سفارش تبلیغ
صبا ویژن

خوش آنکه حدیث کفر و ایمان نشنید

افسان? کافر و مسلمان نشنید

جز جام شراب و دست ساقی نشناخت

جز رای نگار و حرف جانان نشنید

 

 

باران گرفته ام به هوای شکفتنت

جاری در امتداد ترک خورد? تنت

با اشک های حلقه شده پای گونه هات

با دست های حلقه شده دور گردنت

من متهم به رابطه با واژ? توام

مظنون به دستکاری گل های دامنت

این گرگ و میش وقت طلوع است یا غروب

در چشم های نیلیِ مایل به روشنت؟    !

 

 

صبح خورشید آمد

دفتر مشق شبم را خط زد

پاک کن بیهوده است

اگر این خطها را پاک کنم

جای آنها پیداست

ای که خط خوردگی دفتر مشقم از توست    !

تو بگو    !

من کجا حق دارم

مشق هایم را

روی کاغذهای باطله با خود ببرم؟

می روم

دفتر پاکنویسی بخرم

زندگی را باید

از سرِ سطر نوشت    !

 

 

 

این روزها

حال و هوای خوبی دارم

صبح‌ها

سنجابی از در و دیوار دلم بالا می‌رود

شب‌ها

دلفین‌ها در خواب‌هایم شنا می‌کنند

 

این روزها حال و هوای خوبی دارم

اما من به پایان چیزهای خوب مشکوکم

می‌ترسم چشم باز کنم

از سنجابم پوست گردویی مانده باشد

دلفین‌ها در خواب‌هایم خودکشی کرده باشند

 

 

چشم من، چشمه‌ی زاینده اشک،
گونه‌ام بستر رود     ...
کاشکی همچو حبابی بر آب ،
در نگاه تو رها می‌شدم از
بود و نبود     !



شیوه های نوین تبلیغ وهابیت در تهاجم علیه اسلام

وهابیت در چند دهه اخیر از روش های نوینی برای تبلیغ مذهب خود بهره می گیرد که به برخی از مهمترین آنها اشاره می کنیم    :

 چهره سازی از شخصیت های موجّه و بزرگ شیعه    :

 از جمله طرفندهای وهابیت در تبلیغ علیه شیعه، چهره سازی از شخصیت های موجّه و بزرگ شیعه است. به عنوان مثال کتابهای متعددی در عربستان چاپ شده و برای عوام فریبی شیعه، نام مرجع تقلید شیعه آیت الله العظمی سبحانی و یا علامه عسگری رحمه اللهُ را به عنوان نویسنده آن ثبت نموده اند    .

آیت الله سبحانی در نامه ای که به دکتر قرضاوی – رئیس کنفرانس علمای اسلام – نوشت، چنین می گوید    :

آیا اطلاع دارید که در عربستان سعودی و امارات، روزی نمی گذرد مگر این که رساله، کتاب و یا مقاله ای علیه شیعه نوشته می شود و متأسفانه همگی، تکرار

 مکررّات و تهمت های واهی است که ده ها بار پاسخ آنها داده شده است ...، آنان حتی به این حد اکتفاء نکرده و کتابهایی در نقد شیعه، به نام علماء شیعه چاپ و

 منتشر می کنند. حتی کتابی به نام اینجانب و کتابی به نام مرحوم علامه عسگری رحمه ا     للهُ چاپ و منتشر و هر دو نفر را مبلّغ وهابیت و منتقد تشیع معرفی

 کرده اند! حتی اخیراً در مصر عزیز (زادگاه جنابعالی) کتابی در نقد نظر فقهی اینجانب درباره «الصلاه خیر من النوم» نوشته اند که سه چهارم آن فحاشی و

 بدگویی و افترا و تهمت... و روی جلد آن نوشته است: «جعفر سبحانی ... لامحقِّق مقرِّب{جعفر سبحانی ... شخصی غیر محقق و در غیر مسیر تقریب} و شگفت

 اینجاست که یکی از اساتید الازهر به نام دکتر محمد البری مقدمه ای بر آن نوشته است. آیا بحث در یک فرع فقهی، شایسته این همه بدگویی و بدزبانی است؟! 1

 

    1 . http://www.porsojoo.com/fs/node/85000     

 

 

رژیم سعودی دانشگاه های « محمد بن سعود » ، « ام القری » و « دانشگاه اسلامی » عربستان را به تدریس مبانی سلفی (وهابی) اختصاص داده است .

از فارغ التحصیلان این سه دانشگاه مهم وهابی ، برای تبلیغ وهابیت در کشورهای مختلف و تألیف کتاب استفاده می شود و این غیر از بورس های متعدد برای

 جوانان کشورهای اسلامی برای نفوذ در آن کشور ها و تغییر ماهیت مذهبی است .

یکی دیگر از اقدامات تبلیغی وهابیت ، چاپ و توزیع کتب ضدشیعی با عناوین دل نشین مثل « اهل بیت از دین دفاع می کنند » ، « حوار مع صدیقی الشیعی »

 بین زائران خانه ی خدا خصوصاً کاروان های دانشجویی است .

قریب به 5000 عنوان کتاب از سوی اهل سنت و وهابیت در نقد مکتب تشیع و القاء شبهه بر ضد عقاید شیعه منتشر شده است که از این مجموعه ، 3000 عنوان

 به زبان اردو ، 1500 عنوان به زبان عربی و 500 عنوان نیز به زبان های مختلف بوده است . این کتاب ها ، جمعاً حاوی 7000 سؤال و شبهه در 600

 موضوع مختلف بوده است . شایان ذکر است که 70 درصد از این کتاب ها ، پس از انقلاب شکوهمند اسلامی ایران تدوین و منتشر شده است .

در سایت fnoor.com6    که پشتیبانی مالی آن به عهده ی « امیر نایف » ، شاهزاده سعودی و فرزند ملک عبدالعزیز و وزیر کشور فعلی عربستان سعودی است 

حدود 25000 کتاب ضدشیعی وجود دارد . 7

6 . ر ک : forum.pezeshki.info ( بانک مقالات فارسی )

7 . مؤسسه ی تحقیقاتی حضرت ولی عصر : valiasr-aj.com

 

 

طبق آمار سال 1383 ش. در پاکستان، 3میلیون طلبه وهابی و در افغانستان، 70 هزار طلبه وهابی تحت پوشش 11 هزار مدرسه وهابی برای نشر فرهنگ و

 تعالیم وهابیت دوره می دیدند.

