یکشنبه 92/7/28 — azadnagar - نظر

عملیات مسلم بن عقیل. پاسگاه های مرزی عراق خیلی زود به دست رزمنده های ایرانی فتح شد.

عملیات مسلم بن عقیل

ساعت 1:30 نیمه شب عملیات مسلم بن عقیل با رمز یا اباالفضل العباس آغاز شد. عراقی ها کاملا غافلگیر شدند.

در محور جنوبی عملیات ، رزمندگان مقاومت عراقی ها را در کهنه ریگ و گیسکه شکستند. در محور شمالی، در ارتفاع 402 و باقی قله های سلمان کشته، حوالی پاسگاه مرزی سان پاوا،عراقی ها بهتر جنگیدند اما تا ساعت 8:30  برتری د این منطقه هم با ایرانی ها بود. فرماندهان باید سریع تصمیم می گرفتند به ارتفاعات اکتفا کنند یا عملیات را برای فتح مندلی ادامه دهند؟

دامنه ارتفاعات گیسکه و حاشیه رودخانه کنگیر یکی از محورهای اصلی عملیات مسلم بن عقیل بود.

نیروی جدید لازم بود که نداشتند. پس تردیدها، فرماندهان را از ادامه ی عملیات در خاک عراق منصرف کرد.

در روزهای بعد ارتش عراق ضد حمله هایی برای بازپس گیری ارتفاعات انجام داد که با ایستادگی ایرانی ها ناکام ماند.

عملیات مسلم بن عقیل عملیاتی روحیه بخشی بود و تا حدودی فضای تبلیغاتی را به نفع ایرانی ها کرد. هاشمی رفسنجانی در خاطرات 9 مهرش نوشته است که : «قرار شد تبلیغات حساب شده انجام شود.»

منبع : کتاب دایره المعارف مصور جنگ ص 183

شنبه 92/7/27 — azadnagar - نظر بدهید

در جستجوی پیروزی

عملیات رمضان جبهه ی ایران را مبهوت کرده بود و عراق تبلیغات می کرد که شیرینی فتح خرمشهر را هم در کام ایرانی ها تلخ می کرد. در چنین شرایطی هیچ چیز بهتر از یک عملیات پیروز نبود.

فرماندهان موافق بودند در جبهه ی غرب چند عملیات نیمه گسترده انجام شود، اما اصلا موافق نبودند که جبهه ی اصلی جنگ جبهه ی غرب شود.

شناسایی ها را رزمندگان اطلاعات عملیات جبهه ی غرب آغاز کردند. شناسایی ها با موفقیت انجام شد.عراقی ها در این منطقه انتظار عملیات نداشتند.

نزدیک عملیات ، محسن رضایی، فرمانده سپاه، به جمع رزمنده ها آمد و برایشان سخنرانی کرد :

«در رمضان به اهدافمان نرسیدیم و دشمن حسابی تبلیغات کرده که ایران توان عملیاتیش را از دست داده است و از ما نفت هم نمیخرند و می گویند به زودی قدرت اقتصادی ایران از بین خواهد رفت . این عملیات مهم و سرنوشت ساز است.».

منبع : دایره المعارف مصور تاریخ جنگ ایران و عراق ص 18. الی 183

دوشنبه 92/7/22 — azadnagar - نظر بدهید

حافظ اسد بعد از فتح خرمشهر به سران کشورهای عربی چه گفت ؟!!

کشورهای منطقه که ابتدای جنگ به پیروزی های عراق دل خوش داشتند با تصمیم ایران برای تنبیه متجاوز آشفته شدند. حافظ اسد، رییس جمهور سوریه می گوید :

«بعد از پیروزی ایران در خرمشهر، روسای حکومت های منطقه تماس می گرفتند و می گفتند ایران می خواهد وارد خاک عراق شود. به آنها گفتم وقتی عراق جنگ را شروع کرد ، چرا چیزی نگفتید؟ می گفتند ایران می خواهد رژیم عراق را سرنگون کند و در این صورت آمریکا وارد معرکه می شود.

