پنج شنبه 92/4/20 — azadnagar -
نظر بدهید
شیوه های نوین تبلیغ وهابیت در تهاجم علیه اسلام
وهابیت در چند دهه اخیر از روش های نوینی برای تبلیغ مذهب خود بهره می گیرد که به برخی از مهمترین آنها اشاره می کنیم :
چهره سازی از شخصیت های موجّه و بزرگ شیعه :
از جمله طرفندهای وهابیت در تبلیغ علیه شیعه، چهره سازی از شخصیت های موجّه و بزرگ شیعه است. به عنوان مثال کتابهای متعددی در عربستان چاپ شده و برای عوام فریبی شیعه، نام مرجع تقلید شیعه آیت الله العظمی سبحانی و یا علامه عسگری رحمه اللهُ را به عنوان نویسنده آن ثبت نموده اند .
آیت الله سبحانی در نامه ای که به دکتر قرضاوی – رئیس کنفرانس علمای اسلام – نوشت، چنین می گوید :
آیا اطلاع دارید که در عربستان سعودی و امارات، روزی نمی گذرد مگر این که رساله، کتاب و یا مقاله ای علیه شیعه نوشته می شود و متأسفانه همگی، تکرار
مکررّات و تهمت های واهی است که ده ها بار پاسخ آنها داده شده است ...، آنان حتی به این حد اکتفاء نکرده و کتابهایی در نقد شیعه، به نام علماء شیعه چاپ و
منتشر می کنند. حتی کتابی به نام اینجانب و کتابی به نام مرحوم علامه عسگری رحمه ا للهُ چاپ و منتشر و هر دو نفر را مبلّغ وهابیت و منتقد تشیع معرفی
کرده اند! حتی اخیراً در مصر عزیز (زادگاه جنابعالی) کتابی در نقد نظر فقهی اینجانب درباره «الصلاه خیر من النوم» نوشته اند که سه چهارم آن فحاشی و
بدگویی و افترا و تهمت... و روی جلد آن نوشته است: «جعفر سبحانی ... لامحقِّق مقرِّب{جعفر سبحانی ... شخصی غیر محقق و در غیر مسیر تقریب} و شگفت
اینجاست که یکی از اساتید الازهر به نام دکتر محمد البری مقدمه ای بر آن نوشته است. آیا بحث در یک فرع فقهی، شایسته این همه بدگویی و بدزبانی است؟! 1
1 . http://www.porsojoo.com/fs/node/85000
رژیم سعودی دانشگاه های « محمد بن سعود » ، « ام القری » و « دانشگاه اسلامی » عربستان را به تدریس مبانی سلفی (وهابی) اختصاص داده است .
از فارغ التحصیلان این سه دانشگاه مهم وهابی ، برای تبلیغ وهابیت در کشورهای مختلف و تألیف کتاب استفاده می شود و این غیر از بورس های متعدد برای
جوانان کشورهای اسلامی برای نفوذ در آن کشور ها و تغییر ماهیت مذهبی است .
یکی دیگر از اقدامات تبلیغی وهابیت ، چاپ و توزیع کتب ضدشیعی با عناوین دل نشین مثل « اهل بیت از دین دفاع می کنند » ، « حوار مع صدیقی الشیعی »
بین زائران خانه ی خدا خصوصاً کاروان های دانشجویی است .
قریب به 5000 عنوان کتاب از سوی اهل سنت و وهابیت در نقد مکتب تشیع و القاء شبهه بر ضد عقاید شیعه منتشر شده است که از این مجموعه ، 3000 عنوان
به زبان اردو ، 1500 عنوان به زبان عربی و 500 عنوان نیز به زبان های مختلف بوده است . این کتاب ها ، جمعاً حاوی 7000 سؤال و شبهه در 600
موضوع مختلف بوده است . شایان ذکر است که 70 درصد از این کتاب ها ، پس از انقلاب شکوهمند اسلامی ایران تدوین و منتشر شده است .
در سایت fnoor.com6 که پشتیبانی مالی آن به عهده ی « امیر نایف » ، شاهزاده سعودی و فرزند ملک عبدالعزیز و وزیر کشور فعلی عربستان سعودی است
حدود 25000 کتاب ضدشیعی وجود دارد . 7
6 . ر ک : forum.pezeshki.info ( بانک مقالات فارسی )
7 . مؤسسه ی تحقیقاتی حضرت ولی عصر : valiasr-aj.com
طبق آمار سال 1383 ش. در پاکستان، 3میلیون طلبه وهابی و در افغانستان، 70 هزار طلبه وهابی تحت پوشش 11 هزار مدرسه وهابی برای نشر فرهنگ و
تعالیم وهابیت دوره می دیدند.
قبلاً برخی از طلبه ها و یا معلمان اهل سنت را از استان های شرقی و جنوبی ایران به مدینه منوره برده و در دانشگاه اسلامی مدینه، آموزش می دادند. زمانی که
این اقدام آنان لورفت و برایشان مشکل ساز شد عربستان سعودی با دائر ساختن مدرسه ای با گنجایش 12000 طلبه در امارات و جذب جوانان اهل سنت از
ایران، پاکستان، افغانستان و تاجیکستان و اعزام آنان به کشور امارات دوره های وهابی گری را به آنان آموزش داده و با قیافه های شاخص وهابیت همچون
سرهای تراشیده، ریش بلند و با پول های کلان برای تبلیغ وهابیت، به شهرها و روستاها اعزام می نمایند.2
این روند خطرناک زمانی به اوج خود می رسد که وهابیت در مواردی برخی جوانان شیعه را که از اعتقادات ضعیف تری برخوردارند را نیز جذب گروه های
خود نموده اند. 3
2. بخشی از سخنان آیت ا لله دکتر حسینی قزوینی در جمع طلاب حوزه علمیه قم در شبکه ماهواره ای ولایت مورخ 1389/8/20 متن صوتی و نوشتاری این
سخنان را می توانید در آدرس زیر بیابید:
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=sokhan&id=218
3. به گزارش زاهدان پرس در آستانه سالگرد شهادت حضرت زهرا(س) وهابیون از طریق جذب بعضی از دانشجویان و دعوت آنها به بعضی از مکانهای مذهبی
در سطح شهر زاهدان سعی در القاء اعتقادات خود دارند. این در حالی است که در این مقطع زمانی، وهابیون نه تنها در صدد جذب و تأثیر گذاری دانشجویان
اهل سنت نبوده، بلکه دانشجویان شیعه مذهب را که احساس می کنند دارای اعتقادات ضعیف تری هستند را نیز در برنامه تبلیغی خود جای داده اند.
http://zahedanpress.com/content/view/1164/9 /
برچسب ها :
وهابیت ,
چهارشنبه 92/4/19 — azadnagar -
نظر بدهید
بخش ششم
احکام وهابیت خدعه ای برای نابودی اسلام
وهابیت با این احکام خلاف عقل و انسانیت می خواهد به نحو احسن پروژه اسلام ستیزی صهیونیزم جهانی را کامل کند و اسلام را نزد سایر ملل دینی ارتجاعی و عقب مانده و خلاف انسانیت عنوان کند.