قبلاً برخی از طلبه ها و یا معلمان اهل سنت را از استان های شرقی و جنوبی ایران به مدینه منوره برده و در دانشگاه اسلامی مدینه، آموزش می دادند. زمانی که

 این اقدام آنان لورفت و برایشان مشکل ساز شد عربستان سعودی با دائر ساختن مدرسه ای با گنجایش 12000 طلبه در امارات و جذب جوانان اهل سنت از

 ایران، پاکستان، افغانستان و تاجیکستان و اعزام آنان به کشور امارات دوره های وهابی گری را به آنان آموزش داده و با قیافه های شاخص وهابیت همچون

 سرهای تراشیده، ریش بلند و با پول های کلان برای تبلیغ وهابیت، به شهرها و روستاها اعزام می نمایند.2

این روند خطرناک زمانی به اوج خود می رسد که وهابیت در مواردی برخی جوانان شیعه را که از اعتقادات ضعیف تری برخوردارند را نیز جذب گروه های

 خود نموده اند. 3

2. بخشی از سخنان آیت ا    لله دکتر حسینی قزوینی در جمع طلاب حوزه علمیه قم در شبکه ماهواره ای ولایت مورخ 1389/8/20 متن صوتی و نوشتاری این

 سخنان را می توانید در آدرس زیر بیابید:

http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=sokhan&id=218 

3. به گزارش زاهدان پرس در آستانه سالگرد شهادت حضرت زهرا(س) وهابیون از طریق جذب بعضی از دانشجویان و دعوت آنها به بعضی از مکانهای مذهبی

 در سطح شهر زاهدان سعی در القاء اعتقادات خود دارند. این در حالی است که در این مقطع زمانی، وهابیون نه تنها در صدد جذب و تأثیر گذاری دانشجویان

 اهل سنت نبوده، بلکه دانشجویان شیعه مذهب را که احساس می کنند دارای اعتقادات ضعیف تری هستند را نیز در برنامه تبلیغی خود جای داده اند.

http://zahedanpress.com/content/view/1164/9 /

 





برچسب ها : وهابیت  ,

 

بخش پنجم از قانون های الهی در این دنیا در کلام امام علی (ع)

خطبه 17

دشمن ترین آفریده ها، نزد خدا دو نفرند، مردى که خدا او را به حال خود گذاشته، و از راه راست دور افتاده است، دل او شیفته بدعت، و مردم را گمراه کرده، به فتنه انگیزى مى کشاند.... و مردى که مجهولاتى به هم بافته، و در میان انسانهاى نادان امت، جایگاهى پیدا کرده است . در تاریکیهاى فتنه فرو رفته، و از مشاهده صلح و صفا کور است، آدم نماها او را عالم نامیدند که نیست، چیزى را بسیار جمع آورى مى کند که اندک آن به از بسیار است، تا آنکه از آب گندیده سیراب شود، و دانش و اطلاعات بیهوده فراهم آورد.

 

خطبه 90

هر کس با او کینه و دشمنى ورزد تیره روز ش کند، و بر دشمنانش پیروز است، هر کس به او توکل نماید او را کفایت کند، و هر کس از او بخواهد، مى پردازد، و هر کس براى خدا به محتاجان قرض دهد وامش را بپردازد، و هر که او را سپاس گوید، پاداش نیکو دهد.

همانا آن کس که خود را یارى نکند و پنددهنده و هشداردهنده خویش نباشد، دیگرى هشداردهنده و پنددهنده او نخواهد بود.

 

 

خطبه 111

کسى  از دنیا شادمانى ندید جز آنکه پس از آن با اشک و آه روبرو شد، هنوز با خوشیهاى دنیا روبرو نشده است که با ناراحتیها و پشت کردن آن مبتلا مى گردد، شبنمى از رفاه و خوشى دنیا بر کسى فرود نیامده جز آنکه سیل بلاها همه چیز را از بیخ و بن مى کنند، هرگاه صبحگاها ن بیارى کسى برخیزد، شامگاهان خود را به ناشناسى مى زند، اگر از یک طرف شیرین و گوارا باشد از طرف دیگر تلخ و ناگوار است. کسى از فراوانى نعمتهاى دنیا کام نگرفت جز آنکه مشکلات و سختیها دامنگیر او شد، شبى را در آغوش امن دنیا به سر نبرده جز آنکه صبحگاهان بالهاى ترس و وحشت بر سر او کوبید، بسیار فریبنده است و آنچه در دنیاست نیز فریبندگى دارد، فانى و زودگذر است، و هر کس در آن زندگى مى کند فنا مى پذیرد.

کسى که به قدر کفایت از آن بردارد در آرامش به سر مى برد، و آن کس که در پى به دست آوردن متاع بیشترى از دنیا باشد وسائل نابودى خود را فراهم کرده، و به زودى از دست مى رود،

 

 

خطبه 142

براى کسى که نابجا و به ناکسان نیکى کند بهره اى جز ستایش فرومایگان، تعریف سرکشان و اشرار، و سخنان جاهلان بدگفتار ندارد، و اینها نیز تا هنگامى که به آنها بخشش مى کند ادامه دارد.

 

 

 

خطبه 150

همانا (امر به معروف) و (نهى از منکر) دو صفت از اوصاف پروردگارند که نه اجل را نزدیک مى کنند و نه روزى را کاهش مى دهند

 

خطبه 216

در میان حقوق الهى بزرگترین حق، حق رهبر بر مردم، و حق مردم بر رهبر است، حق واجبى که خداى سبحان، بر هر دو گروه لازم شمرد، و آن را عامل پایدارى پیوند ملت و رهبر، و عزت دین قرار داد. پس رعیت اصلاح نمى شود جز آنکه زمامداران اصلاح گردند، و زمامداران اصلاح نمى شوند جز با درستکارى رعیت.

 

 

خطبه 216

آنگاه که مردم حق رهبرى را ادا کنند، و زمامدار حق مردم را بپردازد، حق در آن جامعه عزت یابد، و راههاى دین پایدار، و نشانه هاى عدالت برقرار، و سنت پیامبر (ص) پایدار گردد، پس روزگار اصلاح شود، و مردم در تداوم حکومت امیدوار، و دشمن در آرزوهایش مایوس مى شود. اما اگر مردم بر حکومت چیره شوند، یا زمامدار بر رعیت ستم کند، وحدت کلمه از بین مى رود، نشانه هاى ستم آشکار، و نیرنگبازى در دین فراوان مى گردد. و راه گسترده سنت پیامبر (ص) متروک، هواپرستى فراوان، احکام دین تعطیل، و بیماریهاى دل فراوان گردد، مردم از اینکه حق بزرگى فراموش مى شود، یا باطل خطرناکى در جامعه رواج مى یابد، احساس نگرانى نمى کنند، پس در آن زمان نیکان خوار، و بدان قدرتمند مى شوند، و کیفر الهى بر بندگان بزرگ و دردناک خواهد بود.

