سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

نلسون ماندلا :

حرکت ما در جهت آزادی برگشت ناپذیر است. نباید اجازه دهیم ترس مسیر ما را سد کند. تضمین حق رای برای همه مردم در یک آفریقای جنوبی، متحد دموکرات و غیر نژادی تنها راه برای تحقق صلح و هماهنگی نژادی است ...

 





برچسب ها : جملات ناب  ,

 

معانی ویژه واژگان سیاسی :

آبان : یکی از ماه های سلطنت طلب. یکی از نشریات مسئله دار. مقدار زیادی آب. ماه دوم پاییز. معمولا در این ماه یواش یواش کتاب های درسی را به دانش آموزان می دهند.

آب درمانی : آب در شیر ریختن. آب به آبگوشت اضافه کردن. آب به آسیاب دشمن ریختن. آب در هاون کوبیدن.

 





برچسب ها : واژگان سیاسی  ,

هانس کونگ که به تعبیر جرج کاری سراسقف پیشین کانتربری، بزرگترین فیلسوف الاهی زنده در زمان ماست؛ در کتاب:" اسلام؛ گذشته، اکنون و آینده" به دو نکته بسیار مهم در کتابش اشاره می کند :
الف:" بدون صلح در بین ادیان صلحی در میان ملت ها اتفاق نمی افتد. در بین ادیان هم تا گفتکویی صورت نگیرد صلحی نخواهد بود. گفتگوی بین ادیان هم بی شناخت مبانی و ماهیت ادیان عملی نیست.
این سخنی است که مبنای پژوهش سه گانه هانس کونگ در سی سال اخیر است.

هانس کونگ به مسیحیت؛ در باره اسلام نهیبی تاریخی زده است. می گوید:" چرا تعصب نمی گذارد مسیحیان پیامبر اسلام را به عنوان یک پیامبر راستین بپذیرند؟ ما عاموس نبی و هوشع و ارمیا و الیجای پر خشونت را به عنوان پیامبر قبول داریم؛ چرا پیامبر اسلام را به عنوان پیامبر قبول نداریم؟"





برچسب ها : راه ناهموار  ,

موسوی بجنوردی: زندان های امروز غیر شرعی و انفرادی شکنجه است

بخشی از مصاحبه آیت الله موسوی بجنوردی از بزرگ مردان قضایی در زمان امام خمینی (ره) :

   (بر خلاف مخالفت برخی از اشخاص)امام گفتند، اگر چهار نفر هم به آقای رجوی ملحق شده باشند ما نباید به خاطر آن چهار نفر، 400 نفر را در زندان نگه داریم. امام به پشت گردن‌شان زدند و گفتند، بروید آزاد کنید، به گردن من

*امام، عفو را به آقای منتظری احاله کردند و هیچ اختلافی میان هیأت عفو و آقای منتظری نبود.

*شرایط امروز زندان های ما شرعی نیست، از آن رو که طبقه بندی شده نیستند

* سلول انفرادی از مصادیق شکنجه است، امام گفتند کار خوبی کردی زندان های انفرادی جمع کردی

* نمی خواهم اسم بیاورم اما بدانید که از امام [برای اعدام های اول انقلاب]حکمی نداشتند، شورای عالی قضایی هم هنوز شکل نگرفته بود

* آقای لاجوردی اصلا حرف گوش نمی‌کرد. خدمت ایشان [امام خمینی] گفتم، آقا من یک چیزهایی دیدم که دیگر مجوز شرعی برای ماندن در این پست نمی‌بینم. شرح ماجرا را به امام گفتم، امام هم فرمودند، چه افرادی بهتر از شماها. فردای آن روز هم خطاب به آقای لاجوردی گفتیم بیا خودت استعفا بده، ایشان هم همان موقع استعفا دادند.

ببینید، بی‌دینی در دانشگاه مد بود، دو نفر خدمت بزرگی انجام دادند و دینداری را در دانشگاه مد کردند. یکی مهندس بازرگان بود و یکی هم دکتر شریعتی. این دو، دینداری را در دانشگاه مد کردند در حالی که پیش از آن بی‌دینی مد بود و خود این کار، بزرگ‌ترین خدمت است

منبع : سایت آخرین نیوز

 





برچسب ها : تا حدودی سیاسی  ,

چیز بدی نیست جنگ

شکست می‌خورم

اشغالم می‌کنی !!!





برچسب ها : جملات ناب  ,


نه تو می مانی و نه اندوه


و نه هیچیک از مردم این آبادی...


*به حباب نگران لب یک رود قسم،*


و به کوتاهی آن لحظه شادی که گذشت،


غصه هم می گذرد،


آنچنانی که فقط خاطره ای خواهد ماند...


لحظه ها عریانند.


به تن لحظه خود، جامه اندوه مپوشان هرگز...

       "سهراب سپهری"





برچسب ها : جملات ناب  ,

 

آدمیان برای آنکه به درون معبد ایدئولوژی وارد شوند، باید نخست کفشهای عقل شان را در آورند. ایدئولوژی تکلیف آدمیان را معین کرده است و به وضوح به آدمیان گفته است که در باب انسان و تاریخ و جامعه و اخلاق چه بگویند و چه بیندیشند... در این مجموعه حداکثر جایی که ممکن است عقل حقیر آدمی داشته باشد، این است که دگم های القاء شده را بفهمد و یا در تایید آنها دلیل تازه ای بتراشد یا قرینه جدیدی نشان دهد و یا راه تازه ای برای کوفتن عقل پیدا کند؛ اما در مواضع و مسائل اصلی، آدمیان جرات و جواز تفکر و اظهار نظر ندارند...

 





برچسب ها : راه ناهموار  ,

هر کسی مدام در معرض تایید و مداحی و دست بوسی باشد،  وقایع را آن چنان که دوست دارد می بیند و نه آن چنان که هستند. افراد هم با ایشان همانطور که ایشان دوست دارد سخن می گویند، نه آن گونه که باور دارند.





برچسب ها : راه ناهموار  ,

آب حوض خالی می کنم!!!

روزی سید حسن مدرس و سید عبدالکریم مشغول مباحثه بودند که جوان طلبه ای را دیدند که از شدت ضعف نای راه رفتن دیگر نداشت، سید حسن معطل نکرد و رفت و از حجره یک عباسی آورد و به جوان داد.

سید عبدالکریم به مدرس گفت : چطوری است که با این شهریه ها همه پول کم می آورند ولی تو زیاد می آوری و به دیگران هم می دهی؟

سید حسن گفت : برای اینکه می روم کار می کنم. پنج شنبه ها درس تعطیل است و جمعه ها هم وقت هست .... صبح زود، بعد از نماز سید حسن لباسش را درآورد و لباس کهنه ای پوشید و یک سطل لاستیکی در دست در کوچه های اصفهان داد میزد آبکش، آبکش و آب حوض را که کار بسیار سختی است را خالی می کرد و اجرت می گرفت. 





برچسب ها : تیغ خاطرات  ,

به گورستان گذر کردم کم و بیش

بدیدم قبر دولت مرد و درویش

نه درویشی بی کفن در خاک رفته

نه دولت مرد برده یک کفن بیش





برچسب ها : جملات ناب  ,
<   <<   21   22   23   24   25   >>   >




درباره وبلاگ

جستجو

آمار


    بازدید امروز : 376
    بازدید دیروز : 460
    کل بازدید : 941990
    تعداد کل یاد داشت ها : 1623
    آخرین بازدید : 04/4/12    ساعت : 4:4 ع

دانشنامه مهدویت

دیگر امکانات