دوشنبه 92/7/8 — azadnagar -
نظر بدهید
دستوری جالب از شهید حسن باقری برای شناسایی عملیات بیت المقدس :
حسن باقری، فرمانده اطلاعات عملیات سپاه، گفته بود همه چیز را گزارش کنید. حتی این که فلان جا هیچ خبری نیست، برای من خبر است. می گفت :
«پشت دوربین دیده بانی هم که می نشینی باید با دقت از منطقه عبور کنی و خودت را همان جا ببینی که داری نگاهش می کنی. قدم به قدم هدف ها را تعقیب کن. آن قدر تمرکز کن که به جای دیگری توجه نداشته باشی. باید به عمق منطقه بروی و حس کنی روی زمین راه می روی. همان اندازه که روی زمین رفتنت طول می کشد با چشم برو. تمام پستی بلندی ها را طی کن. وقتی به دکل ابوذر برمیگردی باید همان قدر خسته باشی که انگار پیاده رفته ای.»
منبع : کتاب دایره المعارف مصور جنگ 8 ساله ایران و عراق ص 153
برچسب ها :
تلخ و شیرین های جنگ ,
یکشنبه 92/7/7 — azadnagar -
نظر بدهید
خاطره ای جالب از شناسایی عملیات بیت المقدس
«گروهی از نیروهای شناسایی بارها از رودخانه کارون گذشتند و هر شب ده ها کیلومتر پیاده منطقه را شناسایی کردند. پاهاشان تاول زده و زخم شده بود. دردناک. شبی خواستند به بچه ها استراحت بدهند. فرمانده می گفت امکان ندارد . به هیچ وجه. یک شب عقب افتادن عملیات هم به صلاح نیست. خودم هم راهتان می آیم. می گفت تمامش کنید. دستتان باید به جاده بخورد. می خواست مطمئن شود گردان ها شب عملیات بدون درگیری تا جاده می روند. می گفت اگر قبل از رسیدن به جاده با عراقی ها درگیر وند، قتل عام می شوند. بچه های شناسایی پوست و استخوان شدند. هر کدام ده دوازده کیلو کم کرده بودند. اما شب آخر به جاده دست زدند. آن قدر رفتند بین عراقی ها شناسایی که جای دقیق تمام امکانات و تجهیزات عراقی ها را بلد شدند.
به روایت سردار حسین همدانی
برچسب ها :
تلخ و شیرین های جنگ ,
پنج شنبه 92/7/4 — azadnagar -
نظر بدهید
بر لبه پرتگاه
در عراق، فاجعه ی شکست، جایگاه صدام را متزلزل تر کرد. افرایم کارش می نویسد : «عملیات فتح المبین بزرگترین عملیات تا آن روز جنگ بود. در عملیات فتح المبین عراق تحقیر آمیزترین شکست از زمان شروع جنگ را متحمل شد. تقریبا سه لشکر خود را کامل از دست داد. گزارش ها نشان می داد که پانزده تا بیست هزار نفر هم اسیر داده است.»
23 فروردین ، سوریه با ایران توافق کرد لوله های نفتی عراق را ، که از سوریه می گذشت، بست. صدام به فاجعه نزدیک شده بود.
شب در جلسه فرماندهان حزب بعث صدام از تاریخچه ی حزب بعث و دشمنی های سوریه گفت ... صدام گفت ما حاضریم هم الان خاک ایران و خرمشهر را تخلیه کنیم ولی چه تضمینی وجود دارد که در صورت عقب نشینی ما ایران به عراق حمله نکند.... در آن جلسه صدام سخت می توانست جمله ای قدرتمندانه بگوید . می گفت من دیگر آن صدامی نیستم که در کاخ ریاست جمهوری بنشینم. به مرزهای جنگ می روم و با ایرانی ها می جنگم.