 

 



بخش ششم

احکام وهابیت خدعه ای برای نابودی اسلام

 

وهابیت با این احکام خلاف عقل و انسانیت می خواهد به نحو احسن پروژه اسلام ستیزی صهیونیزم جهانی را کامل کند و اسلام را نزد سایر ملل دینی ارتجاعی و عقب مانده و خلاف انسانیت عنوان کند.

 

برگزاری سالگرد ازدواج بدعت و حرام است

ابن عثیمین از اعضای هیئت علمای بزرگ وهابیت در فتوایی دیگر گفته:

هر گونه جشنی اعم از جشن تولد و یا سالگرد ازدواج غیر مشروع، بدعت و حرام است.

منبع:

مجموع فتاوی و رسائل ابن عثیمین، ج2، ص 302 – همچنین شبیه همین فتوا از سوی هیئت فتاوای عربستان آمده:

فتاوی اللجنه الدائمه للبحوث العلمیه و الإفتاء، ج3، ص 83، الفتوی رقم 2008

........................................................................................

جشن تولّد برای نوزادان بدعت و حرام است

شیخ ابن عثیمین از علمای بزرگ وهابیت عربستان فتوا داده است:

جشن تولد برای نوزادان، بدعت در دین محسوب می شود، چرا که با این کار، خود را شبیه کافران ساخته ایم.

منبع:

فتاوی منار الإسلام، ج 1، ص 43

...........................................................................

کارهای نیروی نظامی و انتظامی بدعت و حرام است

وهابیت تندرو با فتوای مترقّی خود که پاسخ گوی نیازهای جامعه امروز بشری هستند درباره نکات بسیار مهمی از مفاسد نیروی نظامی و انتظامی این چنین اظهار نظر نموده اند:

از شیخ ناصر الفهد – از فقهای بزرگ وهابی – و همچنین جمعی دیگر از علمای وهابی سؤال شده حکم کارهایی که در نیروی نظامی انجام می شود از قبیل موسیقی نظامی، سلام نظامی، احترام به پرچم و ... چیست؟

وی در پاسخ می گوید:

... منکرات و مفاسد در میان نیروهای نظامی بسیار فراوان است. به عنوان نمونه دادگاه های نظامی، ایستادن در برابر پرچم، سلام نظامی، پاکوبیدن به زمین، درجات و سردوشی ها و تشابهات بسیار زیاد دیگری در میان نیروهای نظامی به کافران وجود دارد. به همین جهت بسیاری از علما این گونه کارها را محکوم و ممنوع نموده اند1.

به همین مناسبتبرخی دیگر از علمای وهابی همچون «شیخ عبدالرحمن بن قاسم» بابی را تحت عنوان «لباس پلیس» باز کرده و اقوال علمای وهابی را در این زمینه بیان کرده اند2.

منبع:

1 . http://majles.alukah.net/archive/index.php/t-6257.html

2 . الدرر السنیه فی الاجوبه الاحمدیه، ج 15، ص 363- 405، فتاوا شیخ عبدالرحمن بن قاسم، الباب السابع، لباس الشرطه

......................................................................................................

پوشیدن زیرشلواری، بزرگ ترین مصیبت جامعه و بدعت و حرام است

از خدمات دیگری که علمای وهابی به جامعه اسلامی نموده اند آن است که مصیبت اساسی امروز جامعه اسلامی را تشخیص و آن را به دنیا معرفی نموده اند.

از شیخ و امام حدیث اهل سنت و وهابیت در عصر حاضر یعنی «ناصرالدین الالبانی» که بن باز، مفتی اعظم عربستان سعودی او را «بخاری دوران و امام حدیث» معرفی می نمود، درباره پوشیدن زیر شلواری سؤال کرده اند، وی نیز در پاسخ چنین فتوا داده است:

از مصیبت هایی که مسلمانان و جامعه اسلامی امروز به آن مبتلا گردیده زیرشلواری است و سخن در این باب فراوان است، لکن به اختصار چنین می گویم: در پوشیدن زیرشلواری دو مشکل و آفت وجود دارد، نخست آن که: زیرشلواری باعث می شود تا حجم عورت انسان نمایان گردد، مخصوصاً برای نمازگزارانی که لباس بلند نمی پوشند که در آن صورت حجم عورت به هنگام سجده از بین دو ران نمایان می شود، مخصوصاً اگر شخصی در نماز جماعت باشد از پشت سر   می بیند که در مقابل او دو زنگوله و یا شاید چیزی از آن وحشتناک تر میان پای نفر جلو آویزان است. مصیبت و آفت دیگر آن که: این لباس، لباس کافران است... به همین جهت بر هر مسلمانی که مبتلا به مصیبت زیرشلواری گردیده واجب است تا ژاکت و لباس بلندی شبیه آنچه برادران پاکستانی یا هندی می پوشند، پوشیده تا به سر دو زانوها برسد...

.........................................................................................................

بازی فوتبال بدعت و حرام است

بزرگان وهابی در عرصه ورزش و به خصوص فوتبال نیز اظهار نظر کرده و فرموده اند:

بازی فوتبال در زمان رسول خدا، خلفا، صحابه و پادشاهان اسلامی نبوده از این رو این کار        می تواند در زمره توطئه های غربی ها برای دوری جوانان مسلمان از نماز و همچنین لهو و لعب به شمار رفته و حاکمان امر باید از این کار جلوگیری نموده و به جای آن، آموزش نظامی به جوانان بیاموزند. اضافه بر این که این کار سفیهان و جاهلان است و ما را شبیه دشمنان خدا ساخته و باعث آسیب رساندن به بدن و افتادن نگاه جوانان به ران یکدیگر و غفلت از یاد خداوند می گردد. بدون شک یادگیری و آموختن این کار در مدارس، نادانی می باشد.

منبع:

الدرر السنیّه فی الاجوبه النجدیه، ج15، ص 200

....................................................................................