برگزاری سالگرد ازدواج بدعت و حرام است
ابن عثیمین از اعضای هیئت علمای بزرگ وهابیت در فتوایی دیگر گفته:
هر گونه جشنی اعم از جشن تولد و یا سالگرد ازدواج غیر مشروع، بدعت و حرام است.
منبع:
مجموع فتاوی و رسائل ابن عثیمین، ج2، ص 302 – همچنین شبیه همین فتوا از سوی هیئت فتاوای عربستان آمده:
فتاوی اللجنه الدائمه للبحوث العلمیه و الإفتاء، ج3، ص 83، الفتوی رقم 2008
........................................................................................
جشن تولّد برای نوزادان بدعت و حرام است
شیخ ابن عثیمین از علمای بزرگ وهابیت عربستان فتوا داده است:
جشن تولد برای نوزادان، بدعت در دین محسوب می شود، چرا که با این کار، خود را شبیه کافران ساخته ایم.
منبع:
فتاوی منار الإسلام، ج 1، ص 43
...........................................................................
کارهای نیروی نظامی و انتظامی بدعت و حرام است
وهابیت تندرو با فتوای مترقّی خود که پاسخ گوی نیازهای جامعه امروز بشری هستند درباره نکات بسیار مهمی از مفاسد نیروی نظامی و انتظامی این چنین اظهار نظر نموده اند:
از شیخ ناصر الفهد – از فقهای بزرگ وهابی – و همچنین جمعی دیگر از علمای وهابی سؤال شده حکم کارهایی که در نیروی نظامی انجام می شود از قبیل موسیقی نظامی، سلام نظامی، احترام به پرچم و ... چیست؟
وی در پاسخ می گوید:
... منکرات و مفاسد در میان نیروهای نظامی بسیار فراوان است. به عنوان نمونه دادگاه های نظامی، ایستادن در برابر پرچم، سلام نظامی، پاکوبیدن به زمین، درجات و سردوشی ها و تشابهات بسیار زیاد دیگری در میان نیروهای نظامی به کافران وجود دارد. به همین جهت بسیاری از علما این گونه کارها را محکوم و ممنوع نموده اند1.
به همین مناسبتبرخی دیگر از علمای وهابی همچون «شیخ عبدالرحمن بن قاسم» بابی را تحت عنوان «لباس پلیس» باز کرده و اقوال علمای وهابی را در این زمینه بیان کرده اند2.
منبع:
1 . http://majles.alukah.net/archive/index.php/t-6257.html
2 . الدرر السنیه فی الاجوبه الاحمدیه، ج 15، ص 363- 405، فتاوا شیخ عبدالرحمن بن قاسم، الباب السابع، لباس الشرطه
......................................................................................................
پوشیدن زیرشلواری، بزرگ ترین مصیبت جامعه و بدعت و حرام است
از خدمات دیگری که علمای وهابی به جامعه اسلامی نموده اند آن است که مصیبت اساسی امروز جامعه اسلامی را تشخیص و آن را به دنیا معرفی نموده اند.
از شیخ و امام حدیث اهل سنت و وهابیت در عصر حاضر یعنی «ناصرالدین الالبانی» که بن باز، مفتی اعظم عربستان سعودی او را «بخاری دوران و امام حدیث» معرفی می نمود، درباره پوشیدن زیر شلواری سؤال کرده اند، وی نیز در پاسخ چنین فتوا داده است:
از مصیبت هایی که مسلمانان و جامعه اسلامی امروز به آن مبتلا گردیده زیرشلواری است و سخن در این باب فراوان است، لکن به اختصار چنین می گویم: در پوشیدن زیرشلواری دو مشکل و آفت وجود دارد، نخست آن که: زیرشلواری باعث می شود تا حجم عورت انسان نمایان گردد، مخصوصاً برای نمازگزارانی که لباس بلند نمی پوشند که در آن صورت حجم عورت به هنگام سجده از بین دو ران نمایان می شود، مخصوصاً اگر شخصی در نماز جماعت باشد از پشت سر می بیند که در مقابل او دو زنگوله و یا شاید چیزی از آن وحشتناک تر میان پای نفر جلو آویزان است. مصیبت و آفت دیگر آن که: این لباس، لباس کافران است... به همین جهت بر هر مسلمانی که مبتلا به مصیبت زیرشلواری گردیده واجب است تا ژاکت و لباس بلندی شبیه آنچه برادران پاکستانی یا هندی می پوشند، پوشیده تا به سر دو زانوها برسد...
.........................................................................................................
بازی فوتبال بدعت و حرام است
بزرگان وهابی در عرصه ورزش و به خصوص فوتبال نیز اظهار نظر کرده و فرموده اند:
بازی فوتبال در زمان رسول خدا، خلفا، صحابه و پادشاهان اسلامی نبوده از این رو این کار می تواند در زمره توطئه های غربی ها برای دوری جوانان مسلمان از نماز و همچنین لهو و لعب به شمار رفته و حاکمان امر باید از این کار جلوگیری نموده و به جای آن، آموزش نظامی به جوانان بیاموزند. اضافه بر این که این کار سفیهان و جاهلان است و ما را شبیه دشمنان خدا ساخته و باعث آسیب رساندن به بدن و افتادن نگاه جوانان به ران یکدیگر و غفلت از یاد خداوند می گردد. بدون شک یادگیری و آموختن این کار در مدارس، نادانی می باشد.
منبع:
الدرر السنیّه فی الاجوبه النجدیه، ج15، ص 200
....................................................................................
حضور دختران در مدارس و فراگیری علوم جدید بدعت و حرام است
در فتاوای جناب شیخ عبدالله سلیمان بن حمید از علمای وهابی آمده است:
... من به همه مسلمانان توصیه می کنم اجازه ندهند دختران و خواهرانشان وارد مدارس شوند که در ظاهر مایه رحمت، اما در واقع مایه بلا و فتنه ای است که سرانجام آن فسق، فجور و سقوط در زشتی ها و مفاسد اخلاقی است... به تازگی از مصیبت و فاجعه اسفناک دیگری باخبر گشتیم و آن باز شدن مدارس آموزش دختران است.... ای مسلمانان و ای غیرتمندان جهان، بشنوید که اینان می خواهند در قالب دروس ریاضی، هندسه، جغرافی و یازده درس بی فایده دیگر چیز های دیگری به دختران یاد دهند. این مصیبت و خطری است برای جامعه ما... آموزش دختران خطر و مصیبت بزرگ و جبران ناپذیری برای جامعه ماست که عواقب سوئی را در پی دارد. درس خواندن دختران باعث سرکشی آنان می شود، در حالی که آنان در دین و عقل ناقص هستند.
