پنج شنبه 92/4/27 — azadnagar - نظر بدهید

شیره را از حبه ی انگور سرقت می کنند 

شهد را از لانه ی زنبور سرقت می کنند 

دست مالیدم به خود، چیزی سر جایش نبود!

سارقان بی پدر بدجور سرقت می کنند!

احتیاجی نیست از دیوار و در بالا روند
سارقان با "کنترل از دور" سرقت می کنند

عده ای راحت میان مبل خود لم می دهند
از طریق عده ای مزدور سرقت می کنند

روز روشن، زنده ها را از میان کوچه ها
مرده را هم نیمه شب از گور سرقت می کنند

برق را از سیم ها و آب را از لوله ها
دود را از حقه ی وافور سرقت می کنند

می برندت سوی خلوت، می کنندت پشت و رو
با زبان خوش نشد با زور سرقت می کنند!

جای اینکه سکه ای در کاسه ی کوری نهند
کاسه را هم از گدای کور سرقت می کنند

نیست چون تفریح و شادی توی این شهر بزرگ
عده ای تنها به این منظور سرقت می کنند!

خواستم دنبال مأموری روم، دیدم ولی

سارقان در پوشش مأمور سرقت می کنند...

پنج شنبه 92/4/27 — azadnagar - نظر بدهید

خیانت صهیونیزم به یهودیان و همکاری با هیتلر

رهبران صهیونیستی، در دوره فاشیسم هیتلر و موسولینی، رفتار دو سویه ای را از خود نشان می دادند،که نخست خرابکاری در نبرد ضد فاشسیتی بود و بعد اقدام به همکاری با دشمنان را در بر می گرفت. هدف اصلی صهیونیستها نه

نجات زندگی یهودیان که ایجاد یک دولت یهودی در فلسطین بود. نخستین رهبر دولت اسرائیل، بن گوریون، روز 7 دسامبر 1938، در برابر رهبران صهیونیستی «حزب کارگر» بدون هیچ گونه اهمیت فوق العاده ای اعلان می دارد: «اگر می

دانستم که می توان تمام بچه های المان را با آوردنشان به انگلستان نجات داد اما تنها نیمی از آنان را با انتقالشان به سرزمین اسرائیل نجات می بخشیدم، راه دوم را بر می گزیدم، زیرا ما باید نه تنها به زندگی این بچه ها که به تاریخ

ملت اسرائیل اهتمام داشته باشیم. 1

برای رهبران صهیونیستی، دشمن اصلی، همانندی است (یعنی ذوب شدن یهود در اقوام دیگر). در اینجا اهتمام بنیادین به هر گونه نژادپرستی، و از آن جمله نوع هیتلری اش را می توان یافت: پاکی خون/ از این روست که نازیها حتی بر

حسب یهود ستیزی مستمر و منظم خود، صهیونیستها را به عنوان مخاطبان معتبری تلقی می کردند، چرا که اینان در خدمت نقشه وحشتناک راندن تمامی یهودیان از آلمان و سپس از اروپای تحت سلطه آنان بودند. در 21 ژوئن 1933،

فدراسیون صهیونیستی آلمان، یادداشتی خطاب به حزب نازی می فرستد که شخصا اعلان می دارد:

« در این شرایط که بنیانگذاری دولت جدیددر حال شکوفایی است، باید اصل نژاد را معتبر دانست  و باید بکوشیم مردم خود را با این زیرسازهای جدید انطباق دهیم... ما نیز مخالف ازدواجهای  مختلط و طرفدار حفظ خلوص گروه یهودیانیم... 

منبع :

1.ایون گلب نر «سیاست صهیونیستی و سرنوشت یهودیان اروپایی» در اورشلیم، جلد XII،

رهبران هیتلری از جهت گیری سران صهیونیست استقبال شایانی به عمل می آورند، چه اینان، که منحصراً در اندیشه تشکیل دولت خود در فلسطین اند، با تمایل آنان به رهایی یافتن از یهودیان همراهی داشت. «آلفرد روزنبرگ، آموزه پرداز

اصلی نازی، می نویسد: باید به شدت از صهیونیسم حمایت کرد تا هر سال سهیمه یی از یهودیان آلمانی به فلسطین منتقل گردد» «راینهارت هیدریش  که بعدا در چکسلواکی سمت «حامی» را داشت در 1935 در همان حال که رئیس