حضور دختران در مدارس و فراگیری علوم جدید بدعت و حرام است

در فتاوای جناب شیخ عبدالله سلیمان بن حمید از علمای وهابی آمده است:

... من به همه مسلمانان توصیه می کنم اجازه ندهند دختران و خواهرانشان وارد مدارس شوند که در ظاهر مایه رحمت، اما در واقع مایه بلا و فتنه ای است که سرانجام آن فسق، فجور و سقوط در زشتی ها و مفاسد اخلاقی است... به تازگی از مصیبت و فاجعه اسفناک دیگری باخبر گشتیم و آن باز شدن مدارس آموزش دختران است.... ای مسلمانان و ای غیرتمندان جهان، بشنوید که اینان می خواهند در قالب دروس ریاضی، هندسه، جغرافی و یازده درس بی فایده دیگر چیز های دیگری به دختران یاد دهند. این مصیبت و خطری است برای جامعه ما... آموزش دختران خطر و مصیبت بزرگ و جبران ناپذیری برای جامعه ماست که عواقب سوئی را در پی دارد. درس خواندن دختران باعث سرکشی آنان می شود، در حالی که آنان در دین و عقل ناقص هستند.

منبع:

الدرر السنیّه فی الأجوبه النجدیه، فتاوا الشیخ عبدالله سلیمان بن حمید، ج 16، ص 71، 74، 78، 80، 83

.................................................................................

خرید گل و اهدای آن به دیگران بدعت و حرام است

هیئت علمای بزرگ عربستان سعودی که بالاترین مقامات فتوا در آن کشور هستند فتوا داده اند:

خرید دسته گل های طبیعی و یا مصنوعی و اهدای آن به بیماران حرام است، چرا که در طول قرون گذشته چنین کاری رایج نبوده، بلکه سوغاتی است از سوی غرب و آنان که چنین کاری  می کنند صِرفاً از کافران تقلید می کنند. به همین جهت هرگونه خرید، فروش و یا اهدای آن جایز نمی باشد.

منبع :

فتاوی اللجنه الدائمه للبحوث و الإفتاء، رقم 21409 تاریخ 21/3/1421

.........................................................................................

فراگیری زبان انگلیسی بدعت و حرام است

گروهی از علمای وهابی فراگیری زبان انگلیسی را تحریم نموده اند که جهت آگاهی بیشتر        می توان به کتاب منبع در مجموعه فتاوای علمای وهابی مراجعه نمود1. در این بین آنچه به عنوان جدیدترین فتوای علمای وهابی می توان بدان اشاره داشت فتوای شیخ ابن عثیمین است که چنین فتوا داده است:

سخن گفتن به زبان غبر عربی، انسان را معتاد به این عمل نموده و این باعث می گردد تا محبت صاحبان کافر آن زبان در او تأثیر گذارد و این کار، مخالف عقیده دشمنی با کفّار است. به نظر من کسی که کودکی را از زمان طفولیت مورد تعلیم زبان انگلیسی قرار می دهد باید در قیامت    پاسخ گو باشد، چرا که او ابتدا محبت این زبان را به دل او می اندازد.

منبع:

1 . الدرر السنیّه فی الأجوبه النجدیه، ج 15، ص 326 تا 333

...........................................................................................

کار کردن با شرکت های خارجی بدعت و حرام است

جناب شیخ عبدالله سلیمان بن حمید یکی دیگر از علمای وهابی در فتوایی فریاد برآورده و کار کردن برای شرکت های خارجی را تحریم نموده است:

کار کردن با شرکت های خارجی از بزرگ ترین خطرهایی است که کارگران مسلمان را تهدید    می نماید، زیرا این کار باعث تغییر عقاید، فساد اخلاق، ابجاد آشوب و نقض احکام اسلام           می گردد. همچون حیوانات نباشید که همان گونه که آنان را هر کس بخواهد به هر سو می کشد شما را نیز شیاطین و حاکمان کافر به هر سو بخواندکشیده و بدون آن که خود بفهمید از دین خارج سازند. کار کردن در شرکت های خارجی همکاری با اشرار به شمار رفته و ایم مایه ننگ و عار مسلمان است. از همنشینی با اینان که بد همنشینانی هستند بپرهیزید، چه این که اگر شما در کار با آنان مشارکت بورزید و بر کار با آنان رضایت دهید شما نیز در گناهان آنان شریک خواهید بود. تنها در حالی که انسان ناچار است در شرکت های خارجی کار کند در آن شرایط نیز نباید ابتدا به آنها سلام داده و یا در هیچ کاری آنها را احترام کند، بلکه باید نسبت به آنها بغض و دشمنی داشته باشد، در برابر آنها از جای خود برنخیزد و در هیچ کار و رفتاری از آنان پیروی نکند.

منبع:

الدرر السنیّه فی الأجوبه النجدیه، ج 15، ص  485-488 و 491-492

 

..............................................................................................

صبح به خیر، شب به خیر گفتن کار یهودی ها، بدعت و حرام است

محمد جمیل زینو، در فتوایی گفته است:

صبح به خیر، شب به خیر گفتن تقلید از یهود و از اعمال خطا می باشد.

منبع:

أخطاء شائعه، شیخ محمد زینو، ص 67، دار الصمیعی، الریاض

..................................................................................................

قائل به کرویت زمین کافر است

عبدالعزیز بن باز، در فتوایی که علم و دانش از سر و روی آن می بارد فتوا داده است:

قائل شدن به کرویت و دایره شکل بودن کره زمین، قول باطلی است که معتقد به صحت آن را از دین اسلام خارج می سازد، چرا که این سخن با سخن خداوند در قرآن کریم منافات دارد که فرموده: والجبال أوتاداً 1. به همین جهت نمی توان گفت زمین کروی شکل است.

1 . هر عاقلی می تواند بفهمد آنچه بن باز خواسته از این آیه استفاده کند ارتباطی با موضوع نداشته و مسطح بودن زمین هم در مقیاس کوچک و ناظر به آرامش زندگی در آن است نه مسطح بودن تمام آن که امروز با پیشرفت علم به راحتی قابل رؤیت می باشد.

.......................................................................................

شرایط بازی فوتبال از نظر مفتی وهابی!

