه داد.
برچسب ها :
تا حدودی سیاسی ,