سرویس های امنیتی  اس.اس بود در ارگان رسمی اس اس مقاله ای پیرامون «دشمن نامرئی» نوشت؛ در این مقاله او در میان یهودیان تمایزاتی قائل گردید: «ما باید یهودیان را به دو دسته تقسیم کنیم: صهیونیسها و طرفداران

همانندگردی. صهیونیستها به یک درک دقیقا نژادی پایبند هستند و از طریق مهاجرت به فلسطین به ساختن دولت یهودی خویش یاری می رسانند... دعای خیر رسمی ما با انان است. به موجب این جایگاه ممتاز صهیونیسم در آلمان نازی،

گشتاپوی با ویر ، در 28 ژانویه 1395، این بخشنامه را به پلیس ابلاغ کرد: « با اعضای سازمان صهیونیستی، به دلیل فعالیت شان که رو به سوی کوچ به فلسطین دارد، نباید با همان خشونتی عمل شود که در مورد اعضای سازمانهای

یهودی آلمانی (همانند گرایان) می شود.» 1

منبع :
1.هومن دستوری از سوی ارباب «مرگ»، ص 333

چهارشنبه 92/4/26 — azadnagar - نظر بدهید

وقت تقسیم مال بیت المال دادِ سهم عقیل خود را زد....

یک نفر روز و شب سخنران بود ، حرفِ پر قال و قیل خود را زد

یک نفر شد رئیس و تا می شد چانه ی قوم و ایل خود را زد

یک نفر خانه در خیابان داشت ، یک نفر درد نان و دندان داشت

او ولی متصل به کُر بود و حرف آب قلیل خود را زد

گرچه از مردمان عادی بود ، اندکی فکرش اقتصادی بود

گفت: دایی ! زیاده عرضی نیست... برج های طویل خود را زد

یک نفر (( یا علی )) مکرر گفت ، دائم از عدل و داد حیدر گفت

وقت تقسیم مال بیت المال دادِ سهم عقیل خود را زد

پوسترها به روی هر دیوار پشت هم هی شعار می دادند

رندی از کوچه ها گذر می کرد ، خنده ی بی دلیل خود را زد

گفت:اصلاً به ما چه مربوط است؟ شاید اینها بهانه ای بود و

زندگی زور خانه ای بود و هر کسی چرخ و میل خود را زد

زندگی در مسیر جاری بود، کار مردم زمین سواری بود

آن یکی کُند ، کود خود را ریخت ، آن یکی تند ، بیل خود را زد

مثل فیلی بزرگ بود این شعر ، تا که آمد به خانه ای تاریک

هر کسی دست زد به یک جایش ، بعد هم حرف فیلِ خود را زد

چهارشنبه 92/4/26 — azadnagar - نظر بدهید

اسرائیل و خبر نگاران

جنایات نیروهای تروریست اشغالگر به ترور غیرنظامیان ، بازداشت‌ها و تخریب تأسیسات و خانه‌ها محدود نمی‌شود ، بلکه حتی اصحاب رسانه‌ها و روزنامه‌نگارانی را نیز شامل می‌شود که می‌کوشند از طریق وسایل و تریبون‌های

اطلاع‌رسانی در اختیار خود صدا و تصویر جرایم صهیونیست‌ها را به اطلاع جهانیان برسانند تا آنان نیز شاهد نازیسم صهیونیستی و اقدامات غیرانسانی آن در حق ملت فلسطین باشند. در همین زمینه در گزارش جمعیت فلسطینی حمایت

از حقوق بشر و محیط زیست که در 22 فوریه 2001 در روزنامه الحیاه الجدیده منتشر شد ، آمده است از آغاز انتفاضه تا تاریخ صدور این گزارش ، 39 روزنامه‌نگار مورد ضرب و شتم یا هدف شلیک گلوله‌های ارتش اسرائیل و شهرک‌نشینان

قرار گرفته و مجروح شده‌اند ؛ از جمله 23 روزنامه‌نگار فلسطینی و 7 روزنامه‌نگار خارجی (دو امریکایی ، دو فرانسوی ، یکی بلژیکی ، یک ژاپنی و یک هندی) که در اراضی اشغالی فعالیت می‌کردند.. در تاریخ 8 فوریه 2001 نیروهای اشغالگر