منبع:
الدرر السنیّه فی الأجوبه النجدیه، فتاوا الشیخ عبدالله سلیمان بن حمید، ج 16، ص 71، 74، 78، 80، 83
.................................................................................
خرید گل و اهدای آن به دیگران بدعت و حرام است
هیئت علمای بزرگ عربستان سعودی که بالاترین مقامات فتوا در آن کشور هستند فتوا داده اند:
خرید دسته گل های طبیعی و یا مصنوعی و اهدای آن به بیماران حرام است، چرا که در طول قرون گذشته چنین کاری رایج نبوده، بلکه سوغاتی است از سوی غرب و آنان که چنین کاری می کنند صِرفاً از کافران تقلید می کنند. به همین جهت هرگونه خرید، فروش و یا اهدای آن جایز نمی باشد.
منبع :
فتاوی اللجنه الدائمه للبحوث و الإفتاء، رقم 21409 تاریخ 21/3/1421
.........................................................................................
فراگیری زبان انگلیسی بدعت و حرام است
گروهی از علمای وهابی فراگیری زبان انگلیسی را تحریم نموده اند که جهت آگاهی بیشتر می توان به کتاب منبع در مجموعه فتاوای علمای وهابی مراجعه نمود1. در این بین آنچه به عنوان جدیدترین فتوای علمای وهابی می توان بدان اشاره داشت فتوای شیخ ابن عثیمین است که چنین فتوا داده است:
سخن گفتن به زبان غبر عربی، انسان را معتاد به این عمل نموده و این باعث می گردد تا محبت صاحبان کافر آن زبان در او تأثیر گذارد و این کار، مخالف عقیده دشمنی با کفّار است. به نظر من کسی که کودکی را از زمان طفولیت مورد تعلیم زبان انگلیسی قرار می دهد باید در قیامت پاسخ گو باشد، چرا که او ابتدا محبت این زبان را به دل او می اندازد.
منبع:
1 . الدرر السنیّه فی الأجوبه النجدیه، ج 15، ص 326 تا 333
...........................................................................................
کار کردن با شرکت های خارجی بدعت و حرام است
جناب شیخ عبدالله سلیمان بن حمید یکی دیگر از علمای وهابی در فتوایی فریاد برآورده و کار کردن برای شرکت های خارجی را تحریم نموده است:
کار کردن با شرکت های خارجی از بزرگ ترین خطرهایی است که کارگران مسلمان را تهدید می نماید، زیرا این کار باعث تغییر عقاید، فساد اخلاق، ابجاد آشوب و نقض احکام اسلام می گردد. همچون حیوانات نباشید که همان گونه که آنان را هر کس بخواهد به هر سو می کشد شما را نیز شیاطین و حاکمان کافر به هر سو بخواندکشیده و بدون آن که خود بفهمید از دین خارج سازند. کار کردن در شرکت های خارجی همکاری با اشرار به شمار رفته و ایم مایه ننگ و عار مسلمان است. از همنشینی با اینان که بد همنشینانی هستند بپرهیزید، چه این که اگر شما در کار با آنان مشارکت بورزید و بر کار با آنان رضایت دهید شما نیز در گناهان آنان شریک خواهید بود. تنها در حالی که انسان ناچار است در شرکت های خارجی کار کند در آن شرایط نیز نباید ابتدا به آنها سلام داده و یا در هیچ کاری آنها را احترام کند، بلکه باید نسبت به آنها بغض و دشمنی داشته باشد، در برابر آنها از جای خود برنخیزد و در هیچ کار و رفتاری از آنان پیروی نکند.
منبع:
الدرر السنیّه فی الأجوبه النجدیه، ج 15، ص 485-488 و 491-492
..............................................................................................
صبح به خیر، شب به خیر گفتن کار یهودی ها، بدعت و حرام است
محمد جمیل زینو، در فتوایی گفته است:
صبح به خیر، شب به خیر گفتن تقلید از یهود و از اعمال خطا می باشد.
منبع:
أخطاء شائعه، شیخ محمد زینو، ص 67، دار الصمیعی، الریاض
..................................................................................................
قائل به کرویت زمین کافر است
عبدالعزیز بن باز، در فتوایی که علم و دانش از سر و روی آن می بارد فتوا داده است:
قائل شدن به کرویت و دایره شکل بودن کره زمین، قول باطلی است که معتقد به صحت آن را از دین اسلام خارج می سازد، چرا که این سخن با سخن خداوند در قرآن کریم منافات دارد که فرموده: والجبال أوتاداً 1. به همین جهت نمی توان گفت زمین کروی شکل است.
1 . هر عاقلی می تواند بفهمد آنچه بن باز خواسته از این آیه استفاده کند ارتباطی با موضوع نداشته و مسطح بودن زمین هم در مقیاس کوچک و ناظر به آرامش زندگی در آن است نه مسطح بودن تمام آن که امروز با پیشرفت علم به راحتی قابل رؤیت می باشد.
.......................................................................................
شرایط بازی فوتبال از نظر مفتی وهابی!
اخیراً یکی از علمای وهابی به نام شیخ عبدالله النجدی کتابی با عنوان «الکره تحت أقدام الصالحین1» نوشته و به چاپ رسانده است. وی در این کتاب تلاش نموده تا به هر شکلی شده با دلایل و حجت شرعی که نزد علمای وهابی موجود است بازی فوتبال را حرام نماید. به عنوان مثال این بازی را به جهت تشابه به کفار حرام دانسته و نیز پانزده شرط برای این بازی بیان داشته از قبیل آنکه باید غرض ونیت از این بازی تقویت بدن برای جهاد فی سبیل الله و یا آمادگی برای جهاد باشد و حال آن که آنچه امروز موجود است به جز نیت پیروزی بر حریف و برنده شدن جوایز و تضییع وقت چیز دیگری نیست. همچنین در این بازی نباید از کلماتی همچون: «فول»، «پنالتی»، «کُرنِر» و از این قبیل کلمات فرنگی به کار برد. تعداد بازیکنان نباید الزاماً 11 نفر باشند. پس از پایان بازی نباید وقت اضافی گذارده شود. از لباس هایی که امروز در مسابقات فوتبال استفاده می شود استفاده نکنند و...
اینها بخشی از مهمترین فتاوایی است که در این کتاب آمده که جز سادگی، بی خبری و دوری علمای وهابی از واقعیت های موجود در عصر حاضر را نشان نداده و خنده و استهزاء جهانیان نسبت به این گروه از علمای اسلام را برمی انگیزد.
