سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

شهید مطهری

به هر اندازه که انسان بیشتر به اشیاء عادت داشته باشد، بیشتر به آنها بسته است و اسیر آنهاست، و به هر اندازه که انسان اسیر باشد آزادی ندارد.

شهید مطهری/احیای تفکر اسلامی/ص 91

 





برچسب ها : شهید مطهری  ,

جملات ناب

تمام عروسک های دنیا یتیم می ماندند;

اگر خدا دختر را نمی آفرید!
 

 





برچسب ها : جملات ناب  ,

امام حسین

نامه های کوفیان به امام حسین (ع) : 

شیعیان در منزل سلیمان بن صرد خزایی گرد آمدند، سلیمان گفت: معاویه مرده است و حسین (ع) از بیعت خود داری کرده رهسپار مکه شده است و شما شیعیان او و پدر اویید! اگر مطمئنید که او را یاری کرده با دشمنش می جنگید به او نامه بنویسید و اگر از ترس و سستی خود بیم دارید او را فریب ندهید.گفتند: نه! بلکه ما با دشمن او جنگیده و خود را فدای او می کنیم. سلیمان گفت: پس نامه بنویسید و آنان نوشتند: به نام خداوند بخشنده مهربان؛ این نامه به حسین بن علی (ع) از سلیمان بن صرد، مسیب بن نجبه، رفاعه بن شداد، حبیب بن مظاهر و پیروان مومن و مسلمان کوفی اوست. سلام بر تو باد. در ستایش خدایی که هیچ معبود به حقی جز او نیست با تو هم زبانیم. اما بعد ستایش خدایی راست که دشمن بیدادگر کینه توز تو را در هم شکست همان کسی که بر این امت چیره گشت و با نیرنگ آنان را ربود.بیت المال امت را غصب کرد و بدون رضای آنان بر آنان فرمان راند، خدایش از رحمت خویش دور دارد چنان که قوم ثمود را دور داشت. اکنون ما مردم عراق رهبری نداریم. به سوی ما رهسپار شو امید است خدای متعال به وسیله تو ما را به حق فراهم آورد .





برچسب ها : همراه حسین از مکه تا کربلا  ,

جملات ناب

باران باش و ببار 

نپرس، کاسه های خالی از آن کیست ؟ 

 

 





برچسب ها : جملات ناب  ,

خاطرات دکتر روحانی پرونده هسته ای

خاطرات دکتر روحانی از پرونده هسته ای :

برخی سران کشور اصرار داشتند تا اینجانب مسئولیت پرونده هسته ای را بپذیرم، ولی من قبول نمی کردم. استدلال من این بود که من عضو هیچ یک از دو جناح قدرتمند کشور نیستم و در نتیجه ممکن است هدف مناسبی برای حملات ناروای افراطیون دو طرف باشم. آن شب 13/7/1382 با مقام معظم رهبری برنامه ملاقات داتم. در پایان آن ملاقات ، مقام معظم رهبری به من فرمودند چرا مسئولیت پرونده هسته ای را نمی پذیرید؟ حالا که همه مسئولین متفق القول هستند که شما مسئولیت را بپذیرید و آقای رئیس جمهور هم به شما حکم داده اند، «خذها بقوه» (با همه نیرو آن را در اختیار بگیرید). من در پاسخ ، دلایل خود را برای نپذیرفتن مسئولیت توضیح دادم. ایشان فرمودند :

«این باری است بر دوش من، بگیر بر دوش خودت!» لحظه ای سکوت کردم و سپس گفتم حالا که نظر شماست ، می پذیرم.

منبع : کتاب روایت تدبیر و امید ص 99 





برچسب ها : تیغ خاطرات  ,

شیخ ابوالحسن خرقانی بر سر درِ خانقاه خویش نوشته بود :

آن کس که بدین سرای درآید نان و آبش دهید و از ایمانش نپرسید، چون آن کس که به درگاه خدای باریتعالی به جان ارزد البته در خوان بوالحسن به نان ارزد.

منبع : کتاب هزار و یک حکایت تاریخی ج 4 ص 160





برچسب ها : داستان های کوتاه  ,

دکتر علی شریعتی

دکتر علی شریعتی :

... کسی را در جامعه امروز نمی شود از زمان، از قرن و از جامعه جدا کرد و در شیشه الکل استریلیزه نگهش داشت. اگر بتواند کسی با یک دیکتاتوری شدید وحشیانه فرزندش را در شرایطی این چنین یک سال، دو سال و سه سال نگه دارد، بعد در یک چشم به هم زدن، اولین بار که فرزندش از این قفس بپرد، این سه سال را به سی سال جبران خواهد کرد....