ساختمان روزنامه الحیاه را بمباران کردند که باعث تخریب بخش‌هایی از دفاتر ، چاپخانه و تجهیزات آن شد و به همین دلیل ، «انجمن روزنامه‌نگاران خارجی در سوئد» حمله به محل این روزنامه را محکوم و اسرائیل را مسئول این اقدام

معرفی کرد که می‌کوشد آزادی بیان را از بین ببرد. این اقدامات تروریستی نقض خطرناک توافق‌نامه‌های ژنو و اعلامیه جهانی حقوق بشر محسوب می ‌شود. ماده 19 اعلامیه جهانی حقوق بشر بر حق آزادی بیان و تحقیق در مورد اطلاعات

و به دست آوردن بدون واسطه و بدون محدودیت جغرافیایی تأکید و تصریح می‌کند. 1

منبع :
1. تروریسم صهیونیستی ص 407

چهارشنبه 92/4/26 — azadnagar - نظر بدهید

شهر مردگان....

ای عجب،این خلق را هردم دگرسان حالتی ست

گاه زیبا،گاه زشت،الحق که انسان آیتی ست

بند? وقتند،بی بیمِ بد و امیدِ نیک

جمله را هردم هیولایی و هر آن صورتی ست

گر زاحسان ضربتی زآنان بگردانی به مهر

حاصلت زان قوم در پاداشِ احسان ضربتی ست

گر یکی زآنان زند راه حقیقت،حقّه ای ست

وز کسی زایشان کند دعوی وجدان حیلتی ست

فی الحقیقت شان زانعام وزاحسان نفرتی ست

بالسویت شان به دشنام و به بهتان شهوتی ست

از رفیق این ناکسان را پند و حکمت نقمتی ست

وز عدو این سفلگان را بند و زندان نعمتی ست

ناصح ار پندی دهد،گویند در آن حیله ای ست

ظالم ار ظلمی کند،گویند در آن حکمتی ست

بس که این دونان عدوی خویش و یار دشمنند

دشمن ار زآنان کُشد یک تن،در آنان عشرتی ست

بس که اندر ذلّت و بی دولتی خو کرده اند

در نظرشان شنعت و دشنامِ سلطان رأفتی ست

در جراید شان یکی بنگر که از سر تا به بُن

یا به دونان مرحبایی،یا به پاکان شنعتی ست

از دماوند و ورامین بی خبر،لیک اندر آن

گه زژاپون مدحتی،گر زانگلستان غیبتی ست …

چهارشنبه 92/4/26 — azadnagar - نظر بدهید

اسرائیل و سازمان ملل متحد...

روز 1949/5/11، هنگامی که عضویت اسرائیل با اراده تحمیلی ایالات متحده، بر سازمان متحد تحمیل شد؛ با سه شرط در شمار دولتهای این سازمان پذیرفته شد :

1.    دست نزدن به وضعیت قدس.

2.    اجازه دادن به عربهای فلسطینی برای بازگشت به سرزمینشان.

3.    احترام نهادن به مرزهای تعیین شده در قطعنامه تقسیم.

بن گوریون وقتی از تصمیم ملل متحد درباره تقسیم که مدتها پیش از پذیرش اسرائیل به عضویت ملل متحد اتخاذ شده بود سخن می گوید اظهار می دارد:

دولت اسرائیل قطعنامه مورخ 1947/11/29 ملل متحد را پوچ و غیر قانونی و باطل تلقی می کند.

ژنرال موشه دایان، در پاسخ به نظریات آلبرایت وزیر امور خارجه آمریکا می گوید:

اعلامیه آمریکاییها درباره استقلال خودشان را ملاحظه کنید این اعلامیه هیچ اشاره ای به محدوده ارضی ندارد، و ما مجبور نیستیم مرزهای دولت را تعیین کنیم.

منبع :

  کتاب انگیزه های تاسیس رژیم صهیونیستی ص 182 - روژه گارودی

هنگامی که تصمیم گرفته شد تا فلسطین را تقسیم کنند، بن گوریون اعلام کرد :

 اسرائیل قطع نامه هایی را که سازمان ملل در تاریخ 29 نوامبر 1947 به تصویب رسانده است، کان لم یکن می داند. ( روزنامه نیویورک تایمز، 6 دسامبر 1953.) و سپس کار خود را به عنوان  اخراج کننده ی بزرگ  فلسطینیان شروع نمود. 1

16 سپتامبر 1948، کنت (( برنادوت )) گزارشی موسوم به (( A648 )) را تسلیم سازمان ملل نمود که (( تاراج فجیع صهیونیست ها و خراب نمودن روستاها به وسیله ی آن ها )) را تشریح می کرد. او در این گزارش چنین نتیجه گیری کرد که

بازگشت (( پناهندگان عرب که طی قرن ها در این سرزمین زندگی کرده بودند.)) ضروری است.