منبع:
1 . توپ زیر پای بندگان صالح خدا
برچسب ها :
وهابیت ,
سه شنبه 92/4/18 — azadnagar -
نظر بدهید
احکام وهابیت در صدد نابودی قرآن
در حقیقت دشمن اصلی قرآن وهابیت است، که با تمسک سراسر دروغ خود به قرآن و استفاده تبلیغی از آن بذر نفاق و تفرقه و کشتار مسلمین را از زمان تاسیس تا کنون در کشورهای مصر، سوریه، عراق، پاکستان و.... می پاشد و آب به آسیاب دشمنان اسلام و صهیونیزم جهانی می ریزد و بابت این خوش خدمتی ها نان مزدوری می خورد.
وهابیت و اعتقاد به تحریف قرآن
ابن تیمیه، پیشوای وهابیت، معتقد است که آیاتی که به آن ها اشاره خواهد شد بعد از این که در قرآن بوده و تلاوت می شده ، حذف شده اند:
الف) ابن تیمیه می گوید:در قرآن کریم، دو آیه در رابطه با حکم رضاع وجود داشته است که یکی از آن ها می گفته: « ده بار شیر دادن موجب مَحرمیت می شود» ، ولی این آیه ، بعدا با آیه دیگری که پنج مرتبه شیر دادن را موجب محرمیت می دانست نسخ گردیده است.1
ب) ابن تیمیه، معتقد است که در قرآن، آیه ای در بیان حکم زنای پیرمرد و پیرزن وجود داشته و تلاوت می شده است و سپس تلاوت آن حذف شده و حکم آن باقی مانده است و آن آیه این بوده است:پیر مرد و پیر زن اگر زنا کنند، آنان را سنگسار کنید، این عقوبتی است از طرف خدا و خداوند عزیز و حکیم است.2
ج) او مدعی است که جمله « از پدرانتان رو نگردانید و این رو گردانی کفر است » از آیات قرآن بوده که اکنون در قرآن وجود ندارد و حذف شده است.
مجموع الفتاوی، ج7، صص 356
وهابیت و بی احترامی نسبت به قرآن
محمد بن عبد الوهاب، مذهب خود را بر مبنای کتابی که خودش نوشته بود آغاز می کند و این کتاب را در دست خود گرفته، خطاب به مردم می گوید:« خدا را شاهد می گیرم که من ، پیرو این کتاب هستم و هر چه در آن است حق است». این سخن و دعوت محمد بن عبد الوهاب که بر خلاف قرآن بود، باعث تنش در بین او و سایر مسلمین شد و عده ای در اثر آن کشته شدند.
مخالفه الوهابیه للقرآن و السنه ، عمر عبدالسلام ص 87
قرائت قرآن و دعاء، به صورت دسته جمعی
بدعت و حرام است
لجنه دائم افتاء عربستان سعودی فتوا داده است: قرائت قرآن و همچنین خواندن دعاء به صورت دسته جمعی بدعت شمرده می شود.
فتاوی اللجنه الدائمه للبحوث العلمیه و الافتاء ج3 ص 481
آغاز جلسات با آیات قرآن
بدعت است
ابن عثیمین از مفتیان بزرگ سعودی می نویسد:
آغاز نمودن جلسات و سخنرانی ها با آیات قرآن به صورت دائم، در شرع وارد نشده و چنین کاری شایسته نیست و بدعت به شمار می رود.
نور علی درب، ص 43
قرائت قرآن برای مردگان بدعت و حرام است
ابن عثیمین از مفتیان بزرگ سعودی می نویسد:
اجتماع نزد مصیبت دیده و همچنین قرائت قرآن برای میّت، توزیع خرما و گوشت، از بدعت هایی است که باید از آنها اجتناب نمود.
نصب تابلوهای آیات قرآن بر دیوار بدعت و حرام است
شیخ محمد صالح العثیمین میگوید:بسیاری افراد آیات قرآن را بر تابلو نوشته و در منازل خود نصب می کنند، این کار از بدعت هایی به شمار می اید که هرگز صحابه و تابعین چنین کاری نکرده اند... از همه کسانی که آیات قرآن را به دیوار نصب کرده اند می خواهم از این کار ناپسند خودداری کنند.
برچسب ها :
وهابیت ,
دوشنبه 92/4/17 — azadnagar -
نظر بدهید
چقد خوبه که از فرصت ماه رمضان استفاده کنیم و این فرقه ضاله رو بشناسیم و برای نابودیش دعا کنیم .
اعتقادات وهابیت در مورد خداوند :
اساس مکتب ابن تیمیه و وهابیت بر جسمانیت خداوند
از جمله معتقدات ابن تیمیه، بنیان گذار فرقه وهابیت، اعتقاد به جسمانیت خداوند سبحان و اثبات لوازم آن همچون داشتن صورت، دست، پا و کارهایی چون راه رفتن، خندیدن نشستن به روی صندلی و مانند اینهاست.
ابن تیمیه می گوید:
در جایی از کتاب خدا و سنّت رسولش و نیز در گفتار امّت سلف(صحابه) و پیشوایان دینی نیامده که خداوند جسم نبوده و از جسمانیت و عَرَض بودن منزّه است؛ از این رو انکار معنایی که شرع و عقل آن را نفی نکرده، نوعی نادانی و گمراهی است.
منبع:
التأسیس فی ردّ أسس التقدیس، ابن تیمیه حرّانی، ج 1، ص 101
خدای ابن تیمیه سوار بر پشّه
ابن تیمیه در جایی دیگر صراحتاً می گوید:
اگر خداوند بخواهد می تواند با قدرت خویش بر پشت پشه ای هم سوار گردد حال چرا نتواند بر روی عرش استقرار یابد؟
منبع:
التأسیس فی ردّ أسس التقدیس، ابن تیمیه حرّانی، ج 1، ص 568
خدای ابن تیمیه هر شب در آسمان دنیا
ابن تیمیه به صراحت می گوید:
خداوند عزّ وجلّ هر شب از آسمان به زمین می آید ...کسی که منکر این سخن گردیده و یا آن را توجیه کند، بدعت گذار و گمراه است.
منبع:
کتب و رسائل و فتاوی شیخ الإسلام ابن تیمیه(مجموع الفتاوی)، ج5، ص61،
خدای ابن تیمیه با تمام اعضا جز ریش و عورت
سخنانی که در بالا به آنها اشاره شد از ابن تیمیه جای تعجب ندارد، چرا که استاد وی «ابویَعلی» نیز در جسمانیت خداوند تا آنجا پیش می رود که همه اعضا به جز ریش و عورت را برای خداوند جایز می داند:
نسبت به آنچه که در صفات حقّ گفته می شود، از قول من نقل کنید که من هر عضوی را برای خداوند به جز ریش و عورت، قائل می شوم.