منبع : کتاب میعاد با ابراهیم ص 172  





برچسب ها : دکتر علی شریعتی  ,

سیاسی

روایت بیژن زنگنه از گریه حسن روحانی  

زنگنه گفت: چند روز پیش آقای روحانی گفتند که من خیلی متاثر شدم. ایشان گفت یکی از وزیران پیشین آمد پیش من و به من گفت که من رفتم امارات و خواهش کردم و یک مقدار پول از آنها گرفتم و آوردم ایران. آقای روحانی گفتند ایشان وقتی که رفتند من نشستم و گریه کردم که کشور ما به کجا رسیده که وزیر ما باید برود و از یک شیخ اماراتی خواهش کند که چهار قران پول به ما بدهد برای امور جاری کشور. این عزت ماست؟

 شامگاه پنجشنبه هفته گذشته در سالن اجتماعات باشگاه نفت، فارغ‌التحصیلان دانشکده صنعت نفت در جلسه‌ای با حضور بیژن نامدار زنگنه یاد و نام شهید تندگویان را با حضور خانواده وی گرامی داشتند.

به گزارش خرداد، وزیر نفت دولت یازدهم طی سخنانی در این جلسه با انتقاد از تهمت‌زنی‌ها و بداخلاقی‌های سیاسی، آن را در راستای منویات و خواست شهدا و خدمتگزاران به نظام جمهوری اسلامی ندانست و تصریح کرد: طوری اقدام کنیم که هر ایرانی افتخار کند به ایرانی بودنش.

وی ادامه داد: در این سال‌ها مکررا نزول کردیم. شعارها بزرگ و عمل‌ها خراب شد. چرا مردم ما هر روز باید فقیرتر شوند؟ یک زمانی بود که حدود صد هزار نفر در عسلویه کار می‌کردند و محتاج کسی نبودند. چرا باید امروز به این روز بیفتند و تمام توسعه کشور را به هم بریزیم و شعار بدهیم؟

زنگنه در ادامه اظهار کرد: با شعار نمی‌شود کشور را پیش .برد با شعور و خرد باید کشور را پیش برد. چرا در این کشور آدم‌های صالح و توانمند باید کنار گذاشته شوند و یک‌سری افراد که در هیچ‌جا کار جدی به آنها داده نمی‌شد، باید کارها را به دست بگیرند؟ خوب معلوم است که کارها خراب می‌شود. این خلاف سنت خداست که خراب نشود.

وی در ادامه با انتقاد از رفتارهای چند سال گذشته گفت: تا یک زمانی علی‌رغم بالا و پایین‌هایی که بود، جریان کشور رو به پیشرفت بود ولی از سال 84 به بعد یک وقفه‌ای ایجاد شد. ما نباید دیگر در گذشته سیر کنیم. افراطی‌گری همیشه باید محکوم بشود و همیشه باید با تحجر مبارزه کرد و ما نباید در این بمانیم. خداوند به ما فرصت داده و ما باید از این فرصت برای اعتلای کشورمان استفاده کنیم. ما باید طوری رفتار کنیم که دیگران پیشرفت ما را ببینند.

زنگنه با ذکر خاطره‌ای خاطرنشان کرد: من یک روز پیش امیر قطر رفتم. امیر قطر به من گفت من غبطه می‌خورم به آنچه که شما در پارس جنوبی دارید انجام می‌دهید. ما باید دوباره کاری بکنیم که دیگران به ما غبطه بخورند. البته رهایی ما از مشکلاتی که برای کشور به وجود آمده بود با دعای خانواده شهدا و تلاش عده‌ای صورت پذیرفت. ان‌شاءالله همه با هم در راه شهید تندگویان باید جلو برویم و صنعت نفتی داشته باشیم که دیگران حسرت ما را بخورند.

وزیر نفت در ادامه به نکته‌ای تلخ اشاره و تصریح کرد: من به صراحت می‌گویم وضعیت امروز کشور ایران از نظر شرایط فروش نفت و مقدار فروش نفت و استفاده از پول، از شرایط دوران جنگ بسیار سخت‌تر است و ما باید با تدبیر جلو برویم و جامعه را توجیه کنیم که چه خطراتی هنوز هست. آنهایی که خطرساز بودند همچنان در صدد این هستند که چوب لای چرخ مدیریت کشور بگذارند.

زنگنه با اشاره به تاثر رئیس‌جمهور کشورمان پیرامون یک رویداد ناگوار گفت: چند روز پیش آقای روحانی گفتند که من خیلی متاثر شدم. ایشان گفت یکی از وزیران پیشین آمد پیش من و به من گفت که من رفتم امارات و خواهش کردم و یک مقدار پول از آنها گرفتم و آوردم ایران. آقای روحانی گفتند ایشان وقتی که رفتند من نشستم و گریه کردم که کشور ما به کجا رسیده که وزیر ما باید برود و از یک شیخ اماراتی خواهش کند که چهار قران پول به ما بدهد برای امور جاری کشور. این عزت ماست؟

وی در ادامه با انتقاد از واکنش‌های داخلی به دیپلماسی دولت روحانی، گفت: امروز می‌گویند صداقت آمریکایی. آخر یعنی چی صداقت؟ اصلا در سیاست خارجی صداقت یعنی چی؟ پیامبر اکرم (ص) فرمودند: الحرب و کل خدعه، جنگ کلش خدعه است. سیاست خارجه هم ادامه بدون خون‌ریزی همان نبرد است. تمامش خدعه است. اصلا صداقت آمریکایی یعنی چی؟ اصلا کی گفته آمریکا صداقت داره؟ اصلا کسی که فکر کنه که در سیاست خارجی با صداقت باید رفتار کرد اصلش بر حماقت است. هیچ برادری و دوستی‌ای در سیاست خارجی نیست الا اینکه منافع خودت را تامین کنی. اگر با کسی دوستی یا دشمنی برای این است که منافع خودت را تامین کنی.

