شنبه 92/6/2 — azadnagar -
نظر
فرانسیس بیکن می گوید : افراد در جمع آوری اطلاعات سه گونه اند ؛ یا زنبور صفت اند، یا مورچه صفت، یا عنکبوت صفت. عنکبوتی ها چیزی به دست نیاورده فقط می بافند. مورچه صفت ها کسانی هستند که فقط جمع و انبار می کنند.
اینها نقّالان و کتاب بازان و پُرخوان ها هستند. اما زنبور دو کار می کند؛ از یک طرف جمع آوری می کند و از سوی دیگر آنچه را فراهم کرده در کارخانه وجودش می پروراند و عسل تولید می کند.... اگر آدمی تنها خام و گیرنده باشد و اجازه ورود
هر چیزی به دروازه های ذهنش بدهد، البته جز حیرت و سردرگمی چیزی عاید او نمی شود. از آن طرف، اگر دریچه ها را به روی خود ببندد و زندانی وجود خویشتن گردد و هیچ رابطه و مبادله ای با محیط بیرون نداشته باد، آن هم بی فایده
است.
برچسب ها :
راه ناهموار ,
جمعه 92/6/1 — azadnagar -
نظر بدهید
وقتی قرآن می فرماید عقلتان را به کار ببندید ، یکی از شیوه های به کار انداختن عقل این است که آدمی چندین منبع خبری داشته باشد تا بهتر بفهمد و داوری کند.اگر مکتبی شما را به آموختن و خردورزی دعوت می کند، لازمه اش این است که شیوه های خردورزی را هم تصویب کند. یکی از مهم ترین شیوه های خردورزی این است که انسان اسیر منبع واحد نباشد. چرا که آن منبع هر قدر خیرخواه، راستگو، و امین باشد بالاخره یک منبع است و ناقص است. برای تکمیل آن باید از عناصر و اجزای دیگر استفاده شود تا تصویر کامل تر و داوری انسان منقّح تر شود.
برچسب ها :
راه ناهموار ,
جمعه 92/6/1 — azadnagar -
نظر
توجه داشته باشید که حکومت، انعکاسی از جامعه است. البته ممکن است به طور موقت ، یک حکومتی به زور خود را بر مردم تحمیل کند، ولی آن ناپایدار است و نهایتا فرو میریزد.
ما باید به علل اجتماعی که پشت یک حادثه قرار دارند نظر کنیم. اگر در جامعه ای اکثریت واقعا رو به قبله و جهتی داشتند ، این اکثریت حکم خود را صادر خواهد کرد و نتیجه آن ظاهر خواهد شد. در این جامعه زمانی شاه بر سر کار بود و بعد هنگامی فرا رسید که اکثریت او را نخواستند. معلوم است که اعلیحضرت اجازه نمی داد و دلش نمی خواست مردم انقلاب کنند، ولی مگر انقلاب به اجازه کسی صورت می گیرد؟ وقتی نیروهای اجتماعی متجمّع شوند ، آثار و نتایج خاصی بر آن اجتماع مترتّب می شود.
برچسب ها :
راه ناهموار ,
پنج شنبه 92/5/31 — azadnagar -
نظر
اگر امید به آبادی آخرت در کار نباشد، آحاد اجتماع هر یک گلیم خویش را از موج به در خواهند برد و جملگی، موج سوار خواهند شد و به این ترتیب بنیان های زندگی اجتماعی که احتیاج به از خودگذشتگی دارد بر آب خواهد بود. بدون پذیررش یک عنصر فوق عقلانی و متافیزیکی، هرگز نمی توان بر روی شکاف میان منافع شخصی و مصالح اجتماعی پُل زد و از «وضع طبیعی» به «وضع اجتماعی» گذر کرد.
برچسب ها :
راه ناهموار ,
چهارشنبه 92/5/30 — azadnagar -
نظر بدهید
چه کسی گفته که قرآن و دین همیشه خیر و برکت می آورد؟ قرآن و دین و هر چه از این قبیل است هنگامی که در دستان انسان های نابکار قرار گیرد، بدترین آفت ها را می آفریند، در دست آدم های نادان هر نعمتی کفران می شود، من جمله نعمت دین.
دین تنها برای انسان هایی که آن را خوب می فهمند و می شناسند و به کار می بندند برکت زاست، در غیر این صورت بدتر از بی دینی خواهد بود....
برچسب ها :
راه ناهموار ,
چهارشنبه 92/5/30 — azadnagar -
نظر بدهید
ما همه بدون استثناء فرزند زمانه خود هستیم و نوابغ کسانی هستند که فقط قدری سر خود را از زیر لحاف فرهنگ زمانه بیرون می آورند و به همراهان خبرهای تازه ای می دهند.
کسی که به تمام قامت از زیر لحاف زمانه بیرون آمده باشد هنوز از مادر گیتی زاده نشده است. متوسطان و مقلدان تا پایان زندگی شان زیر همان لحاف و در همان بستر خفته اند. این انتظار که کسی تمام جامه و اندام خود را از غبار اندیشه های زمانه بشوید و سراپا یک انسان جدید الوالده بشود، انتظار عبث و محالی است.