اخیراً یکی از علمای وهابی به نام شیخ عبدالله النجدی کتابی با عنوان «الکره تحت أقدام الصالحین1» نوشته و به چاپ رسانده است. وی در این کتاب تلاش نموده تا به هر شکلی شده با دلایل و حجت شرعی که نزد علمای وهابی موجود است بازی فوتبال را حرام نماید. به عنوان مثال این بازی را به جهت تشابه به کفار حرام دانسته و نیز پانزده شرط برای این بازی بیان داشته از قبیل آنکه باید غرض ونیت از این بازی تقویت بدن برای جهاد فی سبیل الله و یا آمادگی برای جهاد باشد و حال آن که آنچه امروز موجود است به جز نیت پیروزی بر حریف و برنده شدن جوایز و تضییع وقت چیز دیگری نیست. همچنین در این بازی نباید از کلماتی همچون: «فول»، «پنالتی»، «کُرنِر» و از این قبیل کلمات فرنگی به کار برد. تعداد بازیکنان نباید الزاماً 11 نفر باشند. پس از پایان بازی نباید وقت اضافی گذارده شود. از لباس هایی که امروز در مسابقات فوتبال استفاده می شود استفاده نکنند و...

اینها بخشی از مهمترین فتاوایی است که در این کتاب آمده که جز سادگی، بی خبری و دوری علمای وهابی از واقعیت های موجود در عصر حاضر را نشان نداده و خنده و استهزاء جهانیان نسبت به این گروه از علمای اسلام را برمی انگیزد.

منبع:

1 . توپ زیر پای بندگان صالح خدا


 

 





برچسب ها : وهابیت  ,

این هم نظر آقا خره... بخونید نظرتون و بگید

 

 

روزی به رهی مرا گذر بود 

خوابیده به ره جناب خر بود 



از خر تو نگو که چون گهر بود

چون صاحب دانش و هنر بود



گفتم که جناب در چه حالی

فرمود که وضع باشد عالی



گفتم که بیا خری رها کن

آدم شو و بعد از این صفاکن



گفتا که برو مرا رها کن

زخم تن خویش را دوا کن



خر صاحب عقل و هوش باشد

دور از عمل وحوش باشد



نه ظلم به دیگری نمودیم

نه اهل ریا و مکر بودیم



راضی چو به رزق خویش بودیم

از سفر? کس نان نه ربودیم



دیدی تو خری کشد خری را؟

یا آنکه برد ز تن سری را؟



دیدی تو خری که کم فروشد ؟

یا بهر فریب خلق کوشد ؟



دیدی تو خری که رشوه خوار است؟

یا بر خر دیگری سوار است؟



دیدی تو خری شکسته پیمان؟

یا آنکه ز دیگری برد نان؟



دیدی تو خری حریف جوید؟

یا مرده و زنده باد گوید؟



دیدی تو خری که در زمانه؟

خرهای دیگر پیش روانه



یا آنکه خری ز روی تزویر

خرهای دیگر کشد به زنجیر؟



هرگز تو شنیده ای که یک خر؟

با زور و فریب گشته سرور



خر دور ز قیل و قال باشد

نارو زدنش محال باشد



خر معدن معرفت کمال است

غیر از خریت ز خر محال است



تزویر و ریا و مکر و حیله

منسوخ شدست در طویله



دیدم سخنش همه متین است

فرمایش او همه یقین است



گفتم که ز آدمی سری تو

هرچند به دید ما خری تو



بنشستم و آرزو نمودم

بر خالق خویش رو نمودم



ای کاش که قانون خریت

جاری بشود به آدمیت

 





برچسب ها : چرت و پرت  ,

بخش اول

 

عجب نیمرویی...

.........................................................................................................................

فکر نمی کنی بیش از حد حمایت کردی....

زیادی حمایت کرد....

..................................................................................................................................

کاش میدونستن وقتی یه هواپیما سقوط می کن چی به سر اون بازماندگان میاد.... اون وقت وزیر راه و رئیس هواپیمایی دیگه از عذاب وجدان نمی خندیدن.

کاش میدونستید بعد از سقوط هواپیما چی به سر بازمونده هاشون میاد

....................................................................................................................................

دست ننش درد نکن که از الان چادر سرش....

دست ننش درد نکن که از الان چادر سرش

...........................................................................................................................................

انشاالله میاد و این فا صله های طبقاتی هم تموم میشه...

انشاالله میاد و این فاصله های طبقاتی هم تموم میشه

 





برچسب ها : سخن تصاویر  ,

احکام وهابیت در صدد نابودی قرآن

 

در حقیقت دشمن اصلی قرآن وهابیت است، که با تمسک سراسر دروغ خود به قرآن و استفاده تبلیغی از آن بذر نفاق و تفرقه و کشتار مسلمین را از زمان تاسیس تا کنون در کشورهای  مصر، سوریه، عراق، پاکستان و.... می پاشد و آب به آسیاب دشمنان اسلام و صهیونیزم جهانی می ریزد و بابت این خوش خدمتی ها نان مزدوری می خورد.

 

وهابیان دشمنان اصلی قرآن

 

وهابیت و اعتقاد به تحریف قرآن 

ابن تیمیه، پیشوای وهابیت، معتقد است که آیاتی که به آن ها اشاره خواهد شد بعد از این که در قرآن بوده و تلاوت می شده ، حذف شده اند: 

الف) ابن تیمیه می گوید:در قرآن کریم، دو آیه در رابطه با حکم رضاع وجود داشته است که یکی از آن ها می گفته: « ده بار شیر دادن موجب مَحرمیت می شود» ، ولی این آیه ، بعدا با آیه دیگری که پنج  مرتبه شیر دادن را موجب محرمیت می دانست نسخ گردیده است.1

ب) ابن تیمیه، معتقد است که در قرآن، آیه ای در بیان حکم زنای پیرمرد و پیرزن وجود داشته و تلاوت می شده است و سپس تلاوت آن حذف شده و حکم آن باقی مانده است و آن آیه این بوده است:پیر مرد و پیر زن اگر زنا  کنند، آنان را سنگسار کنید، این عقوبتی است از طرف خدا و خداوند عزیز و حکیم است.2

ج) او مدعی است که جمله « از پدرانتان رو نگردانید و این رو گردانی کفر است » از آیات قرآن بوده که اکنون در قرآن وجود ندارد و حذف شده است.

مجموع الفتاوی، ج7، صص 356 

 

وهابیت و بی احترامی نسبت به قرآن

محمد بن عبد الوهاب، مذهب خود را  بر مبنای کتابی که خودش نوشته بود آغاز می کند و این کتاب را در دست خود گرفته، خطاب به مردم می گوید:« خدا را شاهد می گیرم که من ، پیرو این کتاب هستم و هر چه در آن است حق است». این سخن و دعوت محمد بن عبد الوهاب که بر خلاف قرآن بود، باعث تنش در بین او و سایر مسلمین شد و عده ای در اثر آن کشته شدند.