گزارش کنت برنادوت در تاریخ 16 سپتامبر 1948 تسلیم سازمان ملل شد و فردای آن روز صهیونیست ها وی را در بیت المقدس اشغالی به قتل رساندند. (( ناتان فرید من یلین )) قاتل او ، دستگیر شد. او به 5 سال زندان محکوم گردید و پس

از مدتی تبرئه و در سال 1960 به عنوان نماینده ی مجلس انتخاب شد. 2

منبع :
1. کتاب محاکمه صهیونیسم اسرائیل ص77 

2. کتاب محاکمه صهیونیسم اسرائیل ص78

نفوذ صهیونیزم در سازمان ملل متحد :

مجمع عمومی

مجمع عمومی سازمان ملل متحد از اجتماع اعضای این سازمان که نمایندگان بیش از 150 کشور هستند ، تشکیل یافته است . مجمع عمومی رئیس خود را برای هر دوره انتخاب می کند . یهود نیز از نخستین روزهای تشکیل این سازمان

بر آن سیطره داشته است . افراد ذیل از جمله یهودیانی هستند که در آغاز فعالیت این سازمان در دبیرخانه آن که یکی از بخش های مهم سازمان ملل است فعالیت داشته اند ، (( دکتر راج اس بلوک )) رئیس بخش تسلیحات ، (( آنتونی

کولاک )) رئیس امور اقتصادی ، (( آنس کارروزنبرگ )) مشاور ویژه در امور اقتصادی ، (( دیوید ونتراوب )) رئیس بودجه ، (( دکتر شیکول)) رئیس بخش حقوق بشر ، و تعداد بیشماری دیگر .

سازمان خواروبار و کشاورزی ملل متحد ( FAO  )

یهودیانی که در نخستین سالهای آغاز به کار این سازمان خط مشی آن را ترسیم نموده و بر آن حاکم شده اند عبارتند از :

(( آندره مایر )) رئیس بخش تغذیه و کشاورزی ، (( ای . بی . ژاکوبسن )) نماینده دانمارکی ، (( ای . فریس )) نماینده هلندی ، (( ام. ام. لیینین )) رئیس بخش بازسازی ، (( کرواکاردوس )) رئیس بخش همزیستی ، و بسیاری از افراد دیگر.

مرکز اطلاعات

اداره چنین مرکزی در سازمان ملل نیز با یهودیان زیر بوده است :

(( جری اشبیرو )) رئیس بخش اطلاعات مرکز ژنو ، (( بی لیتکفر )) رئیس بخش اطلاعات مرکز هند ، (( هنری فاست )) رئیس بخش اطلاعات مرکز چین و (( ژولیوس استاویسکی )) رئیس بخش اطلاعات مرکز ورشو .

صندوق بین المللی پول ( IMF  ) :

مرکز این سازمان واشنگتن است . سازمانی که با مقدرات ملل ضعیف بازی می کند و به وسیله استعمار مسیحی امور اقتصادی آنان را بازیچه دست خویش قرار داده است . اینها اسامی یهودیانی است که در اوان تاسیس این سازمان بر

آن تسلط یافتند :

(( ژوزف گولدمن )) نماینده چکسلواکی در هیئت مدیره (( بی . مندیس )) نماینده فرانسه در هیئت مدیره ،(( کمیل کات)) مدیر عامل صندوق بین المللی پول ، (( لویس رامینسکی )) مدیر اداره بخش کانادا در مؤسسه و (( دبلیو . کاستر))

مدیر اداره بخش هلند در مؤسسه .


منبع :
1. نفوذ صهیونیسم بر رسانه های خبری ص 105

سه شنبه 92/4/25 — azadnagar - نظر بدهید

بدون شرح....

مرگ دست خداست زن وسیله است....