1
جالب تر این که همو در جایی دیگر می گوید:
ابوذُرعه دمشقی این روایت را صحیح شمرده... و احمد بن حنبل گفته: «این حدیث را بزرگان از بزرگان صحابه روایت کرده اند و هر کس در صحّت آن شک کند، جَهمی است، شهادت او پذیرفته نیست، به او نمی توان سلام کرد و به هنگام بیماری
نباید از او عیادت کرد.2 »
منابع :
1 . العواصم من القواصم، ص 210؛ الطبعه الحدیثه، ج 2، ص 283 و دفع شبه التشبیه بأکف التنزیه، ص 95 و 130(حاشیه).
2 . طبقات الحنابله، ج3، ص 81، حدیث 82 – ابطال التاویلات،ابویعلی، ج1، ص 141، به نقل از کتاب وهابیت از منظر عقل و شرع، دکتر سید محمد حسینی قزوینی، فصل پنجم، ص121
خدا با قیافه حضرت آدم، با قامتی شصت ذراعی
در معتبرترین کتاب پس از قرآن کریم نزد اهل سنت یعنی صحیح بخاری و مسلم روایت شده است:
ابوهریره از پیامبر اکرم(ص) روایت کرده است: خداوند آدم را به شکل خود و با قدی شصت ذراعی خلقت فرمود.
گفتنی است: 60 ذراع معادل است با 30 متر
منبع:
الجامع الصحیح المختصر(صحیح بخاری)،ج5، ص 2299،
خدای متعجّب
مگر نه این است که منشأ تعجب، جهل به واقعه ایی است؟ اما آیا بر خداوند سبحان چیزی مجهول است که چون آشکار شد موجب خنده یا تعجّب او شود؟ معلوم می شود خدایی که صاحبان صحاح معرفی کرده اند بیهوده تعجب می کند؛ چنان که
بیهوده می خندد:
خدا از قومی که با زنجیرها وارد بهشت می شوند تعجب می کند1.
تنها سخنی که می توانیم بگوییم این که: « سُبحانَاللهِ عَمّا یَصِفُونَ2 »
منابع:
1 . الجامع الصحیح المختصر(صحیح بخاری)، ج3، ص 1096، حدیث 2848،
برچسب ها :
وهابیت ,
یکشنبه 92/4/16 — azadnagar -
نظر بدهید
بخش سوم
رئیس فرقه وهابیت محمدبن عبدالوهاب بازیچه سازمان اطلاعات بریتانیا
در کتاب خاطرات مستر همفر جاسوس کهنه کار انگلیس در کشور های اسلامی می خوانیم که وی با دانستن زبان عربی و فارسی و ترکی و گشت و گذار به ترکیه و اعراق و نجد در پی شخصی بود که بتواند او را وادار به ایجاد تفرقه در جهان اسلام کند تا پس از تثبیت حضور بریتانیا در هند به وسیله کمپانی هند شرقی ، این سوی دنیای اسلام یعنی شبه جزیره العرب و اماکن مقدسه را نیز تحت سلطه داشته باشد او می نویسد که من گمشده خود را در محمد ابن عبدالوهاب یافتم. زیرا پایبند نبودن او به ضوابط مذهبی و روح غرور و خودپسندی و تنفری که از علمای عصر خود داشت و استقلال نظرش که حتی به خلفای چهارگانه ( ابوبکر، عمر، عثمان، امام علی (ع) ) اهمیتی نمی داد و تنها به فهم خودش در قرآن و سنت اتکا می کرد از بارزترین نقاط ضعفی بود که می توانستم از این راه ها د ر او نفوذ کنم .
همفر با کمک زنی که او هم جاسوس انگلیس بود و نام مستعار صفیه را داشت محمد ابن عبدالوهاب را بر آن داشتند تا دعوی خود را آشکار کند.1
1. خاطرات همفر- ترجمه دکتر محسن مویدی - انتشارات امیر کبیر 1386
غرور عامل بیچارگی
پس از مدتها آشنائی و مراوده با محمد ابن عبدالوهاب، به این نتیجه رسیدم که فرد شایسته برای اجرای مقاصد بریتانیا در منطقه، خود اوست. روح بلند پروازی، غرور، جاه طلبی و دشمنی با علما و مراجع اسلام، خودکامگی تا آن مرحله که حتی خلفای راشدین را هم مورد انتقاد قرار می داد.
برداشت او از قرآن و حدیث که تفاوت آشکار با واقعیت داشت، بزرگترین نقطه ضعف او بود که می توانست مورد استفاده قرار گیرد. شیخ محمد ابن عبدالوهاب، ابوحنیفه را تحقیر می کرد و او را بی اعتبار می پنداشت، و ارزشی برایش قائل نبود. محمد می گفت:من از ابوحنیفه بیشتر می دانم.
و مدعی بود که نصف کتاب صحیح بخاری بیهوده و چرند است.
به هر حال، من با محمد گرم گرفتم، و تدریجا دوستی پابرجایی میان ما برقرار گردید. من پیوسته در گوش او می خواندم که خداوند تو را از موهبت نبوغ و قریحه ای بهره مند ساخته که به مراتب از علی (ع) و عمر بیشتر است.
به او می گفتم: اگر تو در زمان پیامبر (ص) می بودی، یقینا به جانشینی او انتخاب می شدی.1
1. خاطرات همفر- ترجمه دکتر محسن مویدی - انتشارات امیر کبیر 1386ص 40
محمد ابن عبدالوهاب بازیچه زنی
پس از آنکه او را به صیغه گرفتن راضی کردم، شروع به تحریک غریزه جنسی او، با گفتن سخنانی کردم، و چون جوان مجردی بود از او پرسیدم: آیا مایلی صیغه ای داشته باشی و از آن لذت ببری؟ محمد ابن عبدالوهاب سرش را به نشانه موافقت و رضایت پائین آورد.
من به بهترین فرصتهای ماموریتم رسیده بودم. با او قرار گذاشتم که حتما زنی را به عنوان صیغه برای او در نظر بگیرم.
پس از این گفتگو، فورا به خانه (روسپی) نصرانی که از سوی وزارت مستعمرات در بصره خودفروشی می کرد و جوانان مسلمان را به فساد می کشاند رفتم و موضوع را با او در میان نهادم، پس از آنکه موافقت کرد، نام صفیه را برای او انتخاب کردم. قرار شد با شیخ به خانه او برویم.
در روز موعود به اتفاق شیخ محمد به خانه صفیه رفتیم، هیچ کس بجز صاحبخانه در آنجا نبود. محمد پس از جاری کردن صیغه به مدت یک هفته و تعیین مهر که یک سکه طلا بود، صفیه را به همسری برگزید. خلاصه من از خارج و صفیه از داخل، در کار آماده ساختن محمد ابن عبدالوهاب برای آینده بودیم. صفیه شیرینی زیر پا نهادن احکام دین و استقلال رای و آزادی را به محمد چشانده بود. 1
1. خاطرات همفر- ترجمه دکتر محسن مویدی - انتشارات امیر کبیر 1386ص 43
شیطان مست در اندیشه رهبری مسلمین
به سراغ محمد ابن عبدالوهاب رفتم و دوباره بحث خود را آغاز کردیم .