   مخالفه الوهابیه للقرآن و السنه ، عمر عبدالسلام ص 87

 

قرائت قرآن و دعاء، به صورت دسته جمعی

بدعت و حرام است

لجنه دائم افتاء عربستان سعودی فتوا داده است: قرائت قرآن و همچنین خواندن دعاء به صورت دسته جمعی بدعت شمرده می شود.

    فتاوی اللجنه الدائمه للبحوث العلمیه و الافتاء ج3 ص 481

 

آغاز جلسات با آیات قرآن

بدعت است

ابن عثیمین از مفتیان بزرگ سعودی می نویسد:

آغاز نمودن جلسات و سخنرانی ها با آیات قرآن به صورت دائم، در شرع وارد نشده و چنین کاری شایسته نیست و بدعت به شمار می رود.

 نور علی درب، ص 43

 

قرائت قرآن برای مردگان بدعت و حرام است

ابن عثیمین از مفتیان بزرگ سعودی می نویسد:

اجتماع نزد مصیبت دیده و همچنین قرائت قرآن برای میّت، توزیع خرما و گوشت، از بدعت هایی است که باید از آنها اجتناب نمود.

 

نصب تابلوهای آیات قرآن بر دیوار بدعت و حرام است

شیخ محمد صالح العثیمین میگوید:بسیاری افراد آیات قرآن را بر تابلو نوشته و در منازل خود نصب می کنند، این کار از بدعت هایی به شمار می اید که هرگز صحابه و تابعین چنین کاری نکرده اند... از همه کسانی که آیات قرآن را به دیوار نصب کرده اند می خواهم از این کار ناپسند خودداری کنند.

 

 

 





برچسب ها : وهابیت  ,

 

بخش چهارم

 

خطبه 24

اى بندگان خدا! از خدا بترسید، و از خدا، به سوى خدا فرار کنید، و از راهى که براى شما گشوده بروید، و وظائف و مقرراتى که براى شما تعیین کرده بپا دارید، اگر چنین باشید، على (ع) ضامن پیروزى شما در آینده مى باشد گرچه هم اکنون به دست نیاورید .

 

نامه 49

دنیاپرستان چیزى از دنیا به دست نمى آورند جز آن که درى از حرص برویشان گشوده، و آتش عشق آنان تندتر مى گردد، کسى که به دنیاى حرام برسد آنچه به دست آورده راضى نیست، و در فکر آن است که به دست نیاورده، اما سرانجام آن، جداشدن از فراهم آورده ها، و به هم ریختن بافته شده هاست.

 

نامه 47

امر به معروف و نهى از منکر را ترک نکنید که بدان شما بر شما مسلط مى گرداند، آنگاه هر چه خدا را بخوانید جواب ندهد.

 

خطبه 230

آسایش دنیا بى دوام، و سختى هایش بى پایان، و بلاهایش دائمى است.

 

خطبه 216

نعمت خدا بر کسى بسیار نگردد جز آنکه حقوق الهى بر او فراوان باشد.

 

خطبه 214

هر گامى که در اطاعت برمى دارید یاورى از طرف خداى سبحان وجود دارد که زبانها به نیروى آنها سخن مى گویند، و دلها با کمک آنها استوارند، براى یارى طلبان یاور، و براى شفاخواهان شفادهنده اند.

 

خطبه 160

هر امیدوارى جز امید به خداى تعالى ناخالص است، و هر ترسى جز ترس از خدا نادرست است.

 

 

خطبه 147

اى مردم! هر کس از خدا خیرخواهى طلبد، توفیق یابد،

 و آن کس که سخنان خدا را راهنماى خود قرار دهد به راست ترین راه، هدایت شده است،

 پس همانا همسایه خدا در امان، و دشمن خدا ترسان است،

 آن کس که عظمت خدا را مى شناسد سزاوار نیست خود را بزرگ جلوه دهد، پس بلندى قدر کسانى که بزرگى پروردگار را مى دانند در این است که برابر او فروتنى کنند، و سلامت آنان که مى دانند قدرت خدا چه اندازه مى باشد در این است که برابر فرمانش تسلیم باشند،

و بدانید که هیچگاه حق را نخواهید شناخت جز آن که ترک کننده آن را بشناسید.

 هرگز به پیمان قرآن وفادار نخواهید بود مگر آنکه پیمان شکنان را بشناسید، و هرگز به قرآن چنگ نمى زنید مگر آن که رهاکننده آن را شناسایى کنید.

 

خطبه 127

از پراکندگى بپرهیزید، که انسان تنها بهره شیطان است آنگونه که گوسفند تنها طعمه گرگ خواهد بود.

 

خطبه 41

اى مردم! وفا همراه راستى است، که سپرى محکمتر و نگهدارنده تر از آن سراغ ندارم، آن کس که از بازگشت خود به قیامت آگاه باشد خیانت و نیرنگ ندارد.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 





برچسب ها : قانون های زندگی در کلام امام علی (ع)  ,

طنز

بنده خدا....

بیچاره کارمندان.../البته از نوع پیمانکاریش !!!...

 از نار غصه سوزان
دمساز آه و افغان
از خوشدلی گریزان

عاری ز شوکت و شان
بیچاره کارمندان

بی حال و دل فسرده
بی جان مثال مرده
چون صید تیر خورده
کام از جهان نبرده

انسان ولی چه انسان
بیچاره کارمندان

در یک اتاق محبوس
با شکل و وضع منحوس
یک‌سر رببس و مرئوس
همدم به آه و افسوس

مبهوت و مات و حیران
بیچاره کارمندان

از جور بچه و زن
جان متصل به شیون
نه خانه و نه مسکن
تکلیف نا معین

جفت زیان و خسران
بیچاره کارمندان

نه رخت و نه لباسی
نه فرش و نه پلاسی
نه پایه و اساسی
نه هوش و نه حواسی

غمناک و زار و پژمان
بیچاره کارمندان

اهل و عیال خانه
دائم پی بهانه
ناراضی از زمانه
چون مرغ فکر دانه

خالیست سفره از نان
بیچاره کارمندان

امروز اهل بازار
دارند دخل سر شار
پول است نزدشان خوار
پس راضیند از این کار

لیک این کسان پریشان
بیچاره کارمندان

..........................................

....!!