برچسب ها :
تلخ و شیرین های جنگ ,
چهارشنبه 92/7/3 — azadnagar -
نظر بدهید
آن انسان بزرگ و مخلص که هیچچیز را براى خودش نمىخواست و همهى کارها را براى خدا مىکرد درقضیهى قطعنامه گفت: کاسهى زهر را نوشیدم، این تلخى را او تحمل کرد تا کاسهى شهد و شیرینى پیروزى را به ملتش چشاند و کامشان را شیرین کرد
برچسب ها :
تلخ و شیرین های جنگ ,
چهارشنبه 92/7/3 — azadnagar -
نظر بدهید
ویلیام کیسی رییس کل آژانس اطلاعات مرکزی آمریکا
تاثیر عملیات طریق القدس در آذر 1360 برسازمان های اطلاعاتی آمریکا
ماکس پری، بازتاب پیروزی های ایران را در آمریکا چنین روایت کرده است :
«ویلیام کیسی، رییس کل آژانس اطلاعات مرکزی آمریکا، در آن ماه گزارش هایی از جنگ ایران و عراق دریافت کرده بود که لرزه بر اندام اعضای عالی رتبه ی دستگاه سیاست خارجی آمریکا می انداخت. به گزارش کارشناسان سیا حملات ارتش عراق علیه ایران با ناکامی متوقف شده بود و آرایش نظامی ارتش عراق که بیش از حد لازم گسترش یافته بود، بسیار بد رهبری می شد. میدان جنگ به سلاخ خانه ای تبدیل شده بود و علاوه بر این، به کیسی گزارش داده بودند که تلاش ها برای متحد کردن نیروهای کرد علیه دولت تهران با شکست مواجه شده است. ... وضع صدام خطرناک به نظر می رسید»...
ویلیام کیسی با برزان ابراهیم تکریتی ، برادر ناتنی صدام و رییس دفتر مرکزی اطلاعات عراق، در امان، پایتخت اردن، گفت و گو کرد. در آن ملاقات ، کیسی گفت ایالات متحده مایل است با عراق روابط مستقیم اطلاعات برقرار کند تا مطمئن شود که عراق می تواند در برابر حمله های ایران ایستادگی کند.
او سپس جزئیات برنامه اش را مطرح کرد. کیسی نقشه هایی را، که سیا از آرایش نظامی نیروهای ایرانی و عراقی تهیه کرده بود، مطرح کرد و توضیح داد که بر اساس آنها کارشناسان آمریکایی عقیده دارند نیروهای ایران می توانند جلوی هر گونه حرکت عراقی ها را سد کنند.
منبع : دایره المعارف مصور 8 سال جنگ ایران و عراق ص 142
برچسب ها :
تلخ و شیرین های جنگ ,
یکشنبه 92/6/31 — azadnagar -
نظر بدهید
عملیات محمد رسول الله
پس از عملیات مطلع الفجر، رزمندگان جبهه ی غرب عملیات محمدرسول الله را در منطقه ی پاوه و مریوان (در منطقه کردستان) انجام دادند.
احمد متوسلیان (فرمانده سپاه مریوان) : « به خدا سوگند که ما خود را به آب و آتش زدیم تا بتوانیم به مرز برسیم و با صدام بجنگیم. ما در غرب در دو جبهه می جنگیم. یکی جبهه ی داخلی که گروه های ضد انقلاب هستند و می دانیم چه تعداد برادران ما را شهید کردند.
دیگری جبهه ی صدام. وقتی صحبت از جنگیدن و شهید دادن می شود، صحبت از جنگیدن در نُه متر برف است. جایی که انسان یخ می بندد و تحمل ده دقیقه نگهبانی سخت است. به شکرانه ی خدا برادران ما تا کنون مقاومت کرده اند. ».
دوازدهمین روز زمستان سال 60 عملیات محمد رسول الله در منطقه دره شیلر در کردستان انجام شد. «سرما تا مغز استخوانشان نفوذ می کرد. هفت هشت ساعت پیاده روی و بالا رفتن از قله ها اگر در پرتگاه ها سقوط نمی کردند توانی برایشان نمی گذاشت. بعضی وقتی به هدف هایشان رسیدند و نیروهای دشمن در مقرهایشان را محاصره کردند آن قدر یخ زده بودند که دستان شان قدرت چکاندن ماشه نداشت.»