این بار گفتگوی ما در مورد حرمت شراب بود.
به او گفتم: اگر شرابخواری معاویه ، یزید و دیگر خلفای بنی امیه و بنی عباس را درست بدانیم، چگونه روا باشد این پیشوایان دین همگی در گمراهی به سر برند و تنها تو راه ثواب سپاری؟ بی شک آنان کتاب آسمانی و سنت پیامبر را بهتر و بیشتر من و تو می دانسته اند.
ما روایتی در دست داریم که عمر شراب می خورده تا این که آیه: آیا شما از شرابخواری و قمار دست بر می دارید؟ نازل شده است. اگر شراب حرام بود، پیامبر (ص) عمر را به گناه شرابخواری حد میزد، در حالی که عدم مجازات او دلیل بر حلیت شراب است.
محمد با دقت به سخنان من گوش می داد، سپس لب به سخن گشود و گفت:
در خبرها آمده است که عمر شراب را با آب در می آمیخت تا خاصیت مست کننده آن زایل شود و سپس می نوشید و می گفت مستی شراب حرام است نه خود شراب. شرابی که مستی نیاورد حرام نیست. من جریان گفتگویی را که در باب شراب با محمد داشتم به صفیه گفتم و به او تاکید کردم که فرصت را مغتنم شمرده شیخ را سیاه مست کند و تا می تواند به او شراب بدهد.
صفیه روز بعد به من اطلاع داد که شراب زیادی با هم خورده اند تا آنجا که محمد از پای درآمده و عربده جوئی آغاز کرده است.
کوتاه سخن آنکه من و صفیه، تسلط کاملی بر شیخ پیدا کرده بودیم.
در اینجا بود که من به یاد سخن طلایی وزیر مستعمرات افتادم که هنگام وداع به من می گفت: ما اسپانیا را از کفار( مقصود مسلمین است ) با شراب و فساد پس گرفتیم، اینک باید سایر سرزمین هایمان را نیز، به قوت این دو وسیله نیرومند باز پس گیریم.
1. خاطرات همفر- ترجمه دکتر محسن مویدی - انتشارات امیر کبیر 1386ص 44
بار دیگر به او گفتم : نماز واجب نیست . پرسید : چرا ؟ گفتم : خدا در قرآن می گوید : نماز را بخاطره یاد آوری نام من برپا دارید . پس مقصود از نماز ذکر نام خداوند متعال است و تو باید به جای نماز ، نام خدا را بر زبان برانی . محمد گفت : آری !! شنیده ام بعضی از عالمان دین، موقع نماز نام خدا را تکرار می کنند و دیگر نماز نمی خوانند .
من از این اعتراف او سخت شادمان شدم، ولی تا مدتی احتیاطا خواندن نماز را به او تلقین می کردم، او گاهی نماز می خواند و گاهی نمی خواند و مخصوصا نماز صبح را قالبا به جا نمی آورد، شبها تا دیر وقت هردو بیدار می ماندیم ، بدین سبب صبح گاهان توانایی برخاستن و وضو گرفتن نداشت در نهایت موفق شدم ، اندک اندک جامه ایمان را از پیکر شیخ به در آورم .
از این تاریخ ، هدف من القاع فکر رهبری و پیشوایی در شخصیت محمد ابن عبدالوهاب بود . بر آن شدم تا در روح او رسوخ کنم و راه سومی را جز شیعه و سنت، برای اداره امور مسلمین ، به او پیشنهاد کنم 1 .
1. خاطرات همفر- ترجمه دکتر محسن مویدی - انتشارات امیر کبیر 1386ص46
منتظر بخش های بعدی باشید
برچسب ها :
وهابیت ,
یکشنبه 92/4/16 — azadnagar -
نظر بدهید
بخش دوم
محمد ابن عبدالوهاب موسس و پایه گذار وهابیت که بود
برده انگلیس
افکار باطل ابن تیمیه در منطقه ی شامات ، که مهد علم و دانش بود ، با انتقادات و اعتراضات علما و دانشمندان مذاهب مختلف روبه رو شد و به همین خاطر کم کم گوشه نشین شد . با گذشت زمان نیز افکار و عقاید وی به بوته ی فراموشی سپرده شد . در قرن 12 هجری ، این افکار در منطقه « نجد »1 که عاری از تمدن و فرهنگ بود ، به دست «محمد ابن عبدالوهاب» دوباره منتشر شد . پس از آن خاندان آل سعود با پشتیبانی قدرت های استعماری ، تحت تاثیر الیگارشی یهودی به ترویج عقاید ابن تیمیه پرداختند.
طرح دوباره افکار ابن تیمیه توسط محمد ابن عبدالوهاب ، فرزند عبدالوهاب ابن سلیمان ، در بدترین شرایط تاریخی صورت گرفت . امت اسلامی در اوضاعی بسیار نامناسب از همه طرف مورد تهاجم شدید استعمارگران صلیبی قرار داشت و بیش از هر زمان ، نیازمند وحدت کلمه بود.
دولت انگلیس از طریق جاسوس خود (مستر همفر) ، همچنین زمینه سازی ارتباط وی با چندین زن مسیحی و یهودی در قالب متعه ( ازدواج موقت ) ، زمینه ی تسلط کامل بر عقاید و افکار محمد ابن عبدالوهاب را – هم از درون و هم از بیرون – فراهم آورد . به این ترتیب ، افسار او را کاملا در درست گرفت و او را در اجرای احکام اسلامی ، اعم از تحریم شراب ، توجه به ادای نماز و ... سست کرد . چنان که به گفته ی همفر : « یقین کردم بر عقلش غلبه یافتم . به این ترتیب ، ردای ایمان را کم کم از دوش شیخ ( محمد ابن عبدالوهاب ) فرو کشیدم . »
پس از مدتی ، دولت بریتانیا صراحتا اهداف خود را برای محمد ابن عبدالوهاب مشخص کرد و او آمادگی خود را اعلام کرد ؛ به شرط آن که هنگام بیان نظرات و افکارش که قهرا مورد حمله ی حکومت ها و علما قرار می گرفت ، دولت بریتانیا از او محافظت کند ، بودجه و اسلحه ی مورد نیاز او را مجهز سازد و حکومت یک منطقه را در اطراف نجد به او بدهد . وزارت بریتانیا نیز تمام این خواسته ها را پذیرفت . بعد از این ، وزارت مستعمرات نقشه ی دقیقی برای محمد ابن عبدالوهاب تهیه نمود که باید آن را به اجرا می گذاشت .