سه شنبه 92/4/25 — azadnagar - نظر بدهید

این نمایشگاه که خدمتتون ارائه میشه محصول یک کار بزرگ تحقیقاتی با طراحی های زیباست. به نظرم بخونید خیلی مفید و جالب باشه. 

این نمایشگاه ویژه روز قدس و با بخش های مختلف ارائه میشه.

لرد بالفور هنگامی که کشوری را به صهیونیستها تحویل می داد که از آن او نبود اعلان کرد: «برای ما اهمیتی ندارد چه سامانه ای برقرار  شود تا ما نفت خاور میانه را نگاه داریم، مهم این

است که این نفت در دسترس ما باشد.» وزیر خارجه آمریکا کردل هال گفت: «باید همه مردمان به درستی دریابند که نفت عربستان سعودی یکی از توانمندترین اهرمهای دنیا را تشکیل می

دهد.»1

از لرد بالفور گرفته تا کردل هال همگی همان سیاست واحدی را پی می گیرند که ماموریت واحدی را بر عهده رهبران صهیونیستی اسرائیل می نهد. یعنی همان ماموریتی که «جوزف لانس،

Joseph Luns» دبیر کل سابق ناتو آن را چنین معرفی می کند: اسرائیل کم هزینه ترین مزدور روزگار ما بوده است.

تئودور هرتزل با درک عمق هدف حقیقی می‌گفت : «فلسطین وطن تاریخی ماست که نمی‌توانیم آن را فراموش کنیم و حتی نام آن فریادی فراگیر و بلند است». اما او هدفی را مشخص

  کرد که با خواسته‌ای استعماری برخورد داشت و آن اینکه «ما در اینجا برای حمایت از اورپا   بخشی از یک دیوار را در آسیا برپا می‌کنیم. این دیوار قلعه‌ای نفوذناپذیر برای حمایت  از تمدن در

برابر حملات است». 2

1.کیم جان، Kimhe, john، فلسطین و اسرائیل، انتشارات آلبین میشل Albin Michel، 1973، ص 27 

2.نداوشراگای، هاآرتص، 1993/3/13.

دوشنبه 92/4/24 — azadnagar - نظر بدهید

امام حسن (ع) فرمود :

سزاوارترین مردم به قرآن، کسی است که به آن عمل می کند؛ هر چند آن را حفظ نکرده باشد و دورترین مردم از قرآن، کسی است که به آن عمل نمی کند؛ هر

چند آن را بخواند.

 إرشاد القلوب دیلمی، ص79    .

امام حسن(ع) فرمود:

این قرآن در روز قیامت می آید، در حالی که راهبر است و پیش برنده؛ مردمی را که حلال خدا را حلال، و حرام خدا را حرام گرفته اند و به متشابهات قرآن،

 ایمان آورده اند، به بهشت رهنمون می شوند و مردمی را که حدود و احکام الهی را تباه کرده اند و حرام های خدا را حلال گرفته اند، به آتش می راند.

       [3] . کشف الغمة، ج1، ص537؛ موسوعة کلمات الامام الحسن7، ص364    .

امام حسن (ع) فرمود:

بین حق و باطل به اندازه چهار انگشت فاصله است، آنچه با چشم ببینی حق است و چه بسا که باطل زیادی را با گوش بشنوی    .

از امام حسن (ع) پرسیده شده بزرگواری چیست؟ فرمودند: احسان به قبیله و تبار و تحمل خسارت و جرم آنها    .

   (تحف العقول، ص 227)

از امام حسن (ع) معنای کرامت و بزرگ منشی را پرسیدند؟فرمودند: بخشش پیش از خواهش و اطعام در هنگام قحطی.

امام مجتبی (ع) فرمود: هیچ قومی مشورت نکرد مگر اینکه به ترقی و تکامل راه یافت.

تحف العقول، ص 236 

امام حسن (ع) فرمود: کسی که خدا را بندگی نماید، خداوند هم همه چیز را فرمانبردار او گرداند.

از هر معصوم چهل حدیث، ص 118

امام حسن (ع) : در تفسیر آیه شریفه «وقفوهم انهم مسئولون » فرموده اند: به تحقیق «روز قیامت » هیچ بنده ای قدم از قدم برنمی دارد مگر اینکه نسبت به چهار

 چیز موردبازجوئی و پرسش قرار می گیرد:

.1 از جوانی اش که در چه راهی مصرف نموده.

.2 و از عمرش که در چه کاری آنرا بکار گرفته.