گفتم مگر عراق نمی خواست این کار را انجام دهد؟ شما بدانید آمریکا هم وارد نمی شود که اگر هم بشود خیلی بهتر است، چرا که دست ها رو می شود.»

منبع : کتاب تاریخ جنگ ایران و عراق ص 171  

یکشنبه 92/7/21 — azadnagar - نظر بدهید

کنفرانس غیرمتعهدها

شکست عملیات رمضان فضای تبلیغاتی جنگ را به نفع عراقی ها تغییر داد. کشورهای عضو کنفرانس غیر متعهدها، که پس از پیروزی های ایران برای برگزاری نشست بعدی در بغداد و ریاست صدام دچار تردید شده بودند، در مراحل اولیه ی شکست عملیات رمضان با قاطعیت اعلام کردند که کنفرانس در بغداد برگزار می شود.

وزارت خارجه شدید فعال شد تا میزبانی عراقی ها لغو شود، سوریه هم به کمک ایران آمد.

هم زمان یک گروه پروازی از جنگنده های ایرانی برای نا امن نشان دادن بغداد به پرواز درآمد. آنها یک پالایشگاه را بمباران کردند ولی پدافند عراق اجازه نداد هواپیماها به ساختمان کنفرانس غیرمتعهدها نزدیک شوند.

آنها هواپیمای خلبان ایرانی، عباس دوران ، را زدند و او هواپیمای آتش گرفته اش را به ساختمان کنفرانس کوبید.

دوان در دفتر خاطراتش نوشته بود : «ماموریت خطرناکی است. حتی ممکن است دیگر زنده برنگردم. اما من خودم داوطلبانه خواسته ام که این ماموریت را انجام بدهم.....».

با نا امن شدن آسمان بغداد و رایزنی های دیپلماتیک، صدام تحت فشار کشورهای دیگر 11 مرداد از برگزاری و ریاست کنفرانس انصراف داد و کنفرانس به دهلی نو منتقل شد.

منبع :برگرفته و خلاصه شده از کتاب پلاک های آسمانی. خاطرات خلبان عباس دوران.

شنبه 92/7/20 — azadnagar - نظر بدهید

اختلاف در جبهه ی ایران

شکست عملیات رمضان آن قدر تلخ بود، که سخت ترین روزهای فرماندهان جنگ را رقم زد. محسن رضایی جلسه ی فرماندهان سپاه را با این جمله ها آغاز کرد : «دیشب یکی از شب های بسیار نگران کننده عمرم بود. هنگامی که شرح غم انگیز اظهار عجزفرماندهان تیپ را شنیدم، احساس کردم که دوستان و همکارانم با مشکلاتی روبه رو شده اند که باید آنها را حل کرد.

عزیزان اگر قصد ماندن دارید ، بیایید با هم سوگند یاد کنیم و جلو برویم. مگر چه شده که با بروز یک مشکل این قدر زود عصبانی شده اید؟».

اما برخی فرماندهان می گفتند مشکل در جای دیگری است.

حسین خرازی، از فرماندهان تیپ های سپاه : « این مساله که عنوان می شود برخی از برادران نمی خواهند بجنگند باید بگویم این گونه نیست. برای نمونه، دیروز یک گردان از رزمندگان محله خود ما به من گفتند ما تازه آمده ایم و آموزش هم ندیده ایم، بگذارید ما دست کم دو تا سه روز آموزش ببینیم، بعد هر کجا خواستید، می رویم. اما اگر تکلیف این باشد که هم اکنون خود را برای عملیات آماده کنیم، همین حالا هم آماده هستیم.»

بحث های بعدی فرماندهان سپاه با هم دور از این فضا نبود و مشکل مهم تر اختلاف محسن رضایی و صیاد شیرازی بود. آنها در بحث ها به نتیجه نمی رسیدند و هر کدام اشکالات گروه دیگر را تذکر می داد. اختلافاتی که در ادامه ی روند جنگ تاثیرگذارتر شد.

منبع : کتاب دایره المعارف مصور 8 سال جنگ ایران و عراق ص 170

پنج شنبه 92/7/18 — azadnagar - نظر بدهید

قرارگاه فرماندهی عملیات رمضان

هوا گرم نبود. داغ بود.