چند بند از این نقشه ، عبارت بود از :
-تکفیر مسلمانان و حلال کردن قتل آنان ، غارت کردن اموالشان ، هتک ناموس آنان و فروختن زنانشان در بازار برده فروشان
- نابودی کعبه ، ممانعت از انجام حج و تحریک عشایر و قبایل به غارت قافله های حجاج و کشتن آنان
- ویرانی قبه ها ، ضریح ها و اماکن مقدسه ی مسلمانان در مکه ، مدینه و دیگر بلاد اسلامی
- توهین به پیامبر (ص) ،خلفای او و صحابه ی پیامبر
- ایجاد هرج و مرج ، آشوب و ترور در سرزمین های اسلامی
- انتشار قرآنی تحریف آمیز
پس از چند سال فعالیت ، وزارت مستعمرات توانست « محمد ابن سعود » را به طرف خود جلب کند و زمینه ی همکاری بین او و محمد ابن عبدالوهاب را فراهم سازد . آنها شهر « درعیه » را به عنوان پایتخت و مرکز حکومت دین جدیدشان انتخاب کردند . وزارت مستعمرات ، مخفیانه به حکومت جدید کمک مالی می کرد . حکومت جدید ، عده ای برده هم خریداری کرد . این برده ها، در واقع بهترین افسران وزارت مستعمرات بودند و زبان عربی را به خوبی می دانستند و یک دوره ی تعلیمات نظامی در جنگ های صحرایی دیده بودند .
یکی از نخستین کارهایی که ابن عبدالوهاب انجام داد ، ویرانی زیارتگاه های صحابه و اولیاء در اطراف « عینیه » بود . وی مسلمانان را به جرم توسل به انبیاء و اولیای الهی ، مشرک و بت پرست خواند و فتوا به تکفیر آنان داد . خونشان را حلال ، کشتن آنان را جایز و اموال آنان را جزو غنایم جنگی به حساب آورد و پیروان او به استناد این فتوا ، هزاران مسلمان بی گناه را به خاک و خون کشیدند .
« محمد جواد مغنیه » در کتاب « هذه هی الوهابیّه » نوشته است :
« پس از آنکه محمد ابن عبدالوهاب احساس قدرت کرد ، یاران خود را گرد آورد و آنها را برای جهاد تحریک و آماده نمود و به شهرهای اطراف که مسلمین در آن می زیستند نامه نوشت تا دعوتش را قبول کنند و به اطاعت او درآیند. او از کسانی که به اطاعت او در می آمدند یک دهم احشام و اموالشان را می ستاند و هر کس که با او از در مخالفت بر می خاست ، با یارانش به جنگ با او می پرداخت . او که به قتل ، خو گرفته بود ، اموال مردم را به تاراج می برد و اطفال و زنان را به اسیری می کشاند و شعارش این بود که به وهابیّت بگروید و گر نه برای شما قتل و برای زنانتان بیوگی و برای فرزندانتان یتیمی را به دنبال دارد .
انحراف در افکار
نمونه های افکار انحرافی ابن عبدالوهاب را می توان در روایات زیر مشاهده کرد :
1 . « زینی دحلان » نوشته است : « محمد ابن عبدالوهاب ، روز جمعه ای ، در مسجد درعیّه ، خطبه خواند و در آن خطبه گفت : هر کس به پیامبر (ص) توسل جوید ، کافر است . برادرش شیخ سلمان ، مخالف افکار و اقوال محمد بود . روزی دو برادر همدیگر را دیدند و شیخ سلیمان به برادرش محمد گفت : محمد ! در نظر تو ارکان دین اسلام چند تاست ؟ محمد پاسخ داد : پنج تا . شیخ سلیمان گفت : ولی تو ارکان اسلام را شش می دانی که ششمین آن این است : هر کس از تو پیروی نکند ، مسلمان نیست. »
2 . شخص دیگری از محمد ابن عبدالوهاب پرسید : « خداوند در هر شب از شب های ماه رمضان ، چه تعداد از مسلمانان را آزاد می کند و از عذاب می رهاند ؟ شیخ محمد گفت : در هر شب ماه رمضان 100 هزار نفر را آزاد می کند و در آخرین شب ماه رمضان به اندازه ی تمام این شب ها که آزاد کرد ، از آتش می رهاند و آزاد می کند . آن شخص گفت : کسانی که از تو پیروی می کنند ، به اندازه ی یک دهم آنچه تو گفتی ، نیستند . این هایی را که خداوند عزوجل آزاد می کند ، همه مسلمانند ، در حالی که تو فقط کسانی را که از تو پیروی می کنند مسلمان می دانی و معتقد به کفر دیگر مسلمانانی . محمد بن عبدالوهاب از جواب این شخص شگفت زده شد و سکوت اختیار کرد . »4
3 . زینی دحلان نوشته است : « وهابیان در زمان دولت « مسعود ابن سعید » (1165 ق ) 30 نفر از علمای خود را نزد وی فرستادند . شریف به علمای حرمین دستور داد با آن 30 تن مناظره کنند . علمای حرمین به مناظره نشستند ، بعد از مناظره ، متوجه فساد عقیده ی ایشان شدند ؛ لذا حاکم شرع نامه ای مبنی بر کفر آنان نوشت و دستور به حبسشان داد . لذا برخی از آن ها دستگیر و زندانی شدند و عده ای هم فرار کردند . »5
منابع
1 . سلفی گری ( وهابیت ) و پاسخ به شبهات ، علی اصغر رضوانی
2 . وهابیت از منظر عقل و شرع ، سید محمد حسینی قزوینی
3 . مؤسس مکتب وهابیت ، علی اکبر حسنی
4 . خاطرات مستر همفر ، ترجمه ی علی کاظمی
برچسب ها :
وهابیت ,
یکشنبه 92/4/16 — azadnagar -
نظر بدهید
یکی از دلایل تاسیس این وبلاگ کمک به شناخت هر چه بهتر این فرقه ضاله بود، این فرقه با اعمال ضد انسانی و خشونت آمیز، بزرگترین خیانت رو به اسلام در قالب پروژه اسلام هراسی غرب انجام داده . این فرقه که فرزند نامشروع سرویس های جاسوسی انگلیس امروز به مهمترین عامل تفرقه و خشونت در کشورهای اسلامی تبدیل شده و در هر موقعیتی به کرات ضربات جبران ناپذیری به پیکر امت اسلام وارد میکن. انشاالله خوب بشناسیمش و بتونیم مبارزه کنیم.
در چند بخش به طور کاملا خلاصه و انشاالله دقیق و مستند زوایای مختلف فکری و عملی این فرقه رو بررسی می کنیم.