.3 و از ثروتش که چگونه جمع و در چه راهی مصرف نموده.

.4 و از دوستی ما اهلبیت و خاندان پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم.

بحار، ج 44، ص 13-12 

امام حسن (ع) فرمود: نابودی مردم در سه چیز است:

.1 بزرگ نمائی 2. افزون خواهی بسیار 3. حسد و رشک بردن.

بزرگ نمائی که به وسیله آن دین نابود می گردد و به واسطه آن شیطان ملعون رانده درگاه خدا شد و حرص که به خاطر آن آدم از بهشت خارج شد، و رشک که

 سررشته همه بدی است و به واسطه آن قابیل هابیل را کشت.

از هر معصوم چهل حدیث، ص 113 

نیایش هایی از امام حسن مجتبی (ع) :

پروردگارا! کار نیک هر کس از تو منشاء گرفته و کارهای زشت هر فرد از خطا و اشتباه خود اوست، پس نیکوکار از یاری و عنایتِ تو بی نیاز نیست و آنکه

 کارِ زشت انجام داد، غیر تو فردِ دیگری را پیدا نکرده و از تحت قدرت و حکومت تو خارج نشده است.

پروردگارا! از تو می خواهم در مقابل هر کار که توانِ رویارویی با آن را ندارم، توانی به من ارزانی داری که امید آن را نداشته و فکرم بدان خطور نکرده و بر

 زبانم جاری نشده باشد و یقینی به من عطا فرمایی که مرا از حاجت خواستن از غیر تو باز دارد؛ به درستی که تو بر هر کار قادر و توانایی.

دوشنبه 92/4/24 — azadnagar - نظر بدهید

عجب تربیتی ....

بچه که بودم به من آموختند

فحش نباید بدهی گوسفند

بی ادبی بوده از این خانه دور

حرف رکیکی نزنی بی شعور

بچه ی همسایه به من فحش داد

پند پدر مادرم آمد به یاد

بر دهنش مشت ادب کوفتم

البته با غیظ و غضب کوفتم

شب که پدر قصه ما را شنید

نوبت آموزه دوم رسید

پای مرا بست به یک ریسمان

بر کفل و بر کف پایم زنان

گفت نباید به کسی زور گفت

من چه کنم با توی گردن کلفت

بچه که بودم پدرم یاد داد

عشق بورزم به نبات و جماد

عشق به سوراخ ازن فی المثل

عشق به بوی خوش زیر بغل

عشق به انسان و طبیعت ، گیاه

عشق به ارتش به بسیج و سپاه

عشق به هم نوع ولو دشمنت

عشق به هر کس شده ، حتی زنت

عشق به مفرد به مثنی به جمع

عشق به اینها که رساندم به سمع

تربیتم سیر سعودی گرفت

هیکل من رشد عمودی گرفت

ریش و سبیلی به هم آمیختم

زشت شدم تیغ زدم ریختم

ریختم از صورت خود پشم را

باز عیان کرد پدر خشم را

فرصت اندرز و نصیحت نبود

چاره به جز فحش و فضیحت نبود

گفت:پسر ریش تراشیده ای ؟

نفله مگر دختر ترشیده ای    !

کافر حربی شده ای ظاهرا

قرتی و غربی شده ای ظاهرا

بر سر این صورت صافت مباد

مورچه ای می بکند بکس باد

صورت سیرابی و بی ریش تو

عین حرام است و نجس ، دور شو

تا نشدی مومن و اهل ثواب

زیر پل و روی مقوا بخواب

رفتم و ریشم که به زانو رسید

برگشتم نزد پدر رو سپید

دید که تی شرت به تن کرده ام

پارچه ای زرت به تن کرده ام

گفت:مگر پارچه کم داشتی؟

لخت و پتی آمده ای آشتی

این که شمایی پسر بنده نیست

کسوت کفار برازنده نیست

پیرهن و دکمه ی تقوات کو؟

سبحه و انگشتر و اینهات کو؟

هیزم دوزخ شده ای نره خر؟

زود برو پیرهنی نو بخر

مختصری بود ز بسیارها

این همه مشتی ست ز خروارها

منحنی تربیتم رشد کرد

حیثیت و شخصیتم رشد کرد

حاصل این شیوه ارزنده ، من

این من خوش ذوق ولی بد دهن    !