گوسفندهایمان اسب روسی می شوند

نامه یک گوسفند به مادرش

مادر عزیزتر  از جانم،بع  !
وقتی مرا از گله جدا کردند فکر میکردم که مرا به دست قصاب خواهند سپرد و به همین دلیل بسیار نگران بودم البته همینطوری هم شد.
حاج رحیم قصاب مرا از بازار خرید و به خانه خودش برد. آن شب را نمیدانی تا صبج چگونه سحر کردم؛ همهاش خواب چاقو میدیدم.
صبح قصاب برایم آب آورد؛ فهمیدم که رفتی هستم اشک جلوی چشمهایم را گرفت و برگشتم به
سمت روستا و از ته دل چند بار بع بعکردم.

قصاب مشغول تیز کردنچاقویش بود که رضا، پسرش، آمد و گفت دست نگه دار که قیمت گوشت باز هم بالا رفته است فردا شاید قیمت یک کیلو گوشت بشود بیست هزار تومان.
از آن روز به بعد چند صبح این اتفاق تکرار شد و دست بر قضا ما زنده ماندیم.

حال هم قیمت گوشت به قدری گران شده است که کسی توان خرید آنرا ندارد و خیال من آسوده شده که حالا حالاها مردنی نیستم.

اما بگویم از قصاب که مرد بسیار خوب است. هوای مرا دارد؛ چیزی برایم کم نمیگذارد.
یک بار چند تا سرفه کردم برایم دکتر آورد.

برخی از مشتریان قصاب میگویند که اگر قیمت گوشت همین طوری بالا برود احتمال دارد که ما
گوسفندان را نیز مانند اسبهای روسی که ثبت ملی شده اند، ثبت ملی بکنند و بشویم پشتوانه ارزی برایمملکت!

اگر اینگونه بشود احتمال دارد که من هم فکری برای تشکیل خانواده بکنم.
نمیدانم مادر انجا یک دختر گوسفند زیبایی است که از یک دشت آوردهاند. چشمهایش شبیه آهو است. گاهی با هم درد دل میکنیم و شاید یک روز به خودم اجازه بدهم ازش خواستگاری کنم.

 

مادر! دیگر زیاده عرضی نیست.
سلامم را به برداران و خواهرانم
برسان؛ به سگ گله هم سلام برسان.

...........................................................

من به اندازه یک مجلس ختم دوستانی دارم

 چه رفیقان عزیزی که بدین راه دراز
بر شکوه سفر آخرتم، افزودند
اشک در چشم، کبابی خوردند
قبل نوشیدن چای،
همه از خوبی من میگفتند
ذکر اوصاف مرا،
که خودم هیچ نمی دانستم
نگران بودم من،
که برادر به غذا میل نداشت
دست بر سینه دم در استاد و غذا هیچ نخورد
راستی هم که برادر خوب است
گر چه دیر است، ولی فهمیدم
که عزیز است برادر، اگر از دست رود
و سفرباید کرد،
تا بدانی که تو را میخواهند
دست تان درد نکند،
ختم خوبی که به جا آوردید
اجرتان پیش خدا
عکس اعلامیه هم عالی بود،
کجی روبان هم،
ایده نابی بود
متن خوبی که حکایت می کرد
که من خوب عزیز
ناگهانی رفتم
و چه ناکام و نجیب
دعوت از اهل دلان،
که بیایند بدان مجلس سوگ
روح من شاد کنند و تسلی دل اهل حرم
ذکر چند نام در آن برگه پر سوز و گداز
که بدانند همه،
ما چه فامیل عظیمی داریم
رخصتی داد حبیب،
که بیایم آنجا
آمدم مجلس ترحیم خودم،
همه را میدیدم
همه آنهایی،
که در ایام حیات،
نمی دیدمشان
همه آنهایی که نمی دانستم،
عشق من در دلشان ناپیداست
واعظ از من می گفت،
حس کمیابی بود
از نجابت هایم،
و از همه خوبیهام
و به خانم ها گفت:
اندکی آهسته
تا که مجلس بشود سنگین تر
سینه اش صاف نمود
و به آواز بخواند:
”مرغ باغ ملکوتم نی ام از عالم خاک چند روزی قفسی ساخته اند از بدنم”
راستی این همه اقوام و رفیق
من خجل از همه شان
من که یک عمر گمان میکردم تنهایم و نمی دانستم
من به اندازه یک مجلس ختم،
دوستانی دارم!





برچسب ها : چرت و پرت  ,

همچین هم چرت وپرت نیستن، فکر کنم بخونید خوشتون بیاد

بخش اول

 

چی بگم

بس که داری حسن پنهانی پراید....

اگر آخرین اظهار نظر درباره سرقت 13 ثانیه‌ای این خودروی محبوب ایرانی و البته گران شده تا سقف ابتدای تولید خودروی ملی - سمند - را هم نادیده بگیریم، پراید آنقدر محاسن(!؟) دارد که بتوان در رسای آن شعر سرود.


بهترین ماشین ایرانی پراید
گرچه گاهی قاتل جانی پراید  !
بینمت اکنون به هرجا و مکان
جانشین خوب پیکانی پراید
بسکه محکم هستی و سفت و قوی
مثل تانک جنگ میمانی پراید  !
چشم بی پولان همه بر روی تو
چون که امید فقیرانی پراید
اغنیا سوی فراری می روند
درد ماها را تو درمانی پراید
هر کجا باشد ژیان یا که رنو
توی آنجا مثل سلطانی پراید
دارد اکنون اصغری و آتقی
مریم و مش مهدی و مانی پراید
یا که دارد بندری و ساوه ای
سیستانی و خراسانی پراید
گر که از مادرزنت سیری هنوز
هدیه اش کن بی پشیمانی پراید
من خجالت می کشم از وصف تو
بسکه داری حسن پنهانی پراید


فال حافظ

 ابتدا نیت کنید  ...


ای حافظ دانا ،بده فال به ما

درد فقری کشیده ام ، که مپرس / طعم قرضی چشیده ام ،که مپرس
گشته ام بی آبرو در نزد زن / همچو مرغی پر بریده ، که مپرس
آنچنان بیمار گشتم بهر گوشت / تا به کی سویا خریدن ،که مپرس
من به گوش خود شنیدم زین نیوز / نرخ سکه،آخ نالیدم،که مپرس
سوی من از طعم مرغ چیزی نگو / دیدمش آن سوی ویترین ،که مپرس
بی برنج،مهمان حبیب است یا عدو / مزه نیمرو چشیدند ،که مپرس
این تورم تا به کی درحال رشد / من دلم ارزانی خواهد،که مپرس
همچو حافظ،عاقبت شاعر شوی / وقتی کفگیر ته دیگ است،که مپرس


ای صاحب فال  .........
پیشانی شما بسی کوتاه ،وبختتان کوتاهتر است  ...