بخش اول :
ابن تیمیه مرجع فکری که بود و به طور خاص چه اعتقاداتی داشت :
ابن تیمیه در سال 661 هجری در شهر حرّان از توابع شام متولد شد . در خانواده ای بزرگ شد که بیش از یک قرن پرچم دار مذهب « حنبلی » بودند . بعد از حمله ی مغول به اطراف شام،او به همراه خانواده اش به دمشق رفت و ساکن آن جا شد. ابن تیمیه پیش پدرش و اساتید دمشق درس خواند و از آخرین استادش،«شرف الدین احمد ابن نعمه مقدسی»، اجازه ی فتوا گرفت.بعد از فوت پدرش به اجتهاد رسیدو بر کرسی تدریس نشست. او دانشش را در تفسیر، فقه و عقاید کامل کرد و در نهایت با تمام عقاید مسلمانان و مذاهب رایج آن زمان به مخالفت برخاست.
وقتی عقاید ابن تیمیه به گوش علمای هم عصرش رسید، از نشر آن ممانعت کردند. بار ها از او شکایت کردند و چند باری به زندان افتاد و در نهایت مهاجرت کرد. ابن تیمیه در حالی از دنیا رفت که اجازه نداشت از کتاب و قلم استفاده کند.
برخی از فتواهای ابن تیمیه
1.نسبت جسمیت به خداوند.
2. تحریم نماز و دعا در کنار قبور اولیاء.2
3. تحریم قسم به غیر از خدا.3
4.تحریم زیارت قبور.4
5.تحریم استغاث به غیر خدا5
فتوا های او هیچ سندیتی نداشت. در واقع او خود مرجع فتواهایش بود. بر این اساس:
الف.به آیاتی که خداوند را منزه از جسمانیت می داند، بی اعتنا بود .
ب . تمام آیات قرآن را محکم ( صریح و روشن ) و تشابه را امری نسبی می دانست و به تصریح قرآن توجهی نداشت : « هو الذی انزل علیک الکتاب منه آیات محکمات هن ام الکتاب و اخر متشابهات . » 6
ج . احادیث و روایات را بدون توجه به سند و منبع ، تایید یا رد می کرد .
د . حقایق تاریخی ای که با عقایدش منطبق نبود ، انکار می کرد .
ز. اگرکسی با عقایدش مخالفت می کرد ، برای این که او را از سر راه بر دارد به او دروغ می بست و تهمت می زد . آن ها را به شرک متهم می کرد و قتلشان را واجب می دانست . 7
و . از نظر او هرگونه نوآوری و استفاده از اسلوب جدید در دین ، بدعت بود .
کج فهمی ها و سخنان مغرضانه ی ابن تیمیه باعث سلب اعتماد از او شد . « ابن بطوطه »ی جهانگرد در سفرنامه ی « رحلة ابن بطوطه » می نویسد : « در دمشق شخصی از بزرگان فقهای حنبلی به نام تقی الدین ابن تیمیه بود . او در هر عملی سخن می گفت ولیکن مشکلی در عقل خود داشت ... . » حتی هم فکران ابن تیمیه بسیاری از عقایدش را قبول نداشتند . « آلبانی » ، محدث وهابی در مورد رد « حدیث ولایت » از سوی ابن تیمیه می گوید : « عجیب است که چگونه شیخ الاسلام ابن تیمیه ، این حدیث را با وجود سندیت معتبر آن تکذیب و انکار می کند . این چیزی جز مبالغه گویی در رد شیعه نیست . »
ابن تیمیه در برخی کتابهایش از جمله « منهاج السنه » با تفاسیر آیات مباهله ، تطهیر ، انذار ، ولایت و مودت مخالفت می کند . او تمام احادیثی که مناقب حضرت علی (ع)را می گویند ، رد می کند .
ابن تیمیه در منهاج السنه تمام احادیث معتبری را که از پیامبر (ص) نقل شده ، نفی کرده است :
- حدیث ولایت : « أنت ولی کل مؤمن بعدی » ( تو بعد از من ، سرپرست مؤمنان هستی . )
- سد ابواب : « و سد الابواب کلها الا باب علی » ( و دستور داد تمام درها را به جز در خانه ی علی (ع) ببندند. )
- مدینه العلم : « انا مدینة العلم و علی بابها » ( من شهر علم هستم و علی (ع) دروازه ی آن است . )
- « اقضاکم علی » ( علی (ع) در قضاوت از شما برتر است . )
- « من احب علیا فقد احبنی و من ابغض علیا فقد ابغضنی » (هر که علی (ع) را دوست بدارد ، مرا دوست داشته است و هر که با او دشمن است ، با من دشمنی کرده است . )
- حدیث غدیر : « من کنت مولاه فهذا علی مولاه . »
طرفداری از مخالفان حضرت علی (ع)
ابن تیمیه با نوشتن نامه ای به پیروان فرقه ی « یزیدیه »8 حمایتش را از آنان اعلام می کند . او همچنین از « خوارج » و قاتلین امام علی علی (ع) دفاع می کند . 9
این کینه ورزی با علی (ع) را با توجه به حدیث رسول الله (ص) می توان درک کرد : « لایبغض علیا (ع) الا منافقا او فاسقا او صاحب الدنیا » 10 ( تنها منافقان ، فاسقان و دلبستگان به دنیا ، علی(ع) را دشمن می دانند . )
با توجه به ابعاد شخصیتی ابن تیمیه و انتقادهای مستمر علما از عقایدش که روزگاری موجب حذف او از تاریخ شد ، بعید به نظر می رسید بار دیگر ، افرادی داعیه دار تفکراتش شوند . اما تحولات جهانی ، پلی به طول پنج قرن بین جریان وهابیت و آراء او کشید .
منابع
1 . ابن تیمیه ، مؤسس افکار وهابیت ، علی اصغر رضوانی
2 . خدا از دیدگاه وهابیان ، علی اصغر رضوانی
3 . وهابیت از منظر عقل و شرع ، سید محمد حسینی قزوینی
4 . وهابیت ، مبانی فکری و کارنامه ی عملی . جعفر سبحانی
5 . سایت « ویکی پدیا » برای فرقه ی یزیدیه
6 . لغت نامه ی دهخدا
پی نوشت ها
1 . مذهب حنبلی ، چهارمین مذهب فقهی اهل سنت است
2 . المجموعة الرسائل ئ المسائل، ج1 ،ص60
3. همان،ص17
4. التوسل و الوسیله،ص156
5. الهدیة السنیه،ص40
6. آل عمران، آیه7
7.زیارة القبور،ص17 و18
8. یزیدیه فرقه ای است که پیروان آن ، برای شیطان صفت الوهیت و برای « یزید » مقام نبوت قائلند . بعضی ها می گویند این فرقه به دلیل تشابه نام یزید با کیش خود ، او را امام و قدیس خود می دانند .
9 . الوصیه الکبری ، ابن تیمیه ، ص 5
10 . تاریخ دمشق ، ج 42 ، ص 285 ، ح 8817
برچسب ها :
وهابیت ,