عملیات شروع موفقی داشت، اما سرمای هوا اجازه ی ادامه عملیات را نداد. رزمنده ها قبل از برگشتن در انبار مهمات تیپ 16 زرهی ارتش عراق را خرج گذاری کردند و وقتی دور شدند منفجرش کردند. تمام منطقه به لرزه در آمد و دقایقی بعد دومین انبار مهمات دشمن در منطقه ی گملی منفجر شد.
منبع : کتاب دایره المعارف تصویری جنگ 8 ساله ایران و عراق ص 137
برچسب ها :
تلخ و شیرین های جنگ ,
شنبه 92/6/30 — azadnagar -
نظر
عملیات مطلع الفجر
20 آذر عملیات در دو محور صخره های موازی و شیاکوه آغاز شد. عملیات در شیاکوه موفق بود و رزمندگان به سرعت سنگرهای دشمن را پشت سر گذاشتند ... اما در محور صخره های موازی عملیات شکست خورد ... چند هزار رزمنده ایرانی در شیاکوه محاصره بودند و جبهه ایران تا یک شکست فاجعه امیز فاصله ی زیادی نداشت.
نبرد تنگ کورک
رحیم صفوی و صیاد شیرازی به جبهه غرب رفتند تا با هم فکری فرماندهان آن جبهه چاره ای بیاندیشند.
همدانی ها آماده ی حمله شدند و پس از شناسایی 28 آذر به دشمن حمله کردند. نبرد سخت و غریبی آغاز شد
« هر کس که زنده بود و نای حرکت کردن داشت در آن لحظه ها فقط به فکر دفع پاتک بعثی ها بود. همه به شدت ضعف کرده بودیم. آن جا بود که همان مختصر کشمش علامه قانع و رفقایش رو شد و به داد ما رسید. با دقت کشمش ها را بین بچه ها تقسیم کردیم. به هر نفر، چند دانه کشمش رسید. سفارش کردیم آنها را نخورند، روی زبانشان بگذارند و بمکند.
این جوری قدری بزاق دهانشان ترشح می کرد و از عطششان هم کم می شد.
در جمع نیروهای قادر به رزم ما ، کسی باقی نمانده بود که دست کم یک ترکش نخورده باشد. بدترین عذاب ما بی خوابی بود. سه شبانه روز نخوابیده بودیم....».
رزمنده های همدانی آن قدر مردانه جنگیدند که ارتش عراق بخشی از نیروهایش در شیاکوه را به منطقه ی تنگه کورک بکشاند.
رزمنده های ایرانی در شیاکوه از محاصره نجات پیدا کردند و موقعیتشان را در ارتفاع های آزاد شده تثبیت کردند.
برچسب ها :
تلخ و شیرین های جنگ ,
شنبه 92/6/23 — azadnagar -
نظر بدهید
آذر 1360، عملیات طریق القدس . آزادی بستان و چزابه
شهید حسن باقری مسئول اطلاعات عملیات سپاه در جنگ
شناسایی موفق
نیروهای شناسایی زیر نظر حسن باقری، فرمانده اطلاعات عملیات سپاه، شدید و دقیق کار می کردند. تا راه های نفوذ در سرزمین های اشغالی را بیابند. یکی از نیروهای شناسایی می گوید :
«24 ساعته دشمن را زیر نظر داشتیم و هر 24 ساعت آخرین اخبارشان را به کسی که برایمان غذا می آورد می دادیم. حتی کیدانستیم فرمانده تیپ دشمن هر صبح از هشت تا هشت و نیم بیرون سنگرش ورزش می کند، تعداد نخل ها، نفربرها، سنگر ها، دیده بان ها، زمان تعویض، زمان تیراندازی و زمان توزیع غذایشان را هم می دانستیم.»
جاده ی پیروزی
غروب هفتم آذر 1360، هوا رو به تاریکی می رفت. نیروهای اطلاعات عملیات جاده میان تنگه ی چزابه را که نیروهای جهاد ساخته اند با فانوس های روشن علامت گزاری کردند. شب رزمنده ها از میان فانوس ها پیش رفتند.
عملیات طریق القدس
5 دقیقه بعد از نیمه شب هشتم آذر، فرماندهان رمز عملیات «یاحسین» را اعلام می کنند و عملیات طریق القدس آغاز می شود.