قابلمه های یخ روی بیسیم ها که نسوزند.

شکست تلخ عملیات رمضان

24 تیر 1361 در هوای داغ خوزستان، عملیات رمضان آغاز شد، ... در رمضان، عراق هیچ کدام از اشتباهات قبلیش را تکرار نکد و همین ایرانی ها را کاملا غافلگیر کرد.... تیم های شکار تانک آن قدر تانک های ارتش عراق را شکار کردند که در هیچ عملیاتی سابقه نداشت و بعد ها هم تکرار نشد، اما تانک های عراقی تمام نمی شدند ، هر کدام را می زدی برایش جایگزین داشتند.

در رمضان صحنه های سخت و تلخ زیاد بود «عده ای رفتند مجروح های شب قبل را بیاورند . وقتی برگشتند گریه می کردند. می گفتند همه شهید شده اند. پرسیدیم تیر خلاص به شان زده بودند ؟ گفتند نه، از تشنگی»

«طبق دستور برمی گشتیم عقب. بعضی از بچه هایی را که روی زمین افتاده بودند می شناختم. رفتم بالای سرشان.زخمی نبودند. تکان هم نمی خوردند. سرم را روی سینه شان که گذاشتم می شنیدم که قلبشان آرام می زند. لب هاشان خشک خشک بود. گرمای بالای 50 درجه که می جنگی، تیر و ترکش لازم نیست، چند ساعت به ت آب نرسد کارت تمام است.»

ضربه ی رمضان آن قدر سنگین بود که تا ماه ها فرمانده سپاه تلاش می کرد آثار آن را از فرماندهان بزداید...

منبع : کتاب دایره المعارف 8 سال جنگ ایران و عراق ص 168.169

چهارشنبه 92/7/17 — azadnagar - نظر بدهید

جواب وزیر خارجه در قبال پایان جنگ

پس از فتح خرمشهر!!

ایرانی ها نمی توانستند به هیچ کس اعتماد کنند؛ حتی به سازمان ملل و شورای امنیتی که پس از دو سال شکوت به شدت فعال شده بود با قطع نامه 514 ولایتی، وزیر خارجه ایران، درباره آن گفت :

«وقتی تمامیت و یک پارچگی ارضی کشور ما از سوی مزدوران عراقی در معرض تهدید قرار گرفته بود، سازمان ملل متحد کجا بود؟ ارتش تجاوزگر عراق حدود دو سال در خاک جمهوری اسلامی ایران بود اما در این فاصله شورای امنیت حتی یک جلسه هم برای بررسی این اشغال گری وحشیانه و غیرقانونی تشکیل نداد. اما حالا وقتی ما می کوشیم تا از حقوق سلب شده خود دفاع کنیم، ناگهان شورای امنیت این سر و صدا را به راه می اندازد.»

فردایش، رجایی خراسانی، سفیر ایران در سازمان ملل متحد، گفت : «آیا شما منتظر آن بودید تا ما بجنگیم و خودمان را به مرزها برسانیم و سپس هر کدام با دیگری خداحافظی کرده و راه خودمان را برویم؟».

منبع : کتاب دایره المعارف مصور جنگ 8 ساله ایران و عراق ص 165 - 166

دوشنبه 92/7/15 — azadnagar - نظر بدهید

نجات دیکتاتور

آمریکایی ها از زمستان سال 60 سقوط صدام را پیش بینی کرده بودند آنها پس از عملیات طریق القدس به شدت نگران سقوط صدام بودند....

هاوارد تیچر ، از مقامات نظامی پنتاگون می گوید :

«پس از سقوط خرمشهر رابطه ما فقط یک تبادل اطلاعات معمولی نبود. ما به عراق هر چه را که لازم داشت تا از ایران شکست نخورد دادیم. ما تمام آسیب پذیری های خطوط دفاعیشان را تشخیص دادیم و مطلعشان کردیم. می دانستیم اگر این کار را نمی کردیم، ارتش ایران تا بغداد پیش می رفت. تصور استقرار یک حکومت شیعی در جنوب عراق ما را تا سر حد مرگ شکنجه می داد. ما با پیش نهادهای استراتژیک مان صدام و خطوط دفاعی آب کش شده اش را نجات دادیم.»