از گرانی نالان مباش که گرانتر به بازار خواهد آمد  ....

سفری در پیش داری ....که با این وضع بد اقتصادی ،همون خانه بمانید بیشتر به نفعتان است  ...گریه‌آور........

 
............................................................................................................................................................

 

شوخی با خیام

آن قصر که جمشید در او جام گرفت// از بهر خریدنش همش وام گرفت

چون قسط نداد بانک مسکن با زور// آن قصر زجمشید سرانجام گرفت

*********
 
آنان که به صحرای علل تاخته اند»// درمرکز شهر برجها ساخته اند

یک واحد از آن به حقه و صد ترفند// با قیمت دوبله به من انداخته اند

*****************
برخیز زخواب تا شرابی بخوریم// صبحانه به جای شیر آبی بخوریم

درحسرت گوشت برّه سرگردانیم// از گوشت خر بیا کبابی بخوریم

*****************
از تن چو برفت جان پاک من و تو// یا کود شد آن زمان که خاک من و تو

سهمی? سوخت ما فزون می گردد// لبریز شود دوباره باک من  

 


....................................................................................................


واقعیاتی در مورد رانندگی خانمها


هنگامی که یک خانم راهنمای سمت چپ خودرواش را می زند، این به چه معناست؟!

*
یعنی می خواهد به سمت راست برود.

*
یعنی می خواهد شیشه سمت چپش را پایین بیاورد.

*
یعنی می خواهد پشت فرمان، موبایلش را درآورده و با همسرش تماس بگیرد.

*
یعنی می خواسته برف پاک کن را بزند.


اگر یک خانم در حین رانندگی بخواهد از بین دو خودروی در حال حرکت عبور کند چکار می کند؟!

*
بعد از کندن آینه بغل جفت خودروها از بین شان عبور می کند.

*
به خودروی سمت راست می کوبد بعد به خودروی سمت چپ سپس با همسرش تماس می گیرد.

*
ابتدا جوری به خودروی سمت راست می زند که او منحرف شود و به خودروی سمت چپ برخورد کند. سپس از روی دو خودرو عبور می کند.

*
یک بوق می زند و راننده دو خودرو متوجه می شوند او خانم است. سریعا به او راه می دهند که برود.


زمانی که یک خانم پشت فرمان خودرو نشسته و خودرواش با سرعتی بیش از 20 کیلومتر در حرکت است این به چه معناست؟!

*
یعنی پاشنه کفشش روی پدال گاز گیر کرده.

*
یعنی با همسرش تماس گرفته و فهمیده که او با یک خانم ناشناس در محل کارش مشغول صحبت است.

*
یعنی یادش آمده که بچه اش را داخل ماشین لباسشویی جا گذاشته.

*
یعنی پشت فرمان خوابش برده.


معمولا یک خانم راننده وقتی خودرواش پنچر می شود چکار می کند؟!

*
ابتدا سعی می کند با پوف آن را باد کند و سپس با چسب زخم محل سوراخ را بپوشاند.

*
تا اولین آپاراتی با پنچری راه می رود تا پدر لاستیک و تیوپ و رینگ در بیاید.

*
به آتش نشانی زنگ می زند.

*
ماشین را وسط خیابان رها می کند و با همسرش تماس می گیرد.

.............................................................................................................

 

 

غیرممکنه توی مدرسه های اینجا درس خونده باشی و این جمله رو نشنیده باشی: «ببینید همه تون صفر بشین، یه دوزاری از حقوق من کم نمی کنن، همه تون 20 هم بشید یه دوزاری به حقوق من اضافه نمی کنن    !»

 

...................................................................................


هنوز منو یادته

یه دختره اس ام اس داده بود :خیلی دوستت دارم !هنوز منو یادته!؟؟نوشتم     : نـــوچ !اس داده : حدس بزن !؟نوشتم : پرستو؟ سایه؟ پانیز؟ نازنین؟سارینا؟ غزاله؟ مهشید؟ شیدا؟نمیـــدونم

والــا !خودت بگـو کدومش? !؟دختره گوشیشو خاموش کرد دیگـم جواب نداد :|دختره روانــیــه دیـــوانـــه !فقــط بلـدن با احساسـاتِ پـاکــِـ مـا پسرابـازی کنـن    !

 

...................................................................................

 

 

شیخ و مریدان

آورده اند روزی شیخ و مریدان در کوهستان سفر می کردندی و به ریل قطاری رسیدندی که ریزش کوه آن را بند آورده بودی    .

و ناگهان صدای قطاری از دور شنیده شد. شیخ فریاد برآورد که جامه ها بدرید و آتش بزنید که این داستان را قبلن بدجوری شنیده ام    .

و مریدان و شیخ در حالی که جامه ها را آتش زده و فریاد می زدند ، به سمت قطار حرکت کردندی    .

مریدی گفت:" یا شیخ ! نباید انگشت مان را در سوراخی فرو ببریم؟" شیخ گفت:" نه! حیف نان! آن یک داستان دیگر است    ."

راننده ی قطار که از دور گروهی را لخت دید که فریاد می زنند، فکر کرد که به دزدان زمینی سومالی برخورد کرده و تخت گاز داد و قطار به سرعت به کوه خوردی و همه ی سرنشینان جان به جان آفرین مردند    .

شیخ و مریدان ایستادند و شیخ رو به مریدان گفت:" قاعدتن نباید این طور می شد!" سپس رو به پخمه کردی و گفت:"تو چرا لباست را در نیاوردی و آتش نزدی؟    "

پخمه گفت:"آخر الان سر ظهر است! گفتم شاید همین طوری هم ما را ببینند و نیازی به آتش نباشد   "

 

 

 

 











برچسب ها : چرت و پرت  ,
<   <<   6   7   8   9   10      >




درباره وبلاگ

جستجو

آمار


    بازدید امروز : 675
    بازدید دیروز : 20
    کل بازدید : 922430
    تعداد کل یاد داشت ها : 1623
    آخرین بازدید : 103/9/4    ساعت : 9:42 ص

دانشنامه مهدویت

دیگر امکانات