در محور شمالی، رزمنده ها جنگ را در حالی آغاز می کنند که قبل از آنکه عراقی ها بیدار شوند آنها خودشان را به توپ خانه ی عراق رسانده اند. کار جنگ به درگیری تن به تن سرِ توپ خانهی عراق رسیده است و رزمنده ها موفق می شوند بعد از نبردی سخت توپ خانه عراق را تصرف کنند. نیروهای عراقی هم که توپ خانه شان را از دست داده اند عقب نشینی می کنند.
رزمندگان آنها را تعقیب کرده و مقر تیپ را می گیرند.
در محور جنوبی، عراق موانع و نیروهای بیشتری دارد و کار سخت شده است. بخشی از نیروهای محور شمالی به سمت بستان می روند تا به نیروهای محور جنوبی کمک کنند. آنها بستان را می گیرند و قدری از فشار بر محور جنوبی می کاهند.
صبح روز اول عملیات، رزمندگان بستان را آزاد و خبرش را به تهران مخابره می کنند. خبر مردم را شاد می کند ؛ این اولین خبر آزادی یک شهر است که مردم می شنوند.
منبع : دایره المعارف مصور جنگ 8 ساله ایران و عراق ص 134
برچسب ها :
تلخ و شیرین های جنگ ,
پنج شنبه 92/6/21 — azadnagar -
نظر بدهید
آذر 1360؛
عملیات طریق القدس آزادی بستان و چزابه
سرتیپ نیاکی (فرمانده لشکر 92 زرهی ارتش) مخالف جدی طرح عملیات بود و بحث ها به جدل تخصصی کشیده بود. حسن باقری گفت من و سرتیپ نیاکی می رویم و رمل ها و دیدگاه های مسلط بر دشمن را شناسایی می کنیم. اگر در این شناسایی او به اطمینان نرسید، عملیات را به تصویب نرسانید. فرماندهان ارتشی و سپاهی با هم به شناسایی رفتند و به نتایج خوبی رسیدند.
فرمانده ارتشی می گفت مطمئن ام پیروز می شویم. این برادران ما را جاهایی بردند که می توان بهترین و کارسازترین ضربات را به دشمن وارد کرد. فرمانده سپاهی هم می گفت : به ارتشی ها اعتقاد پیدا کردم.
می خواستیم به آنها نشان دهیم شناسایی چقدر سخت و طاقت فرساست و آن ها نمی توانند پابه پای ما بیایند. ولی هر جا رفتیم آمدند.
منبع : دایره المعارف مصور 8 سال جنگ ایران و عراق ص 132
برچسب ها :
تلخ و شیرین های جنگ ,
سه شنبه 92/6/19 — azadnagar -
نظر بدهید
تجربه ده ماه جنگ
محسن رضایی 27 ساله که دو هفته قبل از عملیات فرمانده سپاه شده بود می گوید :
« ثامن الائمه در واقع نتیجه ده ماه جنگ سپاه بود و سپاه با عملیات های محدودی که قبل از آن انجام داده بود تجربه های خوبی به دست آورده بود.اول، یک ارزیابی از دشمن به دست آورد که ضعف و قوت او چیست؟ ... سپاه فهمید که باید شب حمله کند. فهمیدیم خودمان باید دشمن را بیرون کنیم؛ خودمان یعنی نیروی پیاده. خودمان یعنی جنگ شهادت طلبانه. خودمان یعنی جنگ نزدیک که همین مطلب تئوری جنگ سپاه شد.
سپاه معتقد بود باید به میان نیروهای دشمن رفت و سپس دشمن را از درون منفجر کرد. فرق نبرد سپاه با جنگ های چریکی این است که در جنگ های چریکی تعداد نفرات در هر کیلومتر بسیار کم است، اما ما تعداد نفراتمان در هر کیلومتر بسیار زیاد بود. وقتی ما وارد شبکه دشمن می شدیم، ارتباط فرماندهی و حتی اطلاعات دشمن کامل از بین می رفت. وقتی نبرد شروع شد، ده ها تانک و ماشین آتش می گرفت و در زمان کوتاهی بخش قابل توجهی از دشمن محو می شد....
برچسب ها :
تلخ و شیرین های جنگ ,