زنگنه در بخش پایانی اظهارات خود گفت: چرچیل در جنگ جهانی دوم گفت ما با شوروی متحد می‌شویم. خیلی‌ها گفتند شوروی تا دیروز در مقابل ما بود، حال چه شد که دوست ما شد؟ چرچیل پاسخ داد بریتانیای کبیر هیچ دوست و دشمن دائمی ندارد. فقط منافعش برایش دائمی است. آنکه می‌خواهد با ما مذاکره کند به خاطر منافع خودش است، نه منافع من. ما خیلی باید ساده باشیم که فکر کنیم آمریکا به دنبال منافع کشور دیگری است. البته در زمان مذاکره یک جاهایی با هم اشتراک پیدا می‌کنیم. مثلا ما با عربستان و عراق رقیبیم ولی وقتی در اوپک می‌نشینیم در زمان‌هایی یک نقاط اشتراکی داریم. اصلا این حرف‌ها را از کجا می‌آورند که آمریکا صداقت ندارد؟ اگر کسی فکر می‌کند آمریکا در مورد ما صداقت دارد خودش در اشتباه است. قرار نیست که همه یا باید با ما دوست یا دشمن باشند و حد میان هم ندارد. وسط دوستی و دشمنی هزاران منافع است که ما می‌توانیم از آن استفاده کنیم و هیچ چیز جز منافع ایران و ایرانی نباید برای ما مهم باشد.

 





برچسب ها : تا حدودی سیاسی  ,

امام حسین در مکه

امام حسین (ع) ماه شعبان و رمضان و شوال و ذی قعده را در مکه ماند. راوی گوید: که آن روز در مکه عبد الله بن عباس و عبد الله بن عمر بن خطاب نیز بودند. آنان که قصد مراجعت به مدینه را داشتند با هم نزد امام آمدند. ابن عمر عرض کرد، ابا عبد الله! تو از دشمنی و ظلم مردم این دیار با شما(خاندان پیامبر (ص)) آگاهی این مردم با یزید بن معاویه بیعت کردند. من نگرانم که به سبب این پول های زرد و سفید به او گرایش یافته  تو را بکشند و بخاطر تو مردم زیادی کشته شوند.
امام (ع) فرمود: هیهات! ای فرزند عمر این گروه اگر چه مرا به حق دانند، رهایم نخواهند کرد و اگر به حق ندانند از پی من آیند تا با اکراه بیعت کنم یا مرا بکشند. ای عبد الله! آیا نمی دانی که از نشانه های پستی دنیا بر خدا این است که سر یحیی بن زکریا را برای فاحشه ای از زنان هرزه بنی اسرائیل بردند، با اینکه سر بریده با آنان به برهان سخن می گفت؟! ابا عبد الرحمن! آیا نمی دانی که بنی اسرائیل از طلوع فجر تا طلوع آفتاب هفتاد پیامبر را می کشتند سپس در بازار های خود نشسته همگی به خرید و فروش می پرداختند، آنچنان که گویی چیزی نکرده اند! خدا نیز در عذاب آنان شتاب نفرمود سپس با صلابت و اقتدار آنان را گرفت؟!





برچسب ها : همراه حسین از مکه تا کربلا  ,

جملات ناب

برگشت گفت: آخه این چیه سرت کردی ، مثل امل ها!!

مثل اینکه باورت نشده قرن بیست و یکه و شبیه مردم عصر حجر می گردی !!!

گفتم: واقعاْ ؟! عصر حجر یعنی کی ؟!

گفت:چه می دونم 14 قرن پیش.

 گفتم:چه جالب 14 بیشتره یا16؟

گفت : چه سوالایی میکنی معلومه 16!

 گفتم: پس 16 قرن پیش عصر حجر تره تا 14 قرن پیش

 گفت:معلومه

گفتم: پس شما با این حساب باید دمده تر باشید که مثل مردم 16 قرن پیش می گردید اونم چه زمانی موقعی که بهش می گفتن عصر جاهلیت دیگه از اسمش هم پیداست که خیلی دمده است .

دیگه پی اش رو نگرفت گذاشت رفت .... 



<   <<   6   7   8   9   10   >>   >




درباره وبلاگ

جستجو

آمار


    بازدید امروز : 11
    بازدید دیروز : 88
    کل بازدید : 916585
    تعداد کل یاد داشت ها : 1623
    آخرین بازدید : 103/2/30    ساعت : 1:28 ص

دانشنامه مهدویت

دیگر امکانات