منبع : ماکس پری، کسوف، ص 712

یکشنبه 92/7/14 — azadnagar - نظر بدهید

آیا وارد خاک عراق بشویم یا نه ؟

«فرماندهان نظامی وقتی آمار تلفات و خسارت های عراق در عملیات های گذشته را جمع می زدند و از توان اولیه ارتش عراق منها می کردند، بیش از 50 درصد توان عراق از بین رفته بود ....».

هنوز خرمشهر آزاد نشده بود که هاشمی از امام مجوز ورود به خاک عراق را می خواست و امام اجازه نداد. پس از آزادی خرمشهر امام هم با پایان جنگ مخالف بود و هم با ورود به خاک عراق. استدلال های سیاسیون و نظامیان امام را متقاعد کرد.

فرماندهان نظامی و مسئولان سیاسی معتقد بودند اگر با یک عملیات به رودخانه ی اروند بچسبیم و بالا سر بصره قرار بگیریم، حتما صدام سقوط می کند، اما امام خمینی با ورود به خاک عراق مخالف بود. می گفت :

مردم عراق آسیب می بینند ، فشار بر ما زیاد می شود، کمک ها به عراق بیشتر می شود، امام می گفت بدون اینکه وارد خاک عراق بشویم برای سقوط صدام فشار بیاوریم. فرماندهان معتقد بودند اگر عراق بداند وارد خاکش نمی شویم فشارها را تحمل می کند، اما اگر بالاسر بصره باشیم نمی تواند دوام بیاورد.

در جلسه ی دوم فرماندهان و مسئولان با امام، امام متقاعد شد و گفت در جایی عملیات کنید که مردم عراق آسیب نبینند.

منبع : دایره المعارف مصور 8 سال جنگ ایران و عراق ص 163

پنج شنبه 92/7/11 — azadnagar - نظر بدهید

خاطره ای بسیار جالب از سردار غلام علی رشید از فتح خرمشهر:

لحظاتی بیشتر به فتح خرمشهر نمانده بود.

صف اسرای 20 هزار نفری عراقی ها

«.... وارد یکی از منازل مخروبه شهر شدم، کفِ خانه رساله حضرت امام پاره پاره افتاده بود. چند تا عکس بچه ها و پدر خانواده هم بود. یک صفحه از مجله ای که در خانه بود توجه ام را جلب کرد. مجله را برداشتم. عملیات «دین بین فو» در آن تشریح شده بود. یک عملیات معروف در ویتنام که بر علیه متجاوزین فرانسوی صورت گرفته بود و در بسیاری از کتاب های نظامی درباره اش بحث شده است.

در جلسه ای که معمولا بعد از هر عملیات تشکیل م شد و در آن نقاط ضعف و قوت و تجارب عملیات بررسی می شد عملیات بیت المقدس را با عملیات دین بین فو مقایسه کردم :

زمین آن عملیات 20.8 کیلومتر ، یعنی حدود 160 کیلومتر مربع بوده است. زمین عملیات بیت المقدس حدود 5400 کیلومتر بود. فرانسوی هایی که در این زمین دفاع می کردند 20 گردان پیاده بودند و 10 گروهان چترباز و 4 گردان توپ خانه، یعنی حدود 20 هزار نفر. عراقی ها حدودا با 80 گردان نیروی پیاده، 34 گردان توپ خانه، یعنی حدود 500 قبضه توپ، همچنین 1400 تانک و 1200 نفربر، یعنی بالغ بر 80 هزار نیرو از منطقه دفاع می کردند.

حاصل نبرد ویتنامی ها 7000 اسیر، 1600 کشته، 4500 مجروح و 100 مفقود الاثر برای فرانسوی ها بود.

در نبرد عظیم ما حدود 20 هزار اسیر و 25 تا 30 هزار نفر کشته و زخمی برای عراقی ها حاصل شد. به این آمار باید تجهیزات، هواپیماها و هلیکوپترهای دشمن را هم اضافه کرد.»

منبع : کتاب دایره المعارف جنگ 8 ساله ایران و عراق ص 160