برچسب ها :
راه ناهموار ,
سه شنبه 92/5/29 — azadnagar -
نظر بدهید
حدود یک سده پیش، زین العابدین مراغه ای در سیاحت نامه ابراهیم بیگ نوشه است، در مغرب زمین اگر دیوانه ای سخن بگوید، سخنش را می شنوند، اگر پسندیده و قابل قبول بود، می پذیرند و الّا می گویند دیوانه است و کاری با او ندارند. در سرزمین ما اگر فرد عاقلی حرف تازه ای را زد او را «هو» می کنند تا دیوانه شود !
برچسب ها :
راه ناهموار ,
دوشنبه 92/5/28 — azadnagar -
نظر بدهید
دوران نوین تمدّن و فرهنگ اسلامی، دورانی است که طرح نظر و اندیشه هیچ گونه منعی نداشته است.
عبدالرحمن بدوی فیلسوف معاصر مسلمان، سالها پیش کتابی به نام «من تاریخ الالحاد فی الاسلام» تالیف و ترجمه کرد. در مقدمه کتاب از قول «سلیم خیاطه» نقل شده است که ما شگفتی خود را نسبت به تمدن متسامح اسلامی ابراز می کنیم. تمدنی که به امثال ابن راوندی اجازه می دهد نظریّه خود را طرح نماید.
برای ما که از تحقّق تمدن نوین اسلامی سخن می گوئیم حتما پژوهش این پرسش سزاوار است که چرا تمدن بزرگ اسلامی که مهمترین کانون تولید دانش و حکمت و فن در روزگار خود بود فرو ریخت ؟
معمولا در بررسی این پدیده به ضربه بیرونی یعنی حمله مغول و هلاکو بیشتر توجه شده است. در حالیکه ضربه درونی کم اثر تر نبوده است.
تکفیر فارابی و ابن سینا در تهافه الفلاسفه غزالی اثرش کمتر از ویرانی شهرها و کشتار مردم عادی نبوده و نیست. وقتی ابن سینا که باور دارد :
در دهر یکی چو من و آن هم کافر پس در همه دهر یک مسلمان نبود!
تکفیر می شود. پژوهشگری که در قلّه مفاخر علمی و فلسفی و حکمت می درخشد و برای حل مسائل پیچیده و بغرنج فلسفی همواره به نماز پناه می برده است، و یا فارابی که با زهدی مثال زدنی در عرصه های مختلف حکمت و فلسفه و سیاست و هنر ، آفتاب آسمان فرهنگ ماست تکفیر می شود.
شیوه هتک و طرد و نفی که سرانجامش تکفیر و تضعیف است و نهایتاً قتل متفکرانی همچون سهروردی و عین القضاه و ... نه تنها فرهنگ ساز نیست که فرهنگ سوز است.
برچسب ها :
راه ناهموار ,
دوشنبه 92/5/28 — azadnagar -
نظر بدهید
هر قدر هم که ما در وصف صفویّه سخن بگوئیم و مست و مفتون شمشیر قزلباشان شویم و هر قدر شیفته رونق حوزه های علمیه اصفهان و کاشان در آن روزگار شویم، وقتی متوجه می شویم که ملّاصدرا و فیض کاشانی هر دو در آن روزگار تکفیر شدند به حدی که ملامحمدمحسن فیض کاشانی از بیم جان و غوغای عوام بناگزیر رساله الانصاف را نوشت و برای ملامحمدطاهرقمی شیخ الاسلام قم فرستاد. ملاصدرا، از گسترش جهل و ناراستی و کمی انصاف و کثرت ستم و تحقیر بزرگان و ترفیع کوچکان در روزگار سخن گفته و به این بیت اشاره می کند که :
در جواب هر سئوالی حاجت گفتار نیست چشم بینا عذر می خواهد لب خاموش را
در نقطه ای دیگر در دربار صفوی، سفره های چرمین گسترده است و آدمخوران، هر که را سلطان اشاره می کند از هم می درند و می خورند.... نسبتی وجود دارد بین تکفیر و انزوای ملاصدرا و ملامحمدمحسن فیض کاشانی و سفره های چرمین آغشته به خون و نیز فروپاشی تلخ و نافرجام صفویّه...
برچسب ها :
راه ناهموار ,
یکشنبه 92/5/27 — azadnagar -
نظر بدهید
خود نا خواسته به ستیز با ارزش ها برخواسته اند...
این همه آوازه خوان که با صدای ناهموار گمان می کنند از ارزشها دفاع می کنند، خود نا خواسته به ستیز با ارزش ها برخواسته اند. مثل همان تمثیل حکمت آموز مثنوی مولانا که موذن ناخوش آواز باعث شد چهره ای مشوه و مخدوش از دین اسلام ترسیم شود.
یا زمانی که یکی از نمایندگان مجلس این گونه از ولایت فقیه دفاع کرد : « ملت عزیز ما هیچ نگران نباشند، نمایندگان محترم نگران نباشند ما رهبر داریم ولایت داریم ، یک مثال خیلی عامیانه بزنم آن آقایی که یک جعبه مار دارد، مارها را رها می کند. بعض از مارهای کبری گردن فرازانه به یک طرفی می روند. مسئول آن صندوق می گوید آرام،آرام تکان نخور!! ما در نظام جمهوری اسلامی ولایت داریم، اگر کسی بخواهد از هدف اصلی اسلام و از خط ولایت عدول بکند رهبر می گوید آرام،آرام تکان نخورید!!»
آیا به نظر شما این دفاع از ولایت فقیه است یا تخریب ولایت فقیه ؟
برچسب ها :
راه